مهرعلیزاده: گاهی فروختن زمین در کیش به شکل لطف به افراد بود!
«محسن مهرعلیزاده» استاندار اسبق خراسان و رییس سازمان تربیت بدنی بود و سالهاست که عضو هیات مدیره غیر موظف سازمان منطقه آزاد کیش است؛ امروز اما نام او در میان چندین گزینهی احتمالی شهرداری تهران نیز مطرح است. هر چند رقبای بسیار جدی دارد. او در گفتگو با انصاف نیوز، به مسایلی دربارهی کیش از جمله بذل و بخشش زمین در قبل از دولت روحانی – یعنی زمان دولت احمدی نژاد – اشاره کرد. همچنین به مسایل تهران از نگاه خود پرداخت.
متن گفتگوی انصاف نیوز با مهندس مهرعلیزاده در پی میآید، با این توضیح که پرسشهایی از او دربارهی مسایل انتخابات سال 84 در بخش دوم این گفتگو منتشر خواهد شد.
انصاف نیوز: از سازمان مناطق آزاد کیش شروع کنیم. آقای مهندس! شما عضو هیات مدیره غیر موظف هستید. وضعیت چطوره؟ جذب سرمایه گذاری و آن انتظاری که از منطقهی آزاد کیش دارید و کلاً مناطق آزاد دارید برآورده شده یا نه؟ و چه باید کرد؟
مهرعلیزاده: سازمان مناطق آزاد کیش علی القاعده با جذب سرمایه گذاری کارش رونق پیدا میکند، چه سرمایه گذاری خارجی و چه داخلی و چه بخش مدیریتیاش که شرایط را فراهم کند از بعد مسائل آیین نامهای و مقررات و تسهیلات حمایت از سرمایهگذارها. اما واقعیت آن است که بخش اصلیاش برمیگردد به علاقهی سرمایهگذارها به سرمایهگذاری در ایران و کیش هم به عنوان جزیی از ایران.
من فکر میکنم با توجه به اینکه مدیریت جدید کیش در این مدت ۴ سال دورهی اول روحانی به قدر بسیار و کاملاً متفاوتی نسبت به گذشته تغییر کرده و رویکردها عوض شده، بدون اینکه بخواهیم گذشته را تخریب و سیاه نمایی کنیم. در گذشته دیدگاه کلی این بود که یک زمینی فروخته شود و سازمان مدیریت شود، حالا جدا از اینکه در همین زمین فرختن چه اتفاقاتی بیافتد و با چه قیمتی فروخته شود و به چه کسانی فروخته شود و گاهی فروختن زمین به شکل لطف به افراد بود! یعنی یک عدهای را صدا میکردند و زمینهای زیادی را به آنها میدادند و فرد بدون اینکه روی زمین کاری بکند زمین را واگذار میکرد و میفروخت. با این لحاظ که زمینهای این منطقه ارزشمند است و کیش زمینهای محدودی دارد. این منجر شد به این که در یک مقطع زمانی مسالهی فعالیتهای کیش تحت عنوان پروژه و اجرای پروژه و ایجاد پروژههای جدید تبدیل شود به زمین خواری. بعضاً افرادی آمدند و زمینهایی را گرفتند، بعضاً صدایشان کردند و زمینهایی را دادند! در این دورهی مدیریت جدید بدون این که صدمه و لطمهای به روند سرمایهگذاری و اعتماد سرمایهگذارها وارد کند، با تغییر رویهها، سرمایههای عظیمی که از کف دولت و مردم رفته بود رو به برگشت است و الحمدالله به مقدار زیادی برگشته است. همزمان تشویق کردند به روشهای مختلفی مثل تسهیل فرآیندها و دادن تسهیلات و … تا بتواند پذیرش سرمایه داشته باشند. به ویژه در مورد طراحی بیسیک فضاهای جدید در مناطق جدید جزیره و بردن آبادی جزیره از شرق به شمال و غرب و جنوب جزیره، برای اینکه آنها متروک نباشند و آباد شوند.
در کنار این مسائل معرفی پروژهها به سرمایهگذارها انجام شد، قیمتها متناسبسازی شد، شرایط و مسائل بانکی بهبود پیدا کرد که البته اینها تحت تأثیر شرایط کلی حاکم بر اقتصاد کشور بود و قاعدتاً کیش استثنا نبود و آنطور که فکر کنیم کیش بتواند سیل عظیم سرمایه گذاری را به سمت خود روان کند با آن خواستههای ما فاصله دارد.
حالا در مورد خود کیش که به لحاظ آبادانی و زیرساختها وضعیت بسیار بهتری نسبت به مناطق آزاد دیگر هم دارد ما این مشکلات را داشتیم تا بقیهی مناطق آزاد که خیلی جوان بودند و نیاز به سرمایه گذاریهای اولیه داشتند، مثل زیربنا و بازارچههای اقتصادی و … آنجا کارهایی شروع شد. در مجموع فکر میکنم که ما مثل اغلب بخشهای اقتصادی باید انتظار داشته باشیم در دولت دوم آقای روحانی و شرایط پسابرجام، وضعیت خوبی را شاهد باشیم.
خب وضعیت بسیار خوبی که شروع شده، اگر انشاالله اتفاقاتی نیافتد و مثل شرایط مثبتی که از بعد برجام شروع شده بود، یعنی آمد و رفت سرمایه گذاران خارجی و تست اوضاع و بررسی شرایط برای سرمایه گذاری ادامه داشته باشد، با توجه به این که الحمدالله با انتخابات خوبی هم برگزار شد شرایط را از لحاظ ذهنی آماده میکند برای سرمایهگذار داخلی و همکاران آنان یعنی سرمایه گذار خارجی که بتوانند سرمایه گذاری بیشتری کنند. البته باز هم باید برای تقویت ذهنیت سرمایه گذاری خارجی کار شود.
** پول در داخل کشور به اندازه ی کافی هست
انصاف نیوز: اشاره کردید به سرمایه گذاری داخلی ولی همیشه از سرمایه گذاری خارجی نام برده میشود. خب خیلیها هم در داخل پول دارند اما پول را در بانک یا ملک گذاشتهاند. برای آوردن این سرمایه در تولید چه باید کرد؟
مهرعلیزاده: اول باید نرخ سود و شرایط بانکها طوری باشد که سرمایه گذاری بهویژه در تولید تقویت شود. الان با تمام تلاشها شرایط طوری است که همچنان پول در بانک نگه داشتن کار با صرفهتری است. ملک خریدن و نگه داشتن باصرفهتر است. آوردن پول به معرض سرمایه گذاری سود کمتری دارد و زحمات بیشتری دارد. مضافاً بر اینکه مشکلات بعدی حاصل از سرمایه گذاری آنها بیشتر است. به عبارتی راههای اقتصادی در کشور اعم از تولید و سرمایه گذاری و مالیات و … هنوز در مجموع طوری نیست که انسانها را تشویق کند تا ریسک کنند و پولشان را بگذارند در سرمایه گذاری. این مسیرها باید تصحیح شود. تصحیح این مساله در کلان به این است که تیم اقتصادی دولت باید حتماً باید تیمی منسجم و دارای یک استراتژی مشخص اقتصادی باشد. یک سو و همسو، چه وزیر چه رییس بانک مرکزی و چه بخش کشاورزی و صنایع، اینها باید در یک مسیر حرکت کنند؛ با هم سیاستهای پولی و مالی و اقتصادی و تولید را تعیین کنند.
حالا این سرمایهگذاریها میتواند جاهایی که از لحاظ شرایط راحتتر و آسانتر است جذب شود، مثل مناطق آزاد و به ویژه کیش. بگذارید من یک تجربهای را خدمتان عرض کنم؛
پول هست. پول واقعاً در داخل به اندازهی کافی هست و هم در بیرون. به قدری ارتباط تاجران ما و صنعتگران ما با خارج زیاد است و هم بعد از برجام به قدری اعتماد دیگران به داخل زیاد است که پول به راحتی میآید. من یادم نمیرود که در سال ۶۹ یک مدیر ۳۴ ساله بودم و مرحوم آیت الله هاشمی به من به عنوان مدیرعامل و رییس هیات مدیرهی سازمان عمران کیش با هدف ایجاد منطقهی آزاد حکم دادند. وقتی رفتیم آنجا واقعاً یک جزیرهی متروکه بود. البته نمیخواهم کاراهای دوستان قبل از ما را نادیده بگیرم که دو سال قبل از من رفته بودند و آنجا را از صفر درآوردند. میخواهم بگویم که آمدیم یک سازوکار اداری خیلی خیلی راحت گذاشتیم، مبنی بر این که هر کس به کیش میرود و برمیگردد، این مسافر خارجی محسوب میشود. مسافر خارجی هم آن موقع یک معافیت گمرکی داشت که میتوانست ۷۰۰ یا ۸۰۰ دلار جنس بیاورد که گمرک نپردازد. این در کشور بود اما کسی که از کیش میآید هم شامل این قانون شود و این مساله در قانون گذاشته شد و بدین ترتیب مردم آمدند و تردد کالا ایجاد شد و سازمان مناطق آزاد کیش یک عوارضی گرفت. بعد مسافر آمد جنس آورد مثلاً در یک تلویزیون که آن موقع ۲۰۰ هزار تومان بود ۵۰ هزار تومان ارزانتر میخرید و میآورد. به این ترتیب یک سیاحتی شد در کشور. به مرور هتلی ساخته شد، مراکز اقامتی و تفریحی ساخته شد و بعد در حد آن روز سرمایهگذارانی را با ۱۰۰ میلیون تومان ۵۰ میلیون تومان پیدا کردیم و تشویق کردیم بیایند. بعد رفتیم از بانکها برایشان وام گرفتیم ۱۰۰ تومان داشت ۱۰۰ تومن هم بهش دادیم، ساخت و ساز انجام شد، بالاخره کیش تبدیل شد به جایی که جزو زیباترین شهرهای کشور است و از لحاظ ساختار متفاوت است و طراحی شده برای مسائل اقتصادی و سیاحتی و اکسپورت تو اکسپورت و …
** به سرمایه گذار می گفتم سرباز شما هستم
انصاف نیوز: الان همهی مردم عادی هم میروند، اما قبلا فقط افراد پولدار میرفتند. الان جشنوارهها که میشود خیلیها میروند.
مهرعلیزاده: همین تابستان بلیطها در حد ۳۰ – ۴۰ تومن است، بعد از فرودگاه تا منزل ۳۰ تومن پول تاکسی میدهند. گاهی بلیطهای هواپیما به ۱۰ هزار تومان میرسد که واقعاً هیچ است.
زمانی هفتهای یک پرواز «ایرانایر» بود، یا زمان بنده که تلاش شد اولین شرکت هواپیمایی غیردولتی ایجاد شود. قبلتر فقط در ایران هواپیمایی آسمان بود و ایرانایر و طبق قانون زمان شاه شرکت آسمان زیر ۷۰ تن میپرید، برای همین بین تهران و شهرهای کوچک میپرید و ایرانایر هم که نشنالکریر کشور بود. خب کسی میخواست باید اول هفته میآمد کیش تا آخر هفته میماند، ۸ روز در بر و بیابان. نه آب درست حسابی بود نه برق درست حسابی بود. اینها تأمین شد. آب تأمین شد برق تأمین شد اولین هواپیمایی غیردولتی به نام کیشایر راه افتاد و مهمتر از آن این راه افتاد که در کشور میتوان هواپیمایی غیردولتی هم داشت. فکر کنم از حدود تابستان ۷۰ با دو تا هواپیما که ما آوردیم شروع شد؛ باید هفتهای ۸ تا پرواز 1.5 ساعته انجام میدانند. بعد هفتهای ۱۶ تا ۲۰ پرواز به جای هفتهای دو پرواز انجام شد و کیش را وصل کرد به تبریز و مشهد و شارجه و جاهای دیگر.
میخواهم بگویم که میشود طراحی خوبی داشت و پول مردم را آورد و اگر مردم متوجه شوند که یک جایی متولی امر کار را فهمیده همکاری میکنند.
من ۳۴ سال بیشتر نداشتم و به سرمایهگذار میگفتم سرباز شما هستم و اکنون هم سه چهار سرمایهگذار معتبر و سنگین که در کیش میبینید اینها لنگ ۵۰ میلیون تومان بودند، به آنها گفتم که بروید از خانواده و دوستان ۵۰ تومان جمع کنید و بیایید، هرچه آوردید من دو برابر وام میگیرم و راه میافتادیم برایشان وام میگرفتیم و میآمدند و سرمایهگذاری میکردند.
در همین تهران شما همین الان میبینید این همه ساختمان ساخته شده در خیابانهای تنگ و تاریک که پنجاه سال پیش برای یک ترافیک سبک آن زمان طراحی شده، این همه متاسفانه اجازههای بی موقع داده شده، مثلاً در یک خیابان کوچک مجوز یک ساختمانی داده شده که خب این آمدنها و رفتنها مشکلاتی ایجاد میکند. خب بیاییم با همین سرمایه گذار صحبت کنیم، شما یک ساختمان ساختهاید نه میفروشید نه کسی از شما میخرد چون حدود ۸ سالی است رکود هست. اگر ما میآمدیم و به تو میگفتیم یا بیاییم و بگوییم که بیا در مترو سرمایهگذاری کن، نمیکردی؟ ما چند تا خط داریم، در یک خط ۷ الی ۸ تا واگن دولتی هست و پول نداریم که بیشتر از این واگن بخریم. اگر تو بیایی یک 20 – 30 تا واگن بخری و در این خط من استفاده کنی و پول برداری بدت میاد؟ بدش نمیاد!
باید بیایی این سرمایه را هدایت کنی از یک جایی که میخواهد نفس شهر را بگیرد و وضع مسکن را خراب کند و پول راکد بماند که بدترین آفت است چون هم فساد دارد و بیکاری میآورد و هم فرسودگی دارد چون پول خوابیده است! بیا به جای این کار به شکل بیوتی (BOT) با خارجیها خط ۸ را اجرا کنید و سرمایه گذاری کنید و تا ۲۰ سال هم بهره برداری کنید.
** شهرداری شیشه ای٬ شورای شهر شیشه ای
انصاف نیوز: آقای مهندس! متاسفانه وقتی اسم شهرداری میآید اسم فساد هم در کنارش میآید. وقتی یک پروژهای میخواهد تعریف شود، میگویند مثلاً این پروژه ۵۰۰ تومان است، هزینه کرد آن ۱۵۰۰ تومان است! مردم چگونه میتونند اعتماد کنند؟
مهرعلیزاده: ببینید من واقعاً احترام قائلم برای مدیران و کارکنان شهرداری. واقعاً از این جهت خیلیهایشان مظلوم واقع شدند، اکثریتشان واقعاً سالم و پاک زندکی میکنند و کار سختی هم دارند. اما خب چند نفر وقتی یک کاری کنند بعد یک شبههای در رابطه با این دستگاه ایجاد میشود که فلان!
من تعبیری که بارها به کار بردهام شهرداری شیشهای، شورای شهر شیشهای است، البته با این مکانیسمها رؤیایی به نظر میرسد اما شدنیست! واقعاً باید به یک جایی برسیم که حتی یک تراکنش کوچک مالی مثلاً اگر کسی فیشی را پرداخت میکند برای مجوز ساخت یک طبقه که جزو کوچکترین کارهاست، این بیاید در آن سیستم بالانس شهرداری منطقه دیده شود و اهالی آن منطقه و شورا دسترسی کامل به اطلاعات داشته باشند. خب مثلاً برای ۱۰۰ متر ساختن طبقهی دوم انقدر پول گرفت! اگر واقعاً این رویه باشد و مردم ببینید، تمام این مشکلات از بین میرود.
به نظر من اگر مکانیزمها شفاف و روشن باشد و با یک شفافیت خاصی هم مردم هم شورا بر عملیات مالی و اصلاً عملیات مختلف شهرداری اشراف کامل داشته باشند، این ذهنیتها هم از بین میرود.
** آسفالتهای تازه، چالههای عمدی
انصاف نیوز: ولی من فکر میکنم نگاهتان خیلی زیر ساختی است، مثلا مثال کیش. ولی مدیریتها بیشتر «بزن برویی» است. مثلاً نمونهاش پل صدر که خب خیلی بحث شد. حالا از این میخواهیم برسیم به موضوع عدالت شهری. خطوط خوب اتوبوس را میبینیم مثلاً BRT از میدان راه آهن تا تجریش یا از شرق به غرب تهران میرود اما وقتی محلی نگاه میکنیم مثلاً میدان خراسان به شوش، اتوبوسهایی در به داغون! مردم حس میکنند این فاصلهی بالای شهر و پایین شهر را.
مهرعلیزاده: نگاه زیربنایی یک مسالهی اعتقادی است. وقتی که در تمام کارهای شهر برنامهها انسان محور نباشد آن وضعیت پیش میاید. این انسان که در شمال شهر یا در جنوب شهر زندگی میکند هر دو یکی هستند، اما بعضی اوقات هم ما از آن ور میافتیم، مثلاً حالا نمیگویم مال کدام زمان است، اما در یک دورانی عمداً در جنوب شهر آسفالتها همه تازه بود، در شمال شهر یک چالههایی وجود داشت!
در نگاه اساسی، به برنامهها انسان محور نگاه میکنیم. بالاخره آن انسان در جنوب شهر در میدان خراسان هم میخواهد در اتوبوس بنشیند، گرما برای او هم گرماست، سرما هم سرماست.
مطلب دوم اینکه خیلی از این تبعیضها حاصل کمبودها و نداشتنهاست، شما وقتی یک امکانی داری مثلاً 100 تا دارو میخواهی بین 1000 متقاضی تقسیم کنی یک دهم بالاخره داری، بدیهی است. هی از این میزنی از آن میزنی، اتوبوس که مثلاً فرض کن باید 10 سال کار کند، 15 ساله میگذارید، خراب میشود مردم را پیاده میکند.
اگر جایی کمبودی داریم بیش از آن که کمبود منابع مالی باشد کمبود توان مدیریتی و به کار بستن به اصطلاح مدیریت و تعقل در کارهاست. همین فرمایش الان خودتان. میآییم مثلاً بزرگراه صدر را ده سال دوازده سال پیش با یک هزینهی هنگفتی 800 میلیارد تومان برآورد میکنیم، هی میماند امروز فردا، امروز فردا اضافه کم، آخرش میرسد به گفتهای که آنچه تاکنون مسجل شده 3500 میلیارد و به گفتهای دیگر بالای 5000 میلیارد، به گفتهای هم با آن پولهایی که باید بدهند برای تحصیل حریم و فلان، 7500 میلیارد! آخر ببینید تحمیل واقعاً تحمیل است دیگر. این تحمیل ناشی از چیست؟ کدام مهندسی این را با از بعد اقتصادی و اجتماعی و فرهنگی با دقت بررسی کرده؟
** زگیلی بر صورت شهر
یک سال و نیم پیش آقایان مهندسی آمده بودند پیش من. یک تعبیری به کار بردند، میگفتند ما واقعاً لحظه شماری میکنیم که یک اتفاقی بیافتند، حالا نمیگفتند زلزله بیاید، اما یک اتفاقی بیافتد و این «زگیل» [پل صدر] از صورت شهر تهران پاک شود!
از نظر مهندسان شهری، زیباییهای شهر مهم است، حالا 1000 تا مشکل از این نظر داریم؛ ساختانهای بلند مرتبه، کوتاه مرتبه و مثلاً فرض کن ناهمگون ناهمجنس، کوچههای باریک، ساختمانهای بلند. اینها به جای خود، مثلاً یک پل صدر دو طبقهای را هفت هشت کیلومتر یا بیشتر میسازند که از نظر زیبایی و زیباشناسی و معماری میگویند که «زگیل» است!
بزرگراه صدر را ده سال دوازده سال پیش با یه هزینه هنگفتی 800 میلیارد تومان برآورد میکنیم هی می ماند امروز فردا٬ امروز فردا اضافه کم٬ آخرش میرسد به گفتهای_من می خوام خیلی منصف حرف بزنم _ به گفتهای که آنچه تا کنون مسجل شده 3500 میلیارد و به گفتهای بالای 5000 میلیارد که با احتساب پولهایی که باید ب برای تحصیل حریم و غیره دهند 7500 میلیارد! این تحمیل ناشی از چیست ؟ کدام مهندسی این را با دقت بررسی کرده از بعد اقتصادی اش از بعد اجتماعی اش از بعد فرهنگی اش؟
حال میاییم 7500 میلیارد تومان هزینه میکنیم، خوب پس پول بوده که ساخته شده است. اگر که آن زمان که میخواستند ترافیک بزرگراه صدر را کم کنند یک راه حل مهندسی پیدا میکردند مثلاً با نصف یا یک چهارم این قیمت میشد اصلاً تونل زیرزمینی زد.
مثلاً اگر حدودا درست باشد 7500 میلیارد تقسیم به هر کیلومتری دویست میلیون تومان، میشود 35 کیلومتر مترو خوب. آن مترو ساخته میشد به مقدار خیلی زیادی ترافیک را از روی زمین میبرد به زیر زمین؛ به این ترتیب روی زمین اصلاً ترافیک نداشتیم.
انصاف نیوز: با این فرض حجم تردد ماشین هم کاهش پیدا میکرد.
مهرعلیزاده: طبیعیست دیگر ماشین نمیآوردند. به این ترتیب ببینید من میخواهم بگویم پول هست، البته دلسوزی خیلی مهم است، اینکه فرد خودش را فدای کار بداند.
به هرحال مردم به این شورا به آن آقای شهردار اعتماد کردند که عوارض میدهند. عیب ندارد که هر روز کنار جدولها را رنگ نکنیم، تمییز نگه داریم ولی مهم این است که بالاخره این انسانی که میخواهد از راه جدول کشی شده رد شود راحتی و آرامش داشته باشد.
انصاف نیوز: به بحث انسان محور بودن اشاره کردید و آرامش شهروند. شهرداری تهران یکی از بزرگترین نهادهای فرهنگی کشور را در اختیار دارد، بخش عظیمی از فرهنگسراها و خانههای فرهنگ محلهی خود سازمان فرهنگی هنری با یک بودجهی بسیار وحشتناک و سرسام آور. راهکار چیست؟ آیا اساسا شهرداری نسبت به فرهنگ شهری متعهد است؟ اصلاً در حوزهی اوست یا اینکه شهرداری وظیفهاش فقط ساخت جاده و خیابان و اگر وظیفهی اوست؟ چه کار باید کند که این سالها نکرده؟
مهرعلیزاده: یکی از مسائل محوری شهرداری، مسائل فرهنگی اجتماعی شهر است. اولاً آنچه در تمام دنیا به آن رسیدهاند این است که تلاش میکنند یک ارگان مشخصی بتواند به طور کامل تمام سرویسهای مورد نیاز انسانی که در شهر زندگی میکند را به او بدهد، به این شرط که یک دیدگاه متمرکز و منسجم و هماهنگ در سرویسهای مردم وجود داشته باشد. مثلاً از بعد عمرانی، خدمات شهری و اقتصاد شهری متناسب باشد با آن سرویسهایی که در بعد اخلاقی، فرهنگی و آموزشی قرار دارد. حتی خیلی جاهای مختلف دبستانها و دبیرستانها به عهده شهردارهاست. مثلاً الان در کشور ما توزیع آب و برق و خدمات تلفن و این حرفها دست شهردار نیست. مدیریت یکپارچه در برخی جاها چند سالی است که مطرح شده و قوانینش هم بالاخره چند ساله است.
** شهروند به آرامش نیاز دارد!
ببینید یک شهروند نیاز دارد به آرامش، پس ترافیکاش بر اساس آن طراحی میشود، عرض خیابانها بر اساس آن طراحی میشود، اولویتگذاری ما برای سرمایهگذاری، هزینه کردن برای شهرداری براساس این طرح ارائه میشود که بالاخره چه کنیم تا این فرد مثلا به خاطر ترافیک 6 ماه دوم سال هوای آلوده متراکم را در ریهاش نرود. مهر و آبان که بچهها مدرسه میروند ماههای شلوغی داریم، در آذر و دی یک ذره تخفیف پیدا میکند، دوباره بهمن و اسفند که شب عید است. این باعث میشود که مردم اصلاً در شهر با دود و ترافیک وقتشان از بین میرود و اعصابشان خرد است. خب من باید این را حل کنم.
دو: از بعد فرهنگی به قول شما این همه بودجههای فرهنگی صرف میشود، تازه وزارت ارشاد هم مسئول فرهنگ است، ولی در هر شهری شورای شهر مکلف است به فرهنگ اهتمام داشته باشد. ولی اینجاها به نظر من واقعاً بودجههایی که میگیرند درسته! بعضاً هم گفته میشود مثلا چند برابر بودجهی وزارت ارشاد یا مثلاً در مورد فضای سبز چند برابر محیط زیست یا در کلان شما در نظر بگیرید مثلاً 17000 میلیارد تومان بودجهی شهرداری بیشتر از 15000 میلیار تومن کل بودجهی عمرانی کشور بود که سال گذشته تخصیص داده شد. کل کشور در سال گذشته 15 و خردهای هزار میلیارد تومان بود. کل عمران یعنی همهی این سیستمهای اداری دارند کار میکنند، 256 هزار میگیرند، به عنوان بودجهی جاری 15000 میلیار تومان کار کنند، این متاسفانه یک نسبت بسیار بدی است.
آونوقت از آن طرف در شهرداری 17000 میلیارد تومان! این که چه باید کرد، قبل از هر چیز با برنامه کار کردن، چه در بعد فرهنگی چه عمرانی یا اجتماعی. کار «باب میل فرد» کلاً باید کار گذاشته شود.
انصاف نیوز: یک موضوعی که مغفول مانده وضعیت تردد شهر برای افراد معلول یا کهنسال است؛ مسالهای که خیلی از کشورهای توسعه یافته مثلا کانادا حل شده است. در حالی که در پارکهای ما یا دیده نشده یا مثلا به جای شیب 30 درجه، 60 درجه است!
مهرعلیزاده: دقیقاً خوب پیدا کردید دلیلش را اتفاقاً مثال کانادا خوب است، در بین کشورها کشوری است که اتفاقاً خیریههایش به این کارها میپردازند، در مورد احترام گذاشتن به معلولین و باز کردن مسیر برای معلولین، ایجاد راحتی و حتی بازتوانی آنها. میگویند که انسان معلول را آموز بدهید که از استعدادهای دیگرش استفاده کند. مثلاً دو تا پا ندارد ولی کاملاً در ابعاد دیگر میتواند قویتر از انسانهای دیگر باشد، این نگاه در کانادا هست. در کشور ما به خاطر آن جنگ تحمیلی دهها هزار معلول جانباز داریم، همچنین معلولین اجتماعی داریم، ولی متاسفانه وقتی ساختمانها ساخته میشود برای معلول یک پلهای چیزی دیده نمیشود چه به رسد به مکانهای عمومی. در تهران شما وقتی راه میروید واقعاً آدم سالم هم نمیتواند راه برود، یهو میافتید به مدخل یک پارکینگ، یهو یک متر باید برویم پایین!
به نظرم دلیل عمدهی این مشکلات این است که در طراحیها بیشتر به مسائل روزمره و رفع تکالیف روزمره بها داده میشود و چون کارها براساس یک برنامه ریزی منظم نیست. متاسفانه برنامههایی هم که در مورد شهرداری داریم ورق هم بزنی خیلی چیزها دیده شده ولی در عمل اجرا نمیکنند به دلیل ضعف مدیریتها و پرداختن به مسائل روزمره.
انصاف نیوز: آقای مهندس مدیریت شهری سیاسی است یا نه؟ شهرداری چون شده ظاهراً یک پلهی پرتاب برای ریاست جمهوری.
مهرعلیزاده: نه فکر میکنم مدیریت شهری بایستی با یک نگاه مدیریتی تخصصی جامع باشد. شخص شهردار تهران بایستی یک مدیر مسلط با سابقهی اجرایی در عین حال یک مدیر شناخته شده در سپهر سیاسی کشور باشد؛ شناسایی دو طرفه البته، یعنی شهردار شناخت و ارتباط با مجلس و مشخصاً دولت و قوه قضاییه و نهادهای حاکمیتی داشته باشد و حتی با اشخاص ذی نفوذ نظام.
شهرداری یک چیز مجزا از زندگی مردم نیست، بنابراین متاسفانه در کشور ما باب شده هرکسی به شهرداری میاید هوس ریاست جمهوری هم میکند چون یک دفعه هم کردند و این کار گرفته و البته متاسفانه نتیجهی خوبی هم نداشت. متاسفانه بعد از آن هم در همین سه دورهی گذشته میبینیم که یکی از نقدها، به تعیین اولویتها در اجرای طرحهای شهری با نگاه به صندلی ریاست جمهوری بوده است.
نگاه برای ادارهی شهر صرفاً توسعهی شهر برای آسایش مردم، زیبایی شهر از هر نظر و حتی مهربانی باید باشد. شما در منزلتان هفت هشت ده ساعت بیشتر نیستید که آن را هم استراحت میکنید، بقیهاش در شهر هستید، به محل کارتان میآیید، یعنی زندگی میکنید با شهر! شهر هم نفس دارد، شهر هم زندگی دارد، شما با شهر زندگی میکنید، اگر نتونید واقعاً با این شهر یک ارتباط دوستانهی دوطرفه ایجاد کنید هم آن اذیت میشود و هم شما به عنوان انسانی که شهر را دوست دارید واقعاً اذیت میشوید.
شما یک بار به این دنیا آمدید و میخواید انشاالله صد سال دیگر هم زندگی کنید و این هم شهر شماست و در نتیجه این زمان خیلی مهم است، به دور از این نگاههای سیاسی. البته شخص شهردار را گفتم که باید در سپهر سیاسی کشور شناخته شده باشد و ارتباطاتش را داشته باشد و مورد وثوق باشد، مورد اعتبار و اعتماد باشد، اینها در جای خودش است ولی بایستی این ویژگی را داشته باشد که به هیچ وجه اسیر مسائل گروهی و جناحی و زد و بندهای سیاسی نباشد و در عمل این سه چهار اصلی که عرض کردم؛ یکی شفافیت، سلامت، دلسوزی و در انتخاب مدیران به دور از همهی مسائل جناحی، شایسته سالاری را رعایت کند.
حتی اگر شهردار با یک طراحی دو دورهای بیاید دیگر نه اینکه دوره بعدی، دوره بعدی ریاست جمهوری اینجا جای اینکه بخواد پله ترقی شود نه! مطمئناً اولین جایی که صدمه میبیند همین جایی است که پله شده چون شما هیچ کاری نمیکنید فقط به عنوان پله و وسیله دارید از آن استفاده میکنید.
انتهای پیام