اجرای فیزیکال عاشقانهای از نظامی گنجوی
زبان بدن را زبانی بین المللی میدانند ولی در بسیاری از موارد درک اینگونه از نمایشها برای مخاطب ایرانی دشوار است. شاید عدم درک این نمایشها به خاطر ضعف در ساخت اینگونه آثار است و شاید هم سواد بصری پائین مخاطب ایرانی است. در این باره و به بهانه اجرای نمایش فیزیکال-موزیکال «عاشقانه فرهاد» خبرنگار انصاق نیوز مصاحبهای با «کیا ثلاثی» کارگردان این اثر داشته است که متن آن در پی میآید:
انضاف نیوز: نماش شما یک اثر فیزیکال و موزیکال بود. این سبک نمایشها کمتر در ایران کار میشود. چرا به سمت این سبک رفتید؟
کیا ثلاثی: زبان بدن یک زبان بین المللی است و همه انسانها به راحتی با آن ارتباط برقرار میکنند و در کار ما نیز زبان بدن اولویت داشت تا بتوانیم داستانمان را بصورت فیزیکال و حرکت نشان دهیم. اگر بخواهم بیشتر در مورد بخش فیزیکال توضیح بدهم، اینگونه بود که شخصیتهای ما عروسک بودند و بازیگران ما نقش عروسکها را بازی میکردند و تعدادی هدایتگر داشتند که آنها را هدایت میکردند و گاها خود هدایت گرها دیده نمیشدند ولی هویت عروسک برای این نقشها وجود داشت. در ابتدا داستان نظامی گنجوی را اقتباس کردیم و بعنوان داستانی که بتوانیم به کسانی که غیر فارسی زبان هستند نمایش دهیم از زبان بدن استفاده کردیم. در قسمت موزیکال کار این ایده بوجود آمد که نیاز است کلام نیز وارد شود و موزیکها را بر اساس ترانههایی که نوشته شد، تنطیم کردیم.
اشاره کردید که زبان بدن یک زبان بین المللی است. اما در تعداد زیادی از تماشاچیان اینگونه نمایشها اثر را درک نمیکنند. به نظر شما درک نکردن اثر به خاطر ضعف ساخت نمایشهای فیزیکال در کشور است یا سواد بصری پائین مخاطب.
این که کلاً بگویند «متوجه نشدیم» برای بنده غیر ملموس است اما ممکن است بعضی صحنهها را متوجه نشوند که این باور پذیرتر است. ازآنجا که من بر روی مخاطبهای مختلف این موضوع را آزمودهام، افرادی که بعنوان یک تماشاگر خاص یا عام بودند، معمولاً کل کار را درک میکردند ولی ممکن بود بعضی قسمتها را متوجه نشده باشند، که این دو دلیل دارد؛ بخش اول به ما بعنوان کسی که داریم نمایش را ارائه میکنیم، باز میگردد که ممکن است در آن لحظه حرکات یا ترانهها خیلی درست اجرا نشوند. اما به طور کلی نظر من این است که ما دو راه حل برای این که داستان را به مخاطب برسانیم داشتیم؛ بخش اول ترانههایی که نوشته شده و کلامی که شنیده میشود است. که بخشی از اطلاعات به این صورت به تماشاگر انتقال داده میشود و بخش دیگر حرکت است که به صورت انفرادی است به این صورت که گوش چشمی از مخاطب را به خود جلب میکند. بخش دیگری که برای من خیلی مهم بود، این است که ما سراغ داستانهایی رفتیم که بسیار معروف بودند و اقتباس آزاد از آنها را انجام دادیم. برای مثال داستان «شیرین و خسرو» یا «شیرین و فرهاد» را تقریباً همه ایرانیها میشناسند و این برای من خیلی مهم بود که تماشاگر برای تماشای نمایشی میآید که تقریباً داستانش را میداند و قرار است ما از یک زاویهای دیگر آن را نمایش دهیم. و در نهایت بیشتر نظرم بر روی هدف است که به جای آن که چیزی را نمایش دهیم که تماشاگر آن را دیده است، فضا را به سمتی ببریم که تماشاگر را به فکر وادار کند، به ترانهها به حرکتها فکر کند که چه اتفاقی افتاد.
نمایشنامه شما یک ترانه روایی بلند بود. چگونه شد که به این نمایشنامه رسیدید؟
کمی به قبلتر بر میگردم، من قبل از تئاتر «عاشقانه فرهاد» دو اثر دیگر به نامهای «عاشقانه فریدون» و «عاشقانه زال» را به صحنه بردهام و این ایده را در نمایش «عاشقانه زال» شروع کردم. ما یک داستان را از شاهنامه گرفتیم و با توجه به علاقه خودم به فضای موزیکال بر اساس آن ترانه نوشتیم و بر اساس ترانهها آهنگ سازی و طراحی حرکت را برای بازیگران انجام دادیم. این سبب شد که بر روی صحنه بازیگرهایی را ببینیم که میخوانند و حرکت میکنند و از این توانایی بازیگران به این شکل استفاده شده است.
چقدر برای اجرای نمایش تمرین کردید؟
این کار را تابستان سال گذشته شروع کردیم وایده آن شکل گرفت و من به همراه حسین زنگنه (نویسنده)، که تقریباً 7 سال است با یکدیگر همکاری داریم، متن آن را آماده کردیم. در زمان تقریباً یکساله در حین تمرینات که همزمان نیز ترانهها نوشته میشد، بنده با بازیگران حرکات بندی را تمرین میکردیم. همچنین همزمان با سروده شدن تزانه ها و براساس صحنههایی که باید اجرا میکردیم موسیقی نیز ساخته شد و در این یکسال تمرینات مختلف در حوزه موسیقی، بدن و حرکت را انجام دادیم. در زمان چند ماهه اول بدون متن تمرینات را انجام میدادیم و پس از آن نیز با وارد شدن متن تمرینات را ادامه دادیم.
نمایش عاشقانه فرهاد به کارگردانی، کیا ثلاثی، و با بازیی: پردیس زارع، دنیاروحانی، سعیدوفایی و کیاثلاثی تا 11 مرداد هر شب ساعت 21 در خانه نمایش دا اجرا میشود.
انتهای پیام