«وقتی مساله پلیس حجاب است نه امنیت، باید منتظر این حوادث بود!»
یک روانشناس درباره ارتباط قتل «آتنا اصلانی» و آموزش خود مراقبتیهای جنسی گفت: پلیس که باید امنیت ما را تضمین بکند، الان مشغول پرداختن به مسائل فرهنگی است، مثل حجاب و عفاف که اساساٌ ربطی به رسالت پلیس ندارد، پس باید منتظر این حوادث بود.
دکتر «فریده حمیدی»، دانشیار رشته روانشناسی دانشگاه شهید رجایی در گفت وگو با خبرنگار انصاف نیوز در این باره افزود: یکی از مواردی که در تعلیم و ترییت و آموزش و پروش ما مهجور مانده است، بحث تربیت جنسی فرزندان ماست. ما متاسفانه تابوهایی تعریف میکنیم که این تابوها مانع میشود که مهارتهای لازم را در فرزندانمان ایجاد کنیم.
وی گفت: از منظر حقوقی نیز موانعی وجود دارد؛ از جمله اینکه خانوادههایی که خودشان آسیب به فرزندانشان وارد کنند محاکمه نمیشوند به این خاطر که آنها هم قیم های کودک هستند و هم متهم و این نکته، بازدارنده ی احقاق حقوق کودکانمان می شود.
حمیدی افزود: حقوق کودکان در ایران از چند جنبه مورد غفلت واقع شده و مهارت های لازم را به آنها آموزش ندادیم؛ این حق طبیعی آنهاست و ما بدلیل تابو هایی که تعریف کردیم در فرهنگمان این را از آنها منع میکنیم. از طرف دیگر چون غالب آسیب ها از طرف خود خانواده ها و خویشاوندان نزدیک است و وقتی که ما این قَیِمّیت را بطور کامل به خانوادهها می دهیم، خود آشنایان سوءاستفاده میکنند.
وی ادامه داد: بارها دیده شده کودکان معصومی که از طریق آتش سیگار یا احیانا روش های دیگر آزار و اذیت به مراکز درمانی برده میشوند و این مراکز مشاهده می کنند و با این حال میگویند نمیتوانیم از این کودکان دفاع کنیم چون دخالت در حریم خصوصی میشود. مسوولان مربوطه این موارد را از لحاظ حقوقی پیگیری نمیکنند چون تصورشان این است که دردسر ایجاد می کنند.
این استاد روانشناسی درباره راه حل این معضل گفت: این مسأله مانند دیگر مشکلات خانوادهگی راه حل بین رشته ای دارند. راه حل این موضوع علم حقوق، جامعه شناسی، روانشناسی، سلامت و بهداشت خانواده و پزشکی را در بر میگیرد، بنابر این باید در تمام این مورد بازبینی صورت بگیرد.
او درباره نقص قوانین درباره حمایت از کودکان گفت: حتی در مجلسمان به صراحت، قانونی برای حمایت از کودکانمان در مقابل اذیت و آزارها و پیگیری آن نداریم. ما به کنوانسیون حقوق کودک به صورت ظاهری پیوستهایم ولی به صورت عملی گامی برنداشتهایم، بنابراین نیاز به بازبینی حقوق کودک در قوه قضاییه داریم؛ مانند این کودک معصوم و کودکان دیگری که دچار این قبیل حادثهها شدهاند. شما تصور کنید که فردی را که به دفعات بازداشت شده و مظنون است را رها میکنند. درحالی که پس از اینکه حادثه در مورد آتنا اتفاق میافتد، مشاهده می کنیم که اسناد دیگری نیز در اطراف خانه این فرد کشف شدهاند و این نشان میدهد که قوه قضاییه ما رسیدگی لازم را نداشته است و این خودش جای اعتراض است به قوه قضائیه و پلیس!
حمیدی درباره وظائف پلیس گفت: این پلیس ما که باید امنیت ما را تضمین بکند، الان مشغول پرداختن به مسائل فرهنگی است، مثل حجاب و عفاف که اساساٌ ربطی به رسالت پلیس ندارد. این جزء مسائل فرهنگی ماست و بنابراین وقتی که نهادهای مسوول، کار خود را بخوبی انجام نمی دهند یا در جایگاه خودشان قرار نمیگیرند؛ این آسیبها هر کدام به شکلی خودشان را در جامعه نشان میدهند.
وی درباره دلایل عدم ورود این آموزش ها به محتوای درسی گفت: زمانی سند 2030 مطرح شد که در بحبوحهی انتخابات نگاهی سیاسی مانع از این شد که بخوبی به این مسائل بپردازیم. خود این سند، یک سند بین المللی است که اجماع عقلی و نخبگی در آن موجود است و اهداف چندگانه ای مانند بحث فقر،عدالت جنسیتی، برابری فرصتها و خیلی دیگر موارد را شامل میشود و در این بخش تربیت جنسی که درباره مراقبت از کودکانمان است تا حدی جنجال ایجاد شد.
این استاد روانشناسی درباره سند تحول بنیادین آموزش و پرورش خاطر نشان کرد: از طرفی سند تحول بنیادی ما، اصلا به مسأله تربیت جنسی نپرداخته است و بیشتر آرمانگراست تا عملگرا! یعنی اگر کسی بخواهد به صورت شاخص آن را بررسی کند این امکان وجود ندارد، اما در این سند 2030، به خوبی با شاخصهای عملیاتی به این مسائل پرداخته شده است. سند 2030 هم به کشور ها واگذار شد تا با فرهنگ خودشان آن را اجرایی کنند پس ما میتوانستیم بهجای تعطیلی کامل آن بازنگری به آن داشته باشیم و مواردی که خلاءهای قانونی و تربیتی داشته است را میتوانستیم اجرا کنیم.
او گفت: فکر میکنم که آموزشوپروش ما باید به سرعت سند تحول بنیادی خود را با یک تبصره کامل کند و روی این مسأله کار کند. بچههای ما اگر یاد نگیرند که چگونه از خودشان مراقبت کنند آسیب میبینند و از طرف دیگر مسأله بهداشت پسران و دختران ما کجا باید آموزش داده بشوند. اینها میتواند در قالب فوقبرنامه و تشکلها و قالب آموزشهای مهارتهای زندگی از طرف متخصصان و جهتیابی شده صورت بگیرد و نه مثل اینترنت و جاهایی که بچهها معمولا اطلاعات کاذب دارند و هدایت شده نیستند و هرگونه اطلاعاتی می توانند جستوجو کنند. آموزشوپروش باید تیمی را تشکیل بدهد که به صورت بنیادین به این مسأله به خوبی بپردازد.
انتهای پیام
متاسفانه اینگونه اتفاقات تلخ را همانگونه که در گذشته شاهد بوده ایم در آینده نیز شاهد خواهیم بود . اما بصرف این اعتقاد نبایست از تلاش برای محدود کردن این وقایع ناگوار دست کشید . قطعا آسیب شناسی منطقی اینگونه حوادث و ایجاد راهکارهای درست وتاثیر گذار در رسیدن به هدف موثر خواهد بود /// یکی از این راهکارها میتواند برداشتن قبح مراجعه به روانپزشک توسط مردم باشد اگر انسانها یاد بگیرد مطالب درونی خود را ” امیال وخواسته های نفسانی ” را با افراد دلسوز و متخصص در میان بگذارند قطعا از شدت و حدت آن ایده ای غیر انسانی کاسته خواهد شد باید بیاموزیم که مراجعه به روانپزشک همانند مراجعه به سایر پزشکان ضروریست و….