گفتگویی با یکی از افسران ارشد سابق سیا
برای بحث و تبادل نظر درباره وضعیت این روزهای خاورمیانه منطقه تحریریهی شفقنا گفتگویی کوتاه با یکی از افسران ارشد سیا ترتیب داده است. پروفسور «امیل نخله» دانشمند فلسطینی-آمریکایی سابقا از افسران ارشد در سازمان مرکزی اطلاعات آمریکا (سیا) و مدیر برنامهی تحلیل راهبردی اسلام سیاسی در این سازمان بوده است و هم اکنون از اعضای اندیشکدهی آمریکایی «شورای روابط خارجه» است. او مدیر موسسه سیاستگذاری امنیت جهانی و ملی در دانشگاه «نیو مکزیکو» است، و پژوهشها و آثارش عمدتا بر اسلام سیاسی و سیاستهای آمریکا در قبال خاورمیانه و جهان اسلام متمرکز بوده است. آخرین کتاب او با عنوان «یک ملاقات ضروری: بازسازی روابط آمریکا با جهان اسلام» در سال ۲۰۰۹ توسط انتشارات دانشگاه پرینستون منتشر شد.
پروفسور نخله ریشههای شکاف در میان اعضای شورای همکاری خلیج [فارس] را شکل گرفته از دوران تاسیس این سازمان در ۳۶ سال پیش میداند. به گفتهی او، اعضای این سازمان هیچ گاه در مورد اینکه هر عضو تا چه حد از استقلال عمل خود را باید در مقابل سازمان واگذارد توافق نکردند. او میگوید: «همانطور که تاکنون دیدهایم، هر حکومت منافع خود را جدای از شورای همکاری خلیج [فارس] پی گرفته است». در حال حاضر، نگاه خصمانهی عربستان سعودی نسبت به قطر عمدتا به خاطر تاسیس و پشتیبانی از شبکهی الجزیره است که یک شبکهی ماهوارهای پان-عرب است و به جای رژیمهای عربی بر شهروندان عرب زبان تمرکز دارد. پروفسور نخله میگوید، به علاوه «قطر این ادعای ساختگی مصریها و سعودیها که اخوان المسلمین را یک سازمان تروریستی میدانند رد کرده است و این مسئله به مذاق ریاض خوش نیامده است». سعودیها نگاه دوستانهتر قطر به ایران و روابط تجاری این دو کشور را نیز بر نمیتابند.
از این عضو شورای روابط خارجه پرسیدیم که ارتباط بین تحولات جدید در خاندان سلطنتی سعودی از یک سو و طرز رفتار این پادشاهی با همسایگانش، خصوصا ایران و قطر، چیست. او به این نکته اشاره کرد که صعودی شتابزدهی «محمد بن سلمان» به چنین جایگاهی در ساختار قدرت دلهرههایی را در خاندان سعودی ایجاد کرده است، خصوصا به خاطر سن و سال او، نفوذی که بر روی پدرش ملک سلمان دارد، نحوهی دستیابی او به قدرت، و بیاعتنایی ظاهری او به سالخوردگان آل سعود، به ویژه پسرعمویش «محمد بن نایف» که ولیعهد «معزول» باشد. امیل نخله مدعی است: «عربستان سعودی اعتنای خاصی به همسایگانش نداشته است. درون شورای همکاری خلیج [فارس]، ریاض خود را برتر از همتایانش میداند». ریاض ضمنا از جایگاه مقتدرانهتر ایران در خلیج فارس و دیگر مناطق بیزار است. رفتار محمد بن سلمان در بکارگیری مغرورانهی «قدرت نظامی و قلدرمآبی به عنوان یک ابزار سیاست خارجه» در بلند مدت برای ثبات و بقای آل سعود زیان بخش خواهد بود.
پروفسور نخله معتقد است به طور کلی محمد بن سلمان برای تحقق طرح بلندپروازانهی سعودی ۲۰۳۰، ادامهی جنگ در یمن، و ستیزههای ادامهدار با همسایگان سعودی، با موانع بسیاری روبرو خواهد شد. مدیر سابق برنامهی تحلیل راهبردی اسلام سیاسی در سازمان سی آی ای به ما میگوید سفر اخیر رئیسجمهور آمریکا به ریاض و نوازشهای آشکاری که نسبت به رژیم آل سعود داشت، شاید این تصور بیجا را برای بن سلمان ایجاد کرده است که واشنگتن از ماجراجوییهای عجولانهی ریاض در منطقه حمایت بی چون و چرا خواهد کرد.
امیل نخله میگوید: «اگر ایالات متحده امید دارد که نفوذ خود را در منطقه حفظ کند، نباید در هیچ یک از مناقشات منطقهای جانب یکی از طرفین دعوا را بگیرد یا اینکه خود را در کنار اتحاد موسوم به اتحاد سنی در مقابل ایران قرار دهد». او با رد این ادعا که یک محور سنی قابل توجه در مقابل ایران شکل گرفته است، بر این واقعیت تاکید گذارد که برخلاف مدعای عربستان سعودی، حکومتهای سنی مذهب اندکی به این جبههبندی فرقهای پیوستهاند. او گفت:
بحرین به این دلیل پیوسته است که حکومتش یک حکومت رعیتگونه و دستنشانده در قبال ریاض است؛ مصر به این دلیل پیوسته است که میلیاردها دلار از عربستان سعودی دریافت کرده است؛ پیوستن ابوظبی به این اتحاد عمدتا به خاطر بلندپروازیهای شخصی ولیعهد امارات متحده عربی «محمد بن زاید» و روابط نزدیکش با ولیعهد سعودی «بن سلمان» بوده است. به نظر میرسد این دو ولیعهد خود را جاهطلبانه به عنوان رهبران آیندهی خلیج فارس مینگرند. دیپلماسی دلاری در بهترین حالت یک کالای کوتاه مدت است.
مدیر موسسه سیاستگذاری امنیت جهانی و ملی در دانشگاه «نیو مکزیکو» ایران را یک «حکومت واقعی با سنت های عمیق و فرهنگ غنی» میداند که «پیششرطهای لازم برای اینکه یک بازیگر منطقهای جدی باشد دارد». با این حال، امیل نخله معتقد است حفظ این جایگاه و ارتباط با قدرتهای غربی مستلزم این است که ایران به تمام شرایط معاهده هستهای با گروه ۵+۱ پایبند بماند، تحقیق و تولید فناوریهای پیشرفته موشکی را محدود کند، برای حل و فصل مسالمتآمیز جنگ در یمن و سوریه اشتیاق از خود نشان دهد، و حمایت از برخی گروههای نظامی خاص را کاهش دهد.
در پایان گفتوگویمان از امیل نخله دربارهی آیندهی جنبشها و آرمانهای دموکراتیک در منطقه، خصوصا در بحرین و یمن، پرسیدیم. او تاکید کرد اگرچه در حال حاضر استبداد در اغلب کشورهای خاورمیانه بر سر کار است، وقتش رسیده است که یک قرارداد اجتماعی جدید بین حاکمان و مردمانشان بر اساس احترام، کرامت، و آزادی بیان و تجمع شکل بگیرد. او افزود: «جوانان در تمام این کشورها گرفتار نرخهای بالای بیکاری هستند و باید برای نوآوری، اختراع، و راهاندازی مشاغل کارآفرین آزادی داشته باشند». او پیشبینی میکند که اگر جوانان در خاورمیانه، از ترکیه گرفته تا پاکستان، چشماندازی برای یک آیندهی امیدبخش در مقابل خود نداشته باشند، همچنان از رژیمهای حاکمه متنفر خواهند بود و سرانجام در «بهار»ی دیگر قیام خواهند که ممکن است خشنتر از «بهار»هایی باشد که پس از سال ۲۰۰۹ رخ داد.
انتهای پیام