«غیر متخصصها زیاد وارد تئاتر شدهاند»
امیر حسین ناظری کنزق، انصاف نیوز: «نوای اسرار آمیز» نوشتهی «اریک امانوئل اشمیت» متنی است که چندین بار در ایران اجرا شده است. این نمایش بار دیگر با کارگردانی «ساقی عطائی» در تماشاخانه پایتخت اجرا میشود. به همین بهانه گفتوگویی شده است با کارگردان این اثر که متن آن در پی میآید:
انصاف نیوز: شما از یک روانشناس برای تحلیل حرکتها در تیمتان استفاده کرده بودید. سؤال این هست که نحوهی همکاری به چه شکلی بوده و چه حجمی از حرکتها طراحی شخص شما بود و چقدر ایشان دخیل بودهاند؟
ساق عطایی: به نظر من تئاتر و درام با حوزهی روانشناسی مرتبط است و جایی که راجع به انسان و رفتارهای انسانی صحبت میشود حضور یک نگاه متخصص بسیار کمک کننده است. اتفاقی که متاسفانه تا به امروز در تئاتر ما نیوفتاده است اما به نظر من بسیار مکمل خوب و کمک کنندهای است. چون به هر حال باری که شخصیت به عنوان عنصر روایتگر و پیش برندهی درام بر دوش میکشد، تعیین کننده و تاثیرگذار است و چه بهتر که نگاهی متخصص و اساسی برای ساخت و پرداخت آن وجود داشته باشد.
بخشی از این انتخاب به علاقهی شخصی من مربوط میشود. پایان نامهی کارشناسی من هم در ارتباط با بررسی شخصیتهای درامهای «تنسی ویلیامز» در بستر روانشناختی بود. من از دو سال پیش هم با آقای «علی بابایی زاد» آشنا بودم احساس کردم که ایشان با توجه به اینکه به عنوان تحلیلگر رفتار متقابل توانایی کمک به ما را دارند، انتخاب خوبی هستند که در کنار پروژهی ما باشند. خیلی خوشحال شدم از اینکه ایشان این افتخار را دادند و این مسوولیت را پذیرفتند. در جلساتی که باهم داشتیم خیلی نگاههایمان همسو و پیش رونده بود. ایشان به خوبی به ما کمک کردند تا رویکرد روانشناسانهای که ما به اثر اشمیت داشتیم به درستی در اثر پررنگ شده و نمایش داده شود. آقای دکتر توانستند نگاه ما را بسیطتر، گستردهتر و تخصصیتر کنند. به ما کمک کردند تا به رفتارهای شخصیت که در موقعیتهای بخصوص از خود بروز میدهد تخصصیتر و جزییتر بپردازیم. این رفتارها جزو خرده رفتارها حساب میشوند. در این بخش هم به ما کمک کردند و این دست از مسائلی که مورد نظر ما بود را پختهتر کردند.
طراحی صحنهی کار هم بسیار دقیق و جزیی نگرانه بود. در طراحی صحنه هم ایشان کمک کننده بودهاند با توجه به آنکه خودتان طراح صحنهی کار بودهاید؟
طراحی صحنهی کار تماماً با شخص من بوده. اوایل کار من اصلاً به این طراحی فکر نمیکردم. هدفم این بود که با توجه به متن طراحی صحنهی کاملاً رئالی داشته باشیم. اما به دلیل مشکلات مالی و همچنین مشکلات سالن اجرا که این هم متاسفانه بخشی از مشکلات تئاتر خصوصی است که اجراهای متعددی در یک سالن انجام میشود؛ در سالن اجرای ما چهار اجرای دیگر نیز برقرار است که این امر سبب شده فرصت تعویض صحنه بیش از بیست دقیقه نباشد، در نهایت به این نتیجه رسیدم که نتیجهی مطلوبی از این فرم طراحی صحنه با توجه به آن حجم از جزییات نخواهم گرفت. نتیجتاً به این طرح مینیمال رسیدم در نهایت احساس کردم که با این طرح میتوانم فضای مورد نظرم را ایجاد کنم.
این روزها تئاتر ما به سمت شیوههای اجرایی مدرن یا مدرننما حرکت میکند. اگر متن کلاسیکی هم اجرا میشود بیشتر دراماتورژی شده است. به نظر شما این شیوهها تا چه اندازه به سلیقهی مخاطب امروز تئاتر نزدیک است؟
مخاطب برای من در اولویت است و کلاً فاکتور مهم و تعیین کنندهای در تئاتر است و از نظر من ما از تئاتر استفاده میکنیم تا مخاطب را با هنر تئاتر یا از نظر من هنر شناخت بهتر زندگی آشنا کنیم. همچنین فرهنگ سازی انجام دهیم که منجر به آگاهی هرچه بیشتر آنها شود. به همین دلیل روزی که تصمیم گرفتم کار کنم در انتخاب متن این موضوع نیز دخیل بود. به این مفهوم که این متن تا چه اندازه به دغدغهی جامعهی امروز ما میپردازد متاسفانه متنهایی خارجی وجود دارند که از فضای فرهنگی ما دور هستند و هیچ پیوندی با جامعهی امروز ما ندارد. اما این متن به واسطهی موضوع جهانشمولی که مطرح میکند و نگاهی انسانی که اشمیت دارد، فکر کردم با توجه به اینکه یکی از مهمترین دغدغهی جامعهی امروز ما هم روابط هست خیلی خوب هست که این نمایشنامه را انتخاب کنم و مطمئن بودم که به دلیل موضوعاتی که به آنها اشاره شد و همچنین موضوع و روایت جذاب آن مخاطب نیز با آن ارتباط برقرار خواهد کرد.
اینکه متن کلاسیک بود ما برای همخوان کردن آن ما جهان امروزمان مسلماً متن را همسان سازی کردیم. بسیاری از قسمتها حذف شد. در نوع بیان خیلی از دیالوگها تغییر ایجاد شد اما با اینکه کار دراماتورژی شده بود من هیچوقت تا زمانی که تجربهام به عنوان دراماتورژ بالا نرود اسم خود را به عنوان دراماتورژ در بروشور نمیآورم. دراماتورژ بودن مستلزم داشتن تجربه و تخصص کافی در شناخت درام است؛ از نظر من یک نفر مثل آقای «چرمشیر» میتواند این عنوان را برای خود داشته باشد. امروزه متاسفانه بروشور هر کار تئاتری را که باز کنید نام کسی به عنوان دراماتورژ ذکر شده و این مساله به نظر من خیلی منطقی و علمی نیست. خود را در حدی نمیبینم که اسمم را با عنوان دراماتورژ در بروشور بیاورم. این تغییرات انجام داده شد این همسان کردن متن با فضای فرهنگی تماشاگرانی که قرار بود بیایند تا کار را ببینند ایجاد شد. ضمن اینکه من اعتقاد دارم آن خوراکی که ما برای ارائه به تماشاگر ایجاد میکنیم به لحاظ کیفی بسیار مهم است. ما فکر میکنیم هرچه به لحاظ مفهومی موضوع درام را به سطح نزدیک کنیم، مخاطب ارتباط بهتری میگیرد. در صورتی که کاملاً بالعکس است؛ همچنین ما باید سعی کنیم سلیقهی تماشاگر ایرانی را ارتقا دهیم. متاسفانه تا حدی مسائل گیشه و حاشیهای در اولویت قرار گرفته که این روزها مسائل کیفی در تئاتر در درجهی اهمیت بعدی قرار میگیرد. اگر واقعاً بتوانیم که کار قویای به لحاظ کیفی تولید کنیم از نظر من به ژانر و سبک آن هیچ ربطی ندارد. چه کار، کلاسیک باشد و چه مدرن تماشاگر کار را دنبال خواهد کرد. در حال حاظر ما بازخوردهای بسیار خوبی از تماشاگرانی میگیریم که بعضاً مواجههی نخست آنها با تئاتر است و ما نه بازیگر چهره در کار داریم و نه من کارگردان چهرهای هستم و نه اینکه متن متن مدرنی است.
توضیحی راجع به همکاریتان با «کاوه آفاق»، موزیسن راک بدهید؟
آشنایی من با کاوه آفاق به قبل باز میگردد. به خاطر این شناختی که نسبت به ایشان دارم میدانستم که کاوه آفاق تنها در حیطهی موسیقی صاحب سبک نیست بلکه یک هنرمندی است که در حوزههای متفاوتی فعال و صاحب نظر است و جهانبینی خاص خودش را دارد. مطمئن بودم این نگاه آرتیستیکی که ایشان دارد در این کار بسیار کمک کننده خواهد بود. ایشان گزینهی اول من بودند چون به هر حال تئاتر را خیلی خوب میشناسند و بازیگری تئاتر کرده و کاملاً به فضای تئاتر آشناست. روزی هم که متن را انتخاب کردم و خواستم کار کنم ایشان را از ابتدا در جریان ماجرا قرار دادم. با اینکه برای همکاری دیر به کار اضافه شدند ولی از ابتدا کاملاً در جریان پروسهی کار بودند و با توجه به اعتمادی که به توانایی ایشان داشتم، این کار را به ایشان دادم و خوشحالم که این اعتماد چنین نتیجهای دادو به بهترین شکل ممکن از عهدهی مسوولیتی که روی دوششان بود بر آمدند.
سامانه بلیط فروشی شما در میان اجرا تغییر کرد، آیا تغییر سامانهی بلیط فروشی تاثیری بر مخاطب و گیشه داشت؟
خیر، خوشبختانه این مساله با مشکلی مواجه نشد.
اگر حرفی باقی مانده بفرمایید.
به عنوان کسی که کار تئاتر میکند و کارگردان این کار، موانع و مشکلات فراوانی وجود دارد. در بخش هزینه و حرفهای نبودن کسانی که متاسفانه این سالها بدون تشخیص درستی اجازهی این را پیدا کردهاند که وارد کار تئاتر شوند و فضای تئاتر را مسموم کنند. نمونهاش مدیر نالایق سالن باران که در جریان آن هستید (متن خبری درباره تئاتر باران) بی کفایتیهایی که اتفاق میافتد، حرفهای نبودن آدمها؛ تمام اینها مسائلی آسیبزا برای گروهها و فضای تئاتر هستند. این مسالهای هست که من را متأسف میکند و با تربیت تئاتری که ما در گذشته پیدا کردیم کاملاً متفاوت است. در گذشته هر کسی نمیتوانست وارد این حرفه شود و دوام پیدا کند. در صورتی که این روزها روند به این شکل نیست و افراد غیر متخصص فراوانی وارد این حوزه میشوند؛ بدون هیچگونه سواد و پشتوانهی فکری درستی وارد فضای تئاتر شدند و این فضا را مسموم کردهاند. امیدوارم این فضا هرچه سریعتر درست شود.
این نمایش به کارگردانی ساقی عطایی و با بازی هومن کیایی و وحید آقاپور هرشب ساعت 19:30 در تماشاخانه پایتخت اجرا میشود.
انتهای پیام