کوررنگی استراتژیک مخالفان ایران در پرونده سوریه
غلامعلی خوشرو معاون سابق امور بین الملل وزارت خارجه در گفت وگو با دیپلماسی ایرانی با اشاره به بازپس گرفتن دعوت از ایران برای شرکت در نشست ژنو 2 سوریه تاکید می کند که شکست فرآیند نظامی مخالفان منطقه ای بشار اسد در سوریه باید با فرایندی سیاسی و معقول جبران شود.
بان کی مون، دبیر کل سازمان ملل متحد شامگاه دوشنبه پیشنهاد دعوت از ایران برای شرکت در مذاکرات صلح سوریه را مردود اعلام کرد و گفت کنفرانس فوق بدون حضور ایران برگزار خواهد شد. این اعلام پس از آن صورت گرفت که تهران گفت از اعلامیه ژنو که در سال ۲۰۱۲ تصویب شده بود حمایت نمی کند. در همین حال محمدجواد ظریف وزیر امور خارجه ایران و همچنین سرگئی لاوروف وزیر امورخارجه روسیه از اقدام دبیرکل سازمان ملل متحد در پس گرفتن دعوت از ایران برای حضور در اجلاس حل بحران سوریه در ژنو ابراز تاسف کرده اند. این اقدام در حالی صورت گرفت که روز گذشته دبیر کل سازمان ملل ادعا کرد مقامات ایرانی تصمیمات ژنو 1 را پذیرفته اند بر همین اساس از آنها دعوت رسمی به عمل آمد. اما پس از آن مسئولان دستگاه دیپلماسی کشور این اظهارات را رد کردند. در همین حال گروه های مخالف سوری ضرب العجلی را برای پس گرفتن دعوتنامه از ایران برای سازمان ملل تعیین کردند، به همین دلیل برخی اقدام سازمان ملل را ناشی از تحت فشار بودن می دانند. در عین حال رسانه های خبری اعلام کردند، اگرچه دولت سوریه گفته است در اجلاس ژنو-٢ شرکت می کند، اما مقامات آن کشور مصوبه اجلاس قبلی در مورد لزوم تشکیل دولت انتقالی را که به منزله کناره گیری دولت کنونی است، رسما نپذیرفته اند. قرار است اجلاس ژنو-٢ روز چهارشنبه، ٢ بهمن کار خود را آغاز کند اما با توجه به مواضع متناقض طرف های شرکت کننده، پیش بینی نتیجه آن آسان نیست. گروه های مخالف حکومت سوریه تاکید داشته اند که هیچ راه حلی را که شامل کناره گیری بشار اسد نباشد نمی پذیرند و دولت سوریه نیز بر راه حل پیشنهادی بشار اسد، شامل خلع سلاح مخالفان و برگزاری انتخابات توسط دولت به رهبری خود او تاکید دارد.پرسش هایی نظیر دلایل دعوت و سپس پس گرفتن این دعوت توسط دبیرکل سازمان ملل، عوامل موثر بر این اتفاق و آینده نشست ژنو 2 باتوجه عدم حضور ایران در این اجلاس را با غلامعلی خوشرو معاون پیشین امور بین الملل وزارت خارجه در میان گذاشتیم:
روز گذشته آقای بان کی مون مدعی شده که از قول آقای ظریف، ایران تصمیمات ژنو1 را پذیرفته و بر همین اساس از ایران برای شرکت در نشست ژنو 2 به صورت رسمی دعوت کرد. اما پس از اینکه مسئولان ایران این ادعا را رد کردند، سخنگوی بان کی مون نیز اعلام کرد با در نظر گرفتن این که ایران به بیرون ماندن در خارج از مبنای تفاهم تاکید کرد، بان کی مون تصمیم گرفت که گردهمایی یک روزه در مونترو بدون حضور ایران پیش برود. گفته شده که بان کی مون تحت فشار اقدام به پس گرفتن در خواست خود کرده در حالی که یکی از حامیان حضور ایران بود، آیا تنها مساله فشار موجب شده یا دلیل دیگری نیز وجود دارد؟
اینکه قرار است کنفراسی برگزار و آنها نیز خواهان دعوت از ایران هستند، تصمیم معقولی است به این منظور که راه حلی منطقه ای برای بحران سوریه پیدا کنند. اما اینکه هم ایران را دعوت کنند و هم برای حضور ان پیش شرط بگذارند، حرف درستی نبوده و جامعه بین الملل چنین رفتاری را نمی پسندد. اگر زمانی کشوری خودش خواهان حضور در یک نشست است، آنگاه پیش شرط گذاشتن برای آن پذیرفتنی است. دیگر آنکه وقتی ایران به هر دلیلی _ چه دعوت نشده یا قبول نداشته _ در ژنو 1 حضور نداشته، چه معنی دارد که از آن خواسته شود، تصمیماتی را در آن نبوده و محتوایش را نیز قبول ندارد، بپذیرد؟ این حرف نامعقولی است. اما در مورد نشست ژنو 1 نیز تفسیرهای مختلفی وجود دارد. روسیه یک نوع و آمریکا نیز نوع دیگری تفسیر می کند. اینکه دولت انتقالی شامل رییس جمهور می شود یا نه؟ فرض کنیم که حرف ژنو 1 برکناری بشار اسد باشد، آنگاه در نشست ژنو 2 جمع می شوند که یک راه حل سیاسی آن هم زمانی که راه حل نظامی به بن بست رسیده و فاجعه بار بوده و به درگیری های نظامی، رشد تروریسم و افراطی گری و مداخله خارجی رسیده، برسند. همه اینها موجب شده سوریه به یک بحران انسانی تبدیل شود که در آن میلیون ها نفر آواره شده و تحت فشار مسایلی مانند گرسنگی، سرما و قطحی هستند. آنها زیرساخت های اقتصادی کشور را به نابودی کشاندند و حال به نتیجه ای که می خواستند نرسیدند، چگونه با این همه خسارت هایی که وارد کردند و به نتیجه هم نرسیدند می خواهند در جلسه ای بنشینند و بگویند که بشار اسد را برکنار کنیم؟
پس از اینکه سازمان ملل درخواست رسمی از ایران برای حضور در نشست را اعلام کرد، شاهد واکنش از سوی گروه های مخالف سوری بودیم که یک ضرب العجل برای سازمان ملل تعیین کردند که در صورت پس نگرفتن درخواست در این نشست حاضر نخواهند شد، آیا تعیین ضرب العجل این گروه نیز در پس گرفتن درخواست موثر بوده است؟
مخالفانی که در سوریه هستند، هر کدام وابسته به یکی از کشورها بوده و از آنها پول و اسحله دریافت می کنند. این گروه ها و کشورهایی که به آنها کمک می کنند، به دنبال منافع خاص خودشان هستند. آنها طی این سه سال هر اقدامی را برای برکناری اسد انجام دادند. از جنگ گرفته تا عملیات تروریستی و حتی نفوذ در داخل جلسات امنیتی – دفاعی کشور. آنها برداشت غلطی از موقعیت میدانی در سوریه دارند. می خواستند پای ناتو را به سوریه بکشانند و مدل لیبی را تکرار کنند اما موفق نشدند. می خواستند مدل مصر یا تونس را اجرا کنند که با عدم حمایت مردمی مواجه شدند. مدل یمن هم جواب نداد. ترکیه نیز به دنبال ایجاد مدل کوزوو و صربستان بود، یعنی ناتو به صورت یکجانبه و بدون تایید شورای امنیت به سوریه لشگرکشی کند که این نیز به دلیل مقاومت روسیه و چین میسر نشد. از سویی دیگر اقدام به فرستادن گروه های تکفیری و تروریسم به سوریه کردند که به شکست منجر شد. پس شرط و شروط گذاشتن برای چیست؟ این کشورها باید به راه حل سیاسی بازگردند. به نظرم نشست ژنو2 نیز باید چندین محور داشته باشد. نخست آنکه فرایند سیاسی در سوریه مبتنی بر آرا مردم و دموکراسی باشد. لازمه این کار نیز ایجاد آتش بس و آرامش است. آتش بس هم میان دولت و گروه های مخالف و هم میان مخالفان. مشخص نیست در حال حاضر چندین گروه با چه اسم هایی در سوریه فعال هستند. گروه هایی که مسلح بوده و حتی افرادی که در نشست ژنو شرکت می کنند را قبول نداشته و تصمیمات آن را نیز نمی پذیرند. هیچ کسی نباید به تروریست ها اسلحه و کمک رسانی کند. از طرفی مداخله های خارجی باید متوقف و بازسازی و سازندگی کشور شروع شود. در عین حال پناهندگان و آوارگان سوری نیز برگردند. مناطق مسکونی از درگیری ها معاف باشد. در کل جامعه جهانی به جای تزریق منابع مالی و اسلحه و فرستادن گروه های تروریستی، به سازندگی و بازسازی کشور کمک کنند و عربستان، ترکیه و قطر نیز دست از مداخله بردارند و به اشتباه خود نسبت به بازی استراتژیک در سوریه اعتراف کنند. آنها تصور می کردند سوریه ظرف دو الی سه ماه سقوط کرده و می توانند حوزه نفوذ خود را گسترش دهند و جلوی نفوذ ایران را بگیرند، که این به شکست انجامید.
آیا تمامی کشورهای دعوت شده به نشست ژنو مصوبات ژنو1 را قبول دارند؟ در حالی که بسیاری از این کشورها در جریان این مصوبات نبوده و حضور نداشتند. آیا خواهان تغییر رژیم هستند یا به این دلیل که سوریه متحمل خسارت های زیادی شده برای کمک به بازسازی آن حضور خواهند داشت؟
خیر. آنها اساس را بر آن گذاشته بودند که رژیم سوریه عوض شود. دو گروه در این نشست هستند. عده ای که نبال تغییر رژیم و عده ای که نباله رو آنها هستند. گروه اول به دنبال تغییر رژیم، برهم زدن معادلات منطقه ای، گسترش نفوذ، قطع ارتباط ایران با حزب الله و همچنین عراق با سوریه و ضربه وارد کردن به کل جریان مقاومت هستند. گروه دوم نیز که دنباله رو هستند، تنها به این دلیل که گروه اول حرکت کردند، به دنبال آنها حرکت می کنند. بدون اغراق تا کنون بیش از 100 اجلاس در مورد سوریه در مصر، ترکیه و تونس برگزار شده است. در همان اجلاس اول عربستان به نشانه اعتراض جلسه را ترک کرده و گفته شما نشسته اید حرف می زنید، باید اسلحه به نیروهایی که با دولت می جنگند، بدهید. این نگاه و تصمیم اکنون به یک کور رنگی استرتژیک تبدیل شده است. آنها در چنین وضعیتی گیر کرده اند. کشورهای دیگری هم که حضور دارند، نه خودشان آنقدر مهم هستند نه برایشان اهمیت دارد که چه چیزی در اجلاس می گذرد. اما در این میان مساله سوریه برای کشورهایی مانند ایران، روسیه، چین، عراق و لبنان مهم است . قطعا باید اشتباهی که شورای امنیت در لیبی انجام داد، تکرار نشود. به اسم کمک های انسانی وارد لیبی شده و تمام ارتش را نابود کردند اما اکنون این کشور به دست گروه های تروریستی افتاده و چند قبیله در پایگاه هایی به آموزش تروریست ها می پردازند و سپس آنها را به سوریه می فرستند و در آینده به اروپا هم فرستاده خواهند شد. آنها بزرگترین اشتباه را مرتکب شدند. اکنون سوریه بستر رشد افراطی گری و تکفیری گری شده است که باید جلوی خشونت های فرقه ای که علیه تشیع به راه افتاده گرفته شود. در حال حاضر کل منطقه درگیر بحران افراطی گری است و ایران می تواند در این زمینه نقش خود را ایفا کند زیرا ایران کشوری با ثبات و امنیت است و می تواند به ایجاد آسایش، امنیت و ثبات در منطقه کمک کند. نقش ایران بسیار مهم است. موضعی که ایران در نظر می گیرد بسیار اساسی است و طرف مقابل اگر می خواهد از نقش ایران بهره ببرد باید به اشتباه استراتژیک خود اذعان کند.
با وجود اینکه همه دولت ها اعم از روسیه و حتی آمریکا و سازمان ملل نسبت به اهمیت نقش ایران در حل بحران سوریه تاکید دارند، دلیل پیش شرط گذاشتن و مخالفت با حضور ایران چیست؟
مساله در نبود یکصدایی ریشه دارد و این که هر کدام منافع خاص خود را دنبال می کنند. عربستان به هر شکلی دنبال برکناری دولت اسد و گسترش نفوذ خود در سوریه است.ریاض فقط به راه حل نظامی فکر می کند در حالی که همه می دانند راه حلی که عربستان در پیش گرفته اگر گروه های تررویسی بر سوریه حاکم شوند، بحران جهانی را به همراه خواهد داشت. این گروه ها بسیار خطرناک تر از گروه هایی است که در افغانستان بر سرکار آمدند. عواقب جنگ افغانستان در منطقه هنوز تموم نشده است. همین گروه ها ممکن است به خود عربستان بر گردند و برخی به اروپا بروند و گروهک تروریستی بسیار تهدید آمیزی در اروپا ایجاد کنند. متاسفانه عربستان در مسیر اشتباهی قرار گرفته و نگاهی علیه ایران دارد. این نگاه باید عوض شود. باید مسیر منطقه از جنگ و خونریزی به همکاری و تعامل تغییر کند. باید فرایندهای شیعه ستیزی و ایران هراسی در منطقه و جهان مرتفع شود. به نظرم ایران نقش و وظیفه بزرگی در نزدیک شدن به اعراب دارد و باید به اعراب نزدیک تر شود. عربستان هم باید دست از سیاست های تکفیری بردارد. عربستان یک دولت مستقر و مستقل است و نباید مانند یک گروهک تکفیری عمل کند.
با توجه به اینکه بشار اسد اعلام کرده حاضر است نسبت به آزادی اسیران، آتش بس و باز کردن مسیر کمک رسانی به مردم اقدام کند، چرا طرف های مقابل حاضر نیستند که بر سر یافتن یک راه حل سیاسی مذاکره کنند؟
نخستین گام متعهد شدن کشورها در کنفرانس ژنو 2 برای یافتن یک راه حل سیاسی است. این کشورها باید متوجه شده باشند که راه حل نظامی جز نابودی کشور و مردم و ضربه زدن به اسلام و منابع ملی یک کشور، هیچ نتیجه ای دیگری ندارد. سپس تروریسم را محدود کرده و اجازه ورود تروریست های خارجی به کشور سوریه را ندهند. در عین حال باید دست دولت های خارجی و تروریست های داخلی کوتاه شود. سازمان ملل تجربه خوبی در زمینه صلح بانی و ایجاد صلح دارد. شخص آقای اخضر ابراهیمی فرد مجرب و با تجربه ای است و می تواند راه هایی برای آزادی اسیران، بازگشت آورگان و آغاز فرایند دموکراتیک پیدا کند. اجلاس ژنو می تواند اقدامات ضروری مانند مساله اسیران، مجروحان و کمک به مردم و برطرف کردن گرسنگی و قحطی را پیش ببرد. کمتر از 5 ماه دیگر زمان برگزاری انتخابات ریاست جمهوری است، باید برای آن راه حل سیاسی پیدا و کشور را از این وضعیت نجات دهند. هر فرایند نظامی باید با یک فرایند سیاسی تکمیل شود.
برخی کشورهای اروپایی مانند انگلستان وآلمان که اوایل معتقد به تغییر کل نظام حکومتی سوریه بودند اکنون کمی تعدیل دیدگاه داشته و معتقدند می توان با کمی تغییرات در نظام ساختاری ولو اینکه اسد هم بر سر کار باشد، آن را پذیرفت و با اسد همکاری داشت. این نیز برآمده از آن است که تجربه اقدامات برانداز و تغییرات ناگهانی در ساختارهای حکومتی از صدر تا به پایین جوابگو نخواهد بود و نمونه های ملموس آن را می توان در عراق، افغانستان، لیبی، مصر و تونس مشاهده کرد. حال با وجود چنین تجربه های ملموسی چرا برخی کشورها مانند عربستان همچنان بر مواضع خود مبنی بر تغییر کل تاکید دارند؟
این یک پروژه شکست خورده است. آمریکایی ها هم فعلا دنباله رو عربستان هستند. گرچه شاید نظرات آمریکایی ها متفاوت باشد. آمریکایی ها بنابر اذعان خودشان، در منطقه سردرگم هستند. آمریکایی ها از ایجاد صلح میان فلسطین و اسرائیل ناتوان بودند، همچنین ناتوان از دریافت صحیح سیاسی درست از منطقه و وضعیت ایجاد شده در یمن و مصر هستند. اگر قرار است فرایند دموکراتیک را پیش ببرند باید از مولفه های دموکراتیک استفاده کنید. مثلا در مصر نمی توانید نظامیان را به خیابان بیاورید تا مردم را سرکوب و زیر لوله های تانک رفراندوم برگزار کنند و بعد هم فرماندهان نظامی لباس ریاست جمهوری به تن کنند. اینها اقداماتی است که قبلا در افغانستان شده و نتایج تاسف باری به بار آورده است. آمریکا باید به اصول شناخته شده متعارف بین المللی یعنی مبارزه با خشونت، اشغالگری و مداخله خارجی برگردد. اینکه چند کشور همسایه به این نتیجه برسند که از یک کشوری خوششان نمی آید، پس بروند و نیرو ببرند و آن را تغییر دهند،حکایت حکومت قانون جنگل است. عربستان هزینه های زیادی می کند، آیا هزینه ای که درعراق کرد، جواب داد؟ مگر هزینه ای که برای طالبان کرد جواب داد؟ تمامی بحران ها وچالش های نظامی، سیاسی و امنیتی منطقه را عربستان ایجاد کرده و بازنده اصلی هم خودش است. آمریکا هم به دلیل روابط استراتژیک با عربستان کمی دنباله روی آن را می کند.
با توجه به پس گرفته شدن دعوت ایران و اظهارات آقای لاوروف که عدم حضور ایران یک اشتباه است، نتیجه این نشست را چه پیش بینی می کنید؟
من آن میزان اهمیتی که رسانه ها برای نشست ژنو 2 قایلند، را صحیح نمی دانم. این اجلاس هم همانند صدها اجلاسی است که برگزار شده و به نتیجه نرسیده است. چه اهمیتی اجلاس های برگزار شده در تونس یا مصر داشت. این همه اجلاس هایی که برگزار کردند چه دستاوردی به غیر از اینکه گره بر گره گذاشت، داشت؟ مگر آنکه در این اجلاس تغییر رویکرد داده و به مساله سیاسی اهمیت بدهند. اینکه شاید روسیه و سوریه حاضرند بر اساس یک راه حل سیاسی مساله را دنبال کنند و شاید از خونریزی خسته شده و مساله تروریسم و رشد آن در منطقه یک خطر برای غرب مطرح شود. شاید مساله آوارگان جامعه بشری را به درد آورده باشد. اگر در این اجلاس همه به این نتایج برسند و بخواهند بر اساس یک راه حل سیاسی اقدام کنند، حتما ایران در این فرایند ولو اینکه در این نشست حضور نداشته باشد، کمک سازنده ای خواهد کرد. کشورهایی هم که نیرو فرستاده و درگیری ایجاد کردند، باید پاسخگو باشند.سوال اینجاست آیا عربستان برای پیشرفت دموکراسی سوریه را به نقطه ای که امروز در آن ایستاده رسانده است؟
انتهای پیام