خرید تور تابستان

نقد یک احمدی نژادی به احمدی نژاد

«اکبر جباری» باجناق «غلامحسین الهام» و از منتسبان به احمدی نژاد در یادداشتی تلگرامی خطاب به او نوشت:

جناب آقای دکتر احمدی نژاد، ریاست محترم دولت‌های ۹ و ۱۰، سلام علیکم، نامه اعتراضی شما به جناب آقای اژه‌ای (سخنگوی قوه قضاییه) را دیدم. کاری به موضوع دعوا ندارم. می‌خواهم نظر شما و سایر مخاطبان این نامه را به نکته‌ای جلب کنم که همواره در کنشهای سیاسی شما مغفول مانده و البته من و برخی از دوستان در طی سال‌های اخیر بارها و بارها آن را متذکر شده بودیم ولی هیچ پاسخی از جانب شما دریافت نکردیم.

در ابتدای دولت نخست حسن روحانی نیز نامه‌ای برایتان نوشتم و نکاتی را عرض داشتم که آن نیز بدون پاسخ ماند. حالا بر آن شده‌ام تا این نامه را به سمع و نظر همه‌ی مردم برسانم.

شما به آقای اژه‌ای اعتراض کرده‌اید. من هم مانند شما به ایشان معترضم و آقای بقایی را بی‌گناه می‌دانم. اما آقای اژه‌ای کیست؟ وزیر اطلاعات دولت شما.

از آقای اژه‌ای بگذریم. آقای پورمحمدی کیست؟ وزیر دولت شما و یکی از افتخارآفرینان اعدام‌های دهه‌ی ۶0.

بر همین سیاق می‌توان تک تک وزرای دو دولت شما را نام برد که شما همینک از آنها تبری می‌جویید و آنها نیز از شما.

من و امثال من می‌دانیم که این وزرا تحمیلی بودند و شما هیچ همدلی با ایشان نداشتید. اما دو سؤال وجود دارد که شما هرگز حتی به دوستان خود نیز پاسخ نداده‌اید.

1 – عملکرد وزرای نالایق و بدنام و بدسابقه‌ی شما را باید به پای چه کسی نوشت؟

آیا می‌توان «دولت» را چند پاره کرد و رییس‌جمهور را از مابقی اعضای دولت مستثنی دانست؟

آیا این درست و منطقی است وقتی کسی هیچ فرد همراه و همدل و همفکر ندارد، بر مسند ریاست دولت بنشیند؟

آیا آن روز که در مجلس و در دفاع از وزرای پیشنهادی خود نطق می‌کردید، هیچ اطلاعی از سوابق افرادی امثال آقای پورمحمدی (وزیر دولت حسن روحانی و افتخار آفرین اعدام‌های دهه‌ی ۶۰) نداشتید؟ اگر اطلاع داشتید (که قطعاً داشتید) و همچنان از او در مجلس برای کسب رأی اعتماد سخنرانی کردید، وجدانی آسوده داشتید؟

اگر حسن روحانی امثال پورمحمدی و حاج عباد را وزیر معرفی می‌کند و پای آنها می‌ایستد، تکلیفش روشن است. او خود را متعهد به حفظ نظام جمهوری اسلامی می‌داند به ای نحو کان. اما شما چطور؟

آیا شما نیز حاضرید حتی در مقابل علم و وجدان خود بایستید؟

شما در دولت‌های ۹ و ۱۰ وزرایی داشتید که نه تنها با شما همراه نبودند، بلکه اصلاً و اساساً خود را وزیر شما نمی‌دانستند. کار خود را می‌کردند و ساز خود را می‌زدند. من و شما می‌دانیم که فجایع دو سال آخر دولت شما، چگونه رقم خورد. من و شما می‌دانیم که گرانی ارز و طلا و مسکن و کالاها، برنامه‌ای بود که بین برخی از رجال سیاسی و همکاری وزیران شما رخ داد. من و شما ماجرای خانم دستجردی و مافیای داروی آقای «ل» را می‌دانیم. من و شما ماجرای اقای مصلحی و پرونده‌های زمین خواری برادران «ل» را میدانیم. من و شما ماجرای اقای متکی و سایر وزرای اخراجی را میدانیم.

اما آیا همه‌ی مردم اینها را می‌دانند؟ اصلاً بدانند، چه اهمیتی دارد؟ مگر شما رییس دولت نبودید؟ چرا نباید همه‌ی آن خیانت‌ها و مصائب به پای شما نوشته شود؟

2 – اما سؤال دوم درباره‌ی عزم شما برای بازگشت به قدرت در سال ۹۶ بود.

شما با کدام تیم می‌خواستید دوباره دولت را در اختیار بگیرید؟ با همان وزرا …؟

شما که حتی هیچ اختیاری برای انتخاب وزیر ندارید، و حتی به عدد انگشتان یک دست، یار همدل و همفکر در طراز وزیر ندارید، چرا دوباره سودای بازگشت به قدرت ودولت را داشتید؟ به جز چندنفر، هیچکس با شما همراه نیست و مانند شما فکر نمی‌کند، چرا دوباره می‌خواستید به قدرت بازگردید؟

آقای احمدی نژاد ، این‌ها سوالاتی است که شما باید به خودتان پاسخ دهید.

شما فرد ناآگاهی نیستید. به خوبی ساختار قدرت در جمهوری اسلامی را می‌شناسید. نیک می‌دانید که یک دولت موفق (در اهداف خود) دولتی است که از یکسو بیشترین وفاق میان اعضای دولت و کابینه‌اش وجود دارد، و از دیگر سو حمایت‌های نهادهای حاکمیتی مانند بیت رهبری، سپاه، مراجع تقلید، روحانیت و.. را به همراه خود دارد.

آیا بر فرض رسیدن دوباره به قدرت، شما چنین وفاق داخلی کابینه و حمایت نهادهای حاکمیتی را داشتید؟

من و شما می‌دانیم که دولتی مانند دولت روحانی به‌رغم همه‌ی فجایع و مصیبت‌هایی که بر اقتصاد کشور آورده، دولتی موفق است. چون هم وفاق درونی دارد و هم حمایت حاکمیتی، و از همه مهمتر حمایت رسانه‌ای.

شما که نه حمایت اصولگرایان را دارید و نه اصلاحطلبان، نه حمایت نهادهای حاکمیتی و نه به تعداد انگشتان یک دست، وزیر و معاون، برای چه کاری می‌خواستید به قدرت بازگردید؟

امیدوارم در خلوت خود و برای خود، به این پرسش‌ها پاسخی درخور داشته باشید. بی شک اگر در همان سال ۸۴ یا حداقل سال ۸۸ به این پرسش‌ها اندیشیده بودید، اکنون مجبور نبودید از وزیر دولت خودتان شکایت کنید و با صدای بلند فریاد تظلم خواهی سر دهید.

انتهای پیام

بانک صادرات

نوشته های مشابه

پیام

  1. در قانون وظایف و دامنه قدرت همه مسئولان معین شده، اما عده ای زیاده خواه پا را از قانون فراتر میگذارند و در کار دیگران دخالت های بیجا میکنند. همه روسای جمهور ایران قربانی این دخالت ها بوده اند. همین هم باعث شکراب شدن روابط رئیس جمهور و آن عده میشود. شما نمیبینید رئیس جمهوری در این مملکت در پایان دوره اش مغضوب آنها نباشد. دلیلش این اصطکاکی است که دخالت های بی جا و فراقانونی ایجاد میکند.

  2. گویا غرور جاعلانه و مغروریت های بی حد وحساب دکتر احمدی نژاد باعث خاری این روزهای ایشان است؟ یا توجه به قانون اساسی کشور؟ رییس جمهور هم طبق روال وظایف قانونی عمل می کند

  3. حرف های جالب وتکاندهندهای بود.پس رییس جمهوری یعنی کشک؟! احمدی نژادهم میدونه احتمالا داره نوبت خودش میرسه!

  4. جناب آقای احمدی نژاد از اول هم در تراز یک رجال سیاسی نبود! دلیلش هم تصمیمات غیر کارشناسی و شعاری بود! به حدی که در آخر دولت خود به رهبری نظام گزارش داد که کشور به آخر خط رسیده است!؟؟
    حمایت ها هم به حدی بود که دوستانی که هم اکنون در سخنرانی ها دولت شیخ حسن را به ناکامی اقتصادی متهم می کنند، از تریبون های پرشمار خود مردم را به اشکنه خوری دعوت می کردند تا بحران های اقتصادی تمام شود!
    آقای حداد عادل در مناظره ی کاندیداهای ریاست جمهوری سال نود و دو، اعتراض می کرد که چه قدر بحث اقتصادی می کنید و این همه از اقتصاد می گویید، در حالی که همان لحظه قیمت مرغ، چند نرخی شده بود، و حالت امنیتی! و رییس پلیس کشور به برنامه سازان سریال ها هشدار می داد در مجموعه های سیما، از نشان دادن مرغ خودداری کنند تا مردم به جان هم نیفتند!!
    این ها گوشه یی از مدیریت ها ی این معجزه ی هزاره ی سوم است .

  5. (من و شما می‌دانیم که دولتی مانند دولت روحانی به‌رغم همه‌ی فجایع و مصیبت‌هایی که بر اقتصاد کشور آورده، دولتی موفق است.) — اين بي چشم و روها، ذره اي شرم و حيا ندارند، در واقع شرم را خورده و حيا را قي کرده اند! اين يارو که تابحال اثري ازش نبوده ، نعره زده که دولت روحاني (که بنده بنوبه خود اشکالاتي جدي به آن وارد ميدانم) فاجعه و مصيبت براي اقتصاد کشور ببار آورده!! البته راست ميگويد اين روحاني بود که يک شبه دلار را سه برابر کرد و درواقع دوسوم دارائي مردم را بر باد داد، اين روحاني بود که قسمت اعظم صنعت و کشاورزي را تعطيل و نابود کرد، اين روحاني بود که دها ميليارد دلار پول مردم اين مملکت را دو دستي تقديم چين و ترکيه کرد، اين روحاني بود که يک تنه بيش از کل تاريخ مملکت، نفت فروخت ولي پولش را …

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا