متن کامل +صدا // نطق پزشکیان در حمایت از مطهری: پناهگاه مردم باید بود، نه دام مردم
دکتر مسعود پزشکیان در نطق میان دستور مجلس در دفاع از دکتر علی مطهری گفت: اصلا [به فرض که] من اشتباه کردم، اصلا نزدند، نگرفتند، نبردند، بگو آقا ما بررسی کردیم، ببخشید نمی توانیم کاری بکنیم، عذر می خواهیم. نه اینکه قیافه بگیریم، بد و بیراه بگوییم و بعد بگوییم این اسلام است! این سخنان نهج البلاغه فریاد عدالت علی(ع) است که دارد از اینجا بلند می شود، نه اینکه [هر کسی] حرف زد، پدرش را دربیاوری، بگویی حرف نزن، بایست، تو حق نداری حرف بزنی!
به گزارش خبرنگار انصاف نیوز، متن کامل نطق نماینده ی مردم تبریز و وزیر دولت اصلاحات در پی می آید:
امروز می خواستم درباره ی مذاکرات خارجی و بیکاری و سرعت پیر شدن جوان ها صحبت کنم ولی برخوردی را که با آقای مطهری در قوه قضاییه در مجلس شد ذهن و حرفم را به جای دیگری برگرداند. می خواهم راجع به اینکه ما در مجلس چه حقی را داریم و جامعه از ما چه می خواهد صحبت کنم.
حیلت رها کن عاشقا دیوانه شو دیوانه شو / و اندر دل آتش درآ پروانه شو پروانه شو
هم خویش را بیگانه کن هم خانه را ویرانه کن / وآنگه بیا با عاشقان هم خانه شو هم خانه شو
باید که جمله جان شوی تا لایق جانان شوی / گر سوی مستان می روی مستانه شو مستانه شو
رو سینه را چون سینه ها هفت آب شو از کینه ها / وآنگه شراب عشق را پیمانه شو پیمانه شو
گوید سلیمان مر تو را بشنو لسان الطیر را / دامی؛ مرغ از تو رمد، رو لانه شو، رو لانه شو
پناهگاه مردم باید بود، نه دام مردم. از نظر نمایندگی طبق اصل 84 قانون اساسی نماینده حق دارد در همه ی مسایل داخلی و خارجی مملکت حرف بزند، اظهارنظر کند. اصل 86 می گوید که «نمایندگان مجلس، در مقام ایفای وظایف نمایندگی در اظهارنظر و رأی خود، کاملاً آزادند و نمیتوان آنها را به سبب نظراتی که در مجلس اظهار کردهاند یا آرایی که در مقام ایفای وظایف نمایندگی خود دادهاند، تعقیب یا توقیف کرد». من درک خودم را از منشور گفتار حضرت علی (ع) در نهج البلاغه خدمت شما می گویم، بعد بزرگان بیایند بگویند که این طوری هست یا نیست.
حضرت علی (ع) در این رابطه به مالک می فرماید «برای آنهایی که نیاز دارند، سوال دارند و دردی را دارند یک وقتی را بگذار خودت شخصا به آنها برس». شاکی است، از قوه قضاییه، از فرماندار، از بخشدار، … حرف داره، می خواهد حرفش را بزند، وقت بگذار و حرفش را بشنو. می گوید «مجلس عام تشکیل بده و در آنجا متواضعانه با مردم برخورد کن». می گوید «لشگریانت و دار و دسته ات را بگذار کنار، حراست و نگهبان ها را بگو کنار بایستند تا کسی که حرف دارد بدون لکنت زبان حرفش را بزند». می خواهد حرف بزند، چرا می ترسانید؟ چرا تهدید می کنید؟ چرا انگ می چسبانید، چپی، راستی، ضد انقلابی، منحرفی، ضد نظامی؟! بگذار حرفش را بزند.
و بعد حضرت علی می گوید «از رسول خدا شنیدم که می فرمود (نه یک بار، نه دو بار، نه سه بار، بارها) که «هیچ جامعه ای که نشود در آن حق ضعیف را از آدم های بزرگ و گردن کلفت، بدون لکنت زبان گرفت روی سعادت نخواهد دید».
باید در جامعه بشود از کسانی که قدرت دارند و روی کرسی های قدرت نشسته اند بدون اینکه بترسند، مردم بتوانند حرفشان را بزنند. نه اینکه یک نماینده نتواند بیاید – مردم که هیچ – حتی یک نماینده نتواند بیاید حرف بزند. حالا اشتباه می کند؟ خب بیایید بگویید که بررسی کردیم این جوری نبود، آن جوری بود. نه اینکه به خاطر حرفش بگوییم تو مجرمی!
امیر می فرماید «تحمل کن خشونت و نارسایی در گفتار را از این مردم»؛ دعوت کردی و حرفش را دارد می زند، ممکن است تند حرف بزند، ممکن است ناجور حرف بزند، تحمل کن، غرورت را در مقابل او بشکن. بگذار حرفش را بزند.
حضرت می فرماید «به خاطر این کار خدا رحمتش را به شما بسط خواهد داد و به خاطر اینکه تو از خدا اطاعت کردی بر خدا واجب می شود که به تو ثواب و پاداش بدهد». ولی چجوری پاداش بدهد؟ وقتی که تحمل کنی مردم حرفشان را بزنند، انگ نچسبانی. چپ و راست می نشینیم به همه انگ می چسبانیم.
و بعد می فرماید که «آنچه را که عطا می کنی گوارا عطا کن». اصلا [به فرض که] من اشتباه کردم، اصلا نزدند، نگرفتند، نبردند، بگو آقا ما بررسی کردیم، ببخشید نمی توانیم کاری بکنیم، عذر می خواهیم. نه اینکه قیافه بگیریم، بد و بیراه بگوییم و بعد بگوییم این اسلام است! این سخنان نهج البلاغه فریاد عدالت علی(ع) است که دارد از اینجا بلند می شود، نه اینکه [هر کسی] حرف زد، پدرش را دربیاوری، بگویی حرف نزن، بایست، تو حق نداری حرف بزنی!
بنده از شهید بهشتی چند جمله بگویم؛ در کتاب حق و باطل از دیدگاه قرآن یک بحثی دارد. می گوید ما با شعار داشتن آیین عدل و حق در جامعه مسلمانی را آغاز کردیم اما یک شرط دارد، شرطش این است که این حق پرستی در رفتار و گفتارمان ظاهر شود، نه وقتی که به ما نگاه می کنند بگویند «بروید گم شوید، این چه قی است که دارید پیاده می کنید».
مراقب این هستیم که در گفتارمان فکر نکنیم محور حق ماییم، مراقب این هستیم که اندیشه و فکر ما اگر نقض شد از کوره در نرویم، نپریم، تحمل کنیم. آیا طاقت داریم که انتقادها را گوش بدهیم؟ اگر در همان لحظه ی اول با من برخورد کردند و یکهو دیدند که ما آدم هایی هستیم که فکر می کنیم همه ی حق و میزان و ملاک حق ماییم، دیگران ناحق هستند و حرف بی خود می زنند؛ نتیجه ای که شهید بهشتی می گیرد این است که اگر تمام دستگاه های تبلیغاتی دنیا را هم جمع کنید اگر با بهترین قلم و با بهترین و شیرین ترین شعرها و مهیج ترین نمایش ها و فیلم ها هم استفاده کنید که این را جلو ببرید، کار به جایی نخواهید برد.
انتهای پیام