مورد عجیب آزاده نامداری
«آیا میتوان انتشار عکسهای آزاده نامداری را ورود به حریم خصوصی تشخیص داد؟ آیا میتوان بهخاطر انتشار این عکسها از رفتارهای فردی ایرانیان در شبکههای مجازی و حتی رسانههای امروز انتقاد کرد؟»
علیاکبر قاضیزاده در شرق با این مقدمه نوشت: سؤالاتی مشابه و اطلاعاتی درست و غلط درباره پناهندهشدن یا… در چند روز اخیر به داغشدن هشتگ آزاده نامداری در شبکههای اجتماعی انجامیده که در پاسخ به آنها میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
یک) بحث حریم خصوصی و بایدها و نبایدهای ورود به آن بسیار مهم است. در کتاب اخلاق روزنامهنگاری، فصلی را خانم کارن سندرز به این موضوع اختصاص داده و گفته است که در اتحادیه اروپا با ورود به حریم خصوصی افراد، برخوردهای سختگیرانهای صورت میگیرد و پیگیریهای قضائی در پی دارد؛ بهعنوان نمونه او به پرونده خانم خوانندهای اشاره میکند که از رسانهای بابت انتشار عکسهای خصوصیاش شکایت کرده است. در حکمی که قاضی پرونده اعلام میکند، به این موضوع اشاره شده که هنرپیشهها و سلبریتیها از آنجایی که شخصا خود را در معرض دیدهشدن قرار میدهند، دیگر نمیتوانند ادعای حریم خصوصی داشته باشند. مورد بعدی، پرونده وزیر آموزش انگلستان بود که از علنیشدن روابط خصوصیاش شکایت کرد. در این پرونده نیز دادگاه با استناد به اینکه وزیر از حقوق عمومی برخوردار بوده و از مالیات عمومی مردم دستمزد میگیرد، اعلام میکند که چنین شخصی نمیتواند از ورود رسانهها به حریم خصوصیاش سخن بگوید.
دو) بر کسی پوشیده نیست که رسانهها بهطورکلی و رسانههای داخلی بهطور خاص باید حریم خصوصی مردم را رعایت کنند و بهنوعی نگهدارنده زندگی خصوصی مردم باشند، اما آنچه در مورد ماجرای آزاده نامداری اتفاق افتاد، حالت سرزنشی بود که ایشان به افرادی روا داشتند که پوشش غالب را رعایت نمیکردند. اگر ایشان آن گفتوگو و ابراز نظر را انجام نمیداد، قضیه عکسهایی که در خارج از کشور تهیه شده، تا این حد برجسته نمیشد.
سه) پرداختن به این موضوع که حجاب یک امر خصوصی است یا عمومی، مربوط به حوزه فقه است و محترم، اما همه آنهایی که تجربه سفر به خارج از کشور را داشتهاند با من همعقیدهاند که در بیرون مرزها، خیلیها، خیلی کارها میکنند! بارها دیدهایم که در فرودگاه شهرهای خارجی، ایرانیها یک سرووضع دارند و به محض ورود هواپیما به مرزهای کشور خودمان، شرایط تغییر میکند.
چهار) اگر آزاده نامداری آن سخنان را در مورد حجاب غالب نمیگفت، امروز میتوانست به کار رسانهها خرده بگیرد، اما این نکته را از یاد نبریم که حتی با علم به این موضوع، چنین ورودهایی به حریم خصوصی افراد، ورود موجهی نیست و نباید به عادت بدل شوند. بررسیهای من در مورد رسانههای ترکیه نشان میدهد که ورود به حریم خصوصی افراد در این کشور یک عادت رسانهای است و باید نگران بود که در ایران این موضوع عادیسازی نشود.
پنج) رسانهها در کشورهای غربی، برای بهدستآوردن تیراژ، کارهای مختلفی انجام میدهند؛ مثل همین ورود به حریم خصوصی چهرهها و پاپاراتزی. در کشور ما اما بهخاطر اعتقادات مردمی و رقابتینبودن مطبوعات – که مسئله بهدستآوردن تیراژ به هر قیمتی را بیاهمیت میکند- این مسئله رایج نیست و بهندرت اخباری در مورد آن مطرح میشود. شاید به خاطر همین موضوع، در قانون مطبوعات و قوانین تعزیری دراینباره فصل یا مادهای نداریم. در غرب اما چنین نیست، اگر ورود به حریم خصوصی افراد یک عادت رسانهای است، در عوض، جزئیات آن بهطور دقیق تبیین شده است؛ ورود با چه کیفیتی، از طرف چه رسانهای، به چه نیتی و در مورد چه شخصیتی.
انتهای پیام