خرید تور نوروزی

باید با کاراکتر کشتی گرفت!

«میر نادر مظلومی» بازیگر تئاتر و تلویزیون که سال ها است در عرصه بازیگری فعالیت می کند، به تازگی در نمایش «تماشاچی محکوم به اعدام» اثر ماتئی ویسنی یک» به کارگردانی «مقداد اسلامی»، نقش شاهد اول را ایفا می کند.

به گزارش دریافتی انصاف نیوز متن گفتکویی با وی در پی می‌آید:

در ابتدا بگویید، چه شد که این نقش به شما رسید؟

مقداد اسلامی حدودا یک ماه قبل از شروع تمرین های این نمایش با من درباره شروع یک پروژه بر اساس نمایشنامه «ژاک و اربابش» صحبت کرد. ایشان مرا برای یکی از نقش ها انتخاب کرد و من نیز پس  از خواندن نمایشنامه پذیرفتم که در این نمایش ایفای نقش کنم؛ اما به دلایلی این نمایشنامه از طرف مسئولین مورد پذیرش قرار نگرفت. پس از گفتگویی که با آقای اسلامی داشتم قرار شد تا نمایشنامه «تماشاچی محکوم به اعدام» اثر ماتئی ویسنی یک را کار کنیم. آقای اسلامی می خواست تا این نمایشنامه را به شکلی که تا به حال اجرا نشده به روی صحنه ببرد و فرم اجرایی آن را دستخوش تغییر قرار داد.

میر نادر مظلومی

کمی راجع به داستان این نمایش توضیح دهید.

«تماشاچی محکوم به اعدام» داستان چند عروسک است که یک کودک (که آن را نمی بینم) دارد با آن ها بازی می کند. ما نیز هر کدام یکی از آن عروسک هاییم که با ترتیب خاصی به روی صحنه می آییم. چیزی شبیه به انیمیشن «داستان اسباب بازی ها»! مقداد اسلامی تصمیم گرفت تا قالب این نمایشنامه را کمی بشکند و حتی برای بعضی کاراکتر هایش لهجه انتخاب کند. ایشان برای من، به دلیل اینکه خودم آذری زبان هستم و تسلط خاصی به این گویش دارم، برای کارکترم لهجه آذری را برگزید.

کاراکتری که آن را بازی می کنید یکی از بامزه ترین شخصیت های این نمایش است. کمی راجع به آن توضیح دهید.

نام شخصیتی که من آن را بازی می کنم «فرد» است. «فرد» در این نمایشنامه بلیط فروش یک سالن تئاتر است که به عنوان شاهد اول در محکمه ای که در واقع فضای بازی گونه یک کودک است، در مقابل قاضی قرار می گیرد.

و چطور به این کاراکتر رسیدید…

من تا به حال آدم های بسیار متفاوتی را در عرصه تئاتر و یا تصویر بازی کرده ام، آدم هایی که هیچ کدام اصلا شبیه به هم نبودند و پیچش های شخصیتی بسیار زیادی داشته اند. حتی زمانی کاراکتری را بازی می کردم که اصلا دیالوگی نداشت و پر رنگ ترین نقش را در آن نمایش داشتم! من برای تمام شخصیت هایی که تا کنون بازی کردم یک پیش زمینه می سازم؛ پیش زمینه ای که شاید اصلا در دل متن نیامده است. اینکه شخصیت من از کجا آمده؟ چگونه بزرگ شده؟ علاقه مندی هایش چیست؟ و… . برای «فرد» نیز این اتفاق افتاد. من «فرد» را یک مهاجر دیدم. مهاجری که از یک ناکجا آباد آمده و شاید پدرش یک کارگر بوده است. او به بازیگری علاقه مند است و به سختی بزرگ شده است. او پس از مشقت های فراوانی که داشته، نهایتا توانسته در باجه بلیط فروشی یک سالن تئاتر، کاری گیر بیاورد و دست بر قضا درگیر یک محکمه بازی کودکانه شده است! شاید برخی از چیز هایی که می گوید اصلا پس زمینه های است که آن کودک (خالق تمامی این کاراکتر ها) خودش و یا از پدر و مادرش برداشته است. «فرد» شخصیت شیرینی دارد، اگرچه شاید حضورش در صحنه به اندازه دیگران نباشد، اما من برای تمام کاراکتر هایی که بازی کرده ام وقت و فکر می گذارم. من اساسا فکر می کنم باید با شخصیتی که بازی می کنید کشتی بگیرید!

شکستی که در این قالب اجرایی انتخاب شده، آن هم برای متنی از ماتئی ویسنی یک، کمی نا متعارف است؛ ارزیابی تان از بازخورد مخاطب چگونه بوده است؟

یادم می آید مرحوم «حمید سمندریان» استاد بزرگ تئاتر ایران، زمانی می گفت: « تکنیک، شکل اجرایی و … در تئاتر اهمیت دارد؛ اما  مهم ترین عنصر یک نمایش ارتباط با مخاطب است. اگر نتوانید با مخاطبتان ارتباط بر قرار کنید، نمایش شما مثل یک جنازه متحرک است!» ما چه در این نمایش و چه در هر اثر دیگر، سعی می کنیم تا به این عنصر برسیم. البته من در جایگاهی نیستم که این کار را مورد ارزیابی قرار دهم، این مخاطبان «تماشاچی محکوم به اعدام» هستند که باید نظر کلی شان را درباره اثر بگویند، ولیکن مقداد اسلامی کارگردان اثر، من بازیگر و تمامی گروه، تمام سعی مان را کرده ایم تا این نمایش لذت بخش دربیاید و مخاطب ارتباط با کار برقرار نماید.

تعاملتان با کارگردان و این نحوه این شکل اجرای در تئاتر چطور بود؟

مقداد اسلامی برای اولین بار است در بخش صحنه ای کارگردانی را تجربه می کند، اما سال های بسیای در تئاتر فعالیت کرده و خود من نیز تا کنون تجربه همبازی بودن با او را در دو اثر داشته ام. او ذائقه مخاطب را می شناسد و می داند حتی اگر قرار باشد اجرای هر شب به یک شکل به روی صحنه برود، باید چطور به این مهم رسید که مخاطب کار را پس نزند. در اوایل تمرین ها، شاید به دلیل تعدد شخصیت ها، کمی شلختگی در صحنه حس می شد، اما با استفاده از مشاور حرکتی و اطلاح میزانسن ها از این آزمون و خطا گذشتیم و به یکپارچگی مناسبی در بازی رسیدیم.

این چینش و هماهنگی برای شما سخت نبود؟

می دانید که در کمدی ریتم، یکی از مهمترین شاخصه ها برای در آمدن موقعیت ها است. کنترل این ریتم در چنین اثری که قالب اجرایی اش با بداهه های کنترل شده جلو می رود، بسیار سخت و طاقت فرسا است، اما من فکر می کنم مقداد اسلامی توانسته از پتانسیل بازیگران خوبی چون: مسعود شاه کرمی، حمید فتوحی، شروین برکت و … نهایت استفاده را ببرد، علی رقم اینکه خودش نیز در نقش قاضی است و بیشتر اوقات این مدیریت، بر روی صحنه اتفاق می افتد که خودش باز یک نوع کمدی برای اجرا می آفریند.

در پایان می خواهم بگویم که اجرای یک کمدی بر اساس یک متن قابل تامل، در سالنی مانند تماشاخانه «پایخت» برایم جذاب بود، اما این نتیجه ساده به دست نیامده است. امیدوارم کسانی که به این هنر علاقه مندند و در عین حال می خواهند در فضایی مناسب، ساعتی را با فکر، بخندند، به دیدن نمایش «تماشاچی محکوم به اعدام» بیایند.

انتهای پیام

بانک صادرات

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا