«وزیر علوم آینده از جنس فرجی دانا باشد»
سجاد ستایشی، سخنگوی انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه تهران و علوم پزشکی تهران در میان صحبتهایش با خبرنگار شفقنا از مطالبات دانشجویان از دولت آتی میگوید و بیان میکند که به اعتقاد آنها وزیر علوم آینده باید از جنس آقای دکتر فرجی دانا و یک شخصیت متدین، متعهد، دلسوز و عاشق نسبت به دانشگاه و دانشجویان باشد. همچنین در این میان بر لزوم ایستادن وزیر علوم جدید در برابر دخالتهای بیرون از دانشگاه، توجه به مسالهی عدالت در نظام آموزشی، شایستهسالاری و شاخصهایی دیگر در انتخاب کابینه به عنوان مطالبات قشر دانشجو و دانشگاهی از دولت جدید روحانی تأکید میکند.
متن این گفتگو را ادر ادامه میخوانید:
*نگاهی به رابطهی دولت و دانشجوها و نحوهی فعالیت تشکلهای دانشجویی نشان میدهد در مقاطعی خوب و در مقاطعی به شدت حاشیهنشین بوده اند. بر این اساس آیا فعالیت تشکلهای دانشجویی منوط به نوع نگاه دولتهاست؟
ستایشی: در این زمینه دو حالت وجود دارد. یک بخش همین است که برخی دولتها به واسطهی نوع سیاستهای خود که به دنبال محدودیت ایجاد کردن برای تشکلهای دانشجویی بودند، عرصه را تنگ کردند و به نوعی امکان فعالیت برای دانشجویان محدود شد. البته دولتهایی دیگر نیز بودند که واقعاً تا حدی به دنبال ایجاد فضای آزاد در دانشگاه بودند؛ فضایی که همهی تشکلها و در حقیقت جنبش دانشجویی بتوانند فعالیتهای خود را آزادانه انجام دهند. برخی دولت ها با شناخت نقش جدی و موثر جنبش دانشجویی در توسعهی سیاسی کشور، این کمک و پشتیبانی را نسبت به آن داشتهاند. از سوی دیگر، حالت دومی که وجود دارد این میباشد که مقاومت خود جنبش دانشجویی در برابر فشارها نیز مسالهای بسیار قابل توجه و حائز اهمیت است. در بسیاری مواقع با وجود محدودیتها برای تشکلهای مختلف دانشجویی -تا حدی که برخی بسته شدند- بعضی از آنها ماندند، برای این ماندن به طور جدی هزینه دادند و نگذاشتند پرچم جنبش دانشجویی زمین گذاشته شود. این تلاش و استقامت جنبش دانشجویی و دانشجوها در زمانی که محدودیتهای فراوانی وجود داشت هم منشأ اثر بوده است تا در چند سال اخیر که فضای امید به جامعه بازگشت، آن پرچم هنوز زنده مانده و برافراشته است. در حقیقت این موضوع، علاوه بر پایداری خود دانشجوها تابع مقتضیات زمانی است و در عین حال، دولتها نیز نقش مهمی داشتهاند و در زمانهایی که محدودیت ایجاد کرده اند و برخوردهایی جدی داشتهاند، متناسب با آن فعالیت تشکلها نیز کاهش پیدا کرد.
*مطالبهی اصلی جنبش دانشجویی و مهمترین دغدغههای شما به عنوان نمایندهی این تشکلها در مقطع کنونی از دولت چیست؟
ستایشی: چند جریان و نهاد دولتی یعنی وزارتخانههای علوم تحقیقات و فناوری، بهداشت درمان و آموزش پزشکی، بنیاد علمی نخبگان و همچنین ورزش و جوانان، بیشترین ارتباط و کار را با دانشجویان دارند که البته امروز بحث احیای سازمان ملی جوانان نیز مطرح است. بخشی از انتظارات جدی از این چند نهاد و همچنین بطور مشخص از خود رییس جمهور به عنوان منتخب مردم و مجری قانون اساسی را در اینجا مطرح میکنم. یکی از آنها انتخاب مدیرانی است که در این نهادها منصوب میشوند. در وزارت علوم، تجربهی بسیار مثبت و خوبی در دورهی وزارت دکتر فرجی دانا داشتیم که متأسفانه این تجربهی خوب به یک سال هم نرسید. خاطرهی خوب دوران وزارت ایشان هنوز در ذهن و ذائقه دانشجویان است. به اعتقاد ما وزیر علوم آینده باید از جنس آقای دکتر فرجی دانا و یک شخصیت متدین، متعهد، دلسوز و عاشق نسبت به دانشگاه و دانشجویان باشد. این اهمیت بسیار دارد که کسی مسئولیت این وزارتخانه را عهدهدار شود که همهی فکر و ذکرش متمرکز بر مساله و دغدغهی دانشگاه باشد. از سوی دیگر بسیار جدی در برابر دخالتهایی بایستد که از بیرون دانشگاه به آن وارد میشود. جلوگیری از دخالتهای صورت گرفته بیرون از دانشگاه، نیازمند وجود وزیر مقتدری است که مسایل را در داخل خود دانشگاه حل کند. به هر حال مسایلی داخل دانشگاه وجود دارد که نیازمند حل شدن در خود دانشگاه است به گونهای که نهادهای بیرونی در آن دخالتی نداشته باشند. متأسفانه در مقاطع مختلف از جمله حوادث پیشامده در کوی دانشگاه، حیثیت دانشگاه از دست رفت. نگاه امنیتی حاکم بر دانشگاه که امروز نیز متأسفانه وجود دارد از آن موارد است و این مساله و رفع آن واقعاً نیازمند توجه جدی وزیر آتی علوم است.
مسالهی عدالت در نظام آموزشی نیز مسالهای بسیار مهم است؛ بیعدالتیهایی در نظام آموزشی مشاهده میشود که مصداق آن، پولی شدن دانشگاه یا مسالهی بورسیهها است. مسالهی دیگر، شفافیت است که از دیگر ملاکهایی که تا اینجا ذکر شد، کلیتر است. بحث دیگر نیز به کارگیری جوانان و جوانگرایی است؛ وعدهای که خود آقای روحانی هم در انتخابات مطرح کردند. استفاده از ظرفیت جوانها که خود به فضای دانشگاه و … آشنایی دارند، میتواند در کارایی آن نهادها نیز بسیار موثر باشد. این موارد از موضوعاتی است که باید مورد توجه جدی قرار بگیرد. وزیر علوم آینده باید از متن دانشگاه و از کسانی باشد که مورد وثوق اساتید و دانشجویان است تا بتواند امیدی که در دل جامعهی دانشجویی به وجود آمد را نگاه داشته و برگرداند.
مسالهی مهم دیگر، ارتباط رو در رو با دانشجویان است. متأسفانه امروزه امکان دسترسی به مسئولان کشور بسیار سخت شده است. البته در بخشی از مدیران تراز اول وزارت علوم، ارتباط خوبی با دانشجویان برقرار میشود. به نظر میرسد که این باید در سطوح بالاتر نیز مورد توجه مسئولان قرار بگیرد و دانشجوها و جامعهی دانشگاهی بتوانند ارتباط مداوم و مستمری با خود وزرا داشته باشند تا به طور مستقیم، صدای خود را به آنها برسانند. مسایلی وجود دارد که قفل آن به دست خود وزیر و مدیران تراز اول آن وزارتخانه باز میشود. همچنین موضوع مهم دیگر نیز، شایستهسالاری است.
شاخصهایی که تا اینجا گفته شد، علاوه بر وزارت علوم برای سایر دستگاههای دولتی مرتبط با دانشگاه که پیشتر ذکر شد، مهم و مورد استفاده است. بخشی از فضای دانشگاهی در صحبتهای من علاوه بر دانشگاههای ذیل وزارت علوم، به دانشگاههای علوم پزشکی نیز مربوط میشود که ذیل وزارت بهداشت تعریف شده اند و ما این مساله را در این وزارتخانه نیز داریم که علاوه بر آن توجه به بحث عدالت در نظام سلامت نیز در وزارت بهداشت مورد تأکید میباشد. به اعتقاد ما فلسفهی آموزش، توانمند کردن افراد است. امروز متأسفانه با وضعیتی مواجه شدیم که این موضوع در حال تبدیل به ضد خود است. بر فرض آییننامههایی در حال مصوب شدن است و دستورالعملهایی را صادر میکنند که دروس و متون اصلی دانشگاه که دانشجویان، آنها را به عنوان منابع معتبر علمی میشناختند بعضاً به ویژه در رشتههای علوم انسانی در حال حذف شدن هستند. این اقدام تحت عنوان بومیسازی علوم انسانی در حال رخ دادن است. متأسفانه منابع معتبر اصلی علمی در حال کنار زده شدن و حذف هستند و برخی منابعی را میآورند و میخواهند جایگزین کنند که صورتبندی مشخصی ندارد. این موضوعی نگرانکننده است و جایگاه علمی دانشگاهها را متزلزل میکند. همچنین توجه و استفاده از ظرفیت نخبگان به طور ویژه توسط بنیاد ملی نخبگان، و یا در جای دیگر پرداختن به مسالهی ازدواج جوانان، اشتغال آنها و آسیبهای اجتماعی موجود نیز باید مورد توجه جدی دست اندرکاران آینده در سازمان ملی جوانان قرار بگیرد.
*عدالت و آزادی دو هدف مهمی است که جنبشهای دانشجویی در ایران، همواره آن را دنبال میکردهاند و به نوعی پایههایی از دموکراسی را شکل میدهند. بر این اساس نقش تشکلهای دانشجویی از جمله انجمنهای اسلامی را برای رسیدن جامعه به دموکراسی حقیقی چطور ارزیابی میکنید؟
ستایشی: پیش از انتخابات ۹۲، به دلیل محدودیتها و فشارها ناامیدی در فضای دانشگاه موج میزد. این فعالیت جدی دانشجوها و دانشگاهیان بود که توانستند با عزم جدی خود، فضا را تغییر دهند و امید را به جامعه تزریق کنند. در سال ۹۴ هم این اتفاق در انتخابات مجلس صورت گرفت و در سال ۹۶ هم این ماجرا تکرار شد. با توجه به مطالبات قشر دانشجو و دانشگاهی و همچنین عموم مردم، مسالهی عدالت بسیار جدی پیگیری شد. موضوع دیگر نیز آزادیهایی بود که در چارچوب قانون اساسی برای مردم پیش بینی شده است؛ دانشگاه پیگیری این مطالبات را به طور جدی انجام داد، بسیار جدی به میدان آمد، امید را دوباره به جامعه برگرداند و هم اکنون نیز مصرانه پیگیر تحقق این مطالبات است.
*با توجه به تکنولوژی جدید و آمدن شبکههای اجتماعی و دسترسی مردم به این حوزهها، فکر میکنید به طور کلی نقش تشکلهای دانشجویی و NGO ها به فضای آنلاین تقلیل پیدا کرده است یا این که در فضای حقیقی هم میتوانند موثر باشند؟
ستایشی: فارغ از این که شبکههای اجتماعی نمیتواند جایگزینی برای فضای حقیقی باشد اما شبکههای اجتماعی یک کمک در کنار فضای حقیقی هستند. همیشه امکان ارتباط مستقیم و فیزیکی وجود ندارد و در نتیجه این اطلاعرسانیها و افزایش ارتباط بین افراد از طریق شبکههای اجتماعی، راهی را هموار کرد که در گذشته در فضای حقیقی باید صورت میگرفت. در حقیقت فضای آنلاین، نقش تسهیلگر را جهت اطلاعرسانی و اشاعهی مطالبات داشت. به نظر میرسد با این نقش، نتوان از عنوان تقلیل پیدا کردن نقش تشکلها به فضای آنلاین استفاده کرد. فضای مجازی واقعاً نمیتواند جای فضای حقیقی را بگیرد اما تسهیلگر بوده است که اظهارات، سخنرانیها و بیانیهها با سرعت بیشتری در نقاط مختلف منتشر و شنیده شود.
*از زاویهای دیگر نیز فضای آنلاین با خود، آزادی بیانی آورده است و جامعه نسبت به گذشته سادهتر انتقادات خود را مطرح میکند. این موضوع بر تشکلهای دانشجویی هم موثر بوده است یا خیر؟
ستایشی: از دو جهت میتوان این موضوع را بررسی کرد. یک اینکه این شبکههای اجتماعی و آزادی بیانی که بیشتر در آن وجود دارد، مولد مطالباتی بوده که توسط تشکلهای دانشجویی شنیده شده است یعنی مطالباتی که از دل شبکههای اجتماعی بیرون آمده و به گوش ما رسیده است تا به دنبال پیگیری آنها برویم. دو اینکه ما یعنی خود تشکلهای دانشجویی نیز یکسری مطالبات و مسایل را در شبکههای اجتماعی مطرح کردیم. ممکن است محدودیتهایی که در فضای حقیقی وجود دارد، در فضای مجازی وجود نداشته باشد و به تبع آن ما نتوانیم همهی مسایلی که در شبکههای اجتماعی مطرح میشود را در فضای حقیقی مطرح کنیم. هرچند که برای طرح آن مسایل و بیان آن حرفها تلاش کردیم. البته نمیتوان چندان شفاف گفت که تمام صحبتهای مطرح شده در شبکههای اجتماعی، مطلوب است، کاملاً بر مبنای اخلاقی است یا این که در چارچوب قوانین پیشبینی شده و حقوق اساسی کشور است؛ و ما آنچه را که بیان میداریم با در نظر گرفتن مبانی و چارچوبهای پیش بینی شده برای آن است.
*خاطرهای که از گذشتهی تشکلهای دانشجویی به ویژه انجمنهای اسلامی و بسیج دانشجویی داریم، مناظرات مشترک بین این دو گروه است که گاهی به برخوردهای فیزیکی خود آنها و دعوا میان طرفدارانشان میرسید. به نظر میرسد از این فضا فاصله گرفته شده است. این دعواها به فضای آنلاین منتقل شده یا این که امروز دغدغههایی به این شکل برای آنها مطرح نیست؟
ستایشی: من احساس میکنم که فرهنگ جامعهی دانشگاهی و کشور ارتقا پیدا کرده است. نمیتوانم قاطعانه دربارهی نقش شبکههای اجتماعی در این زمینه بگویم، اما به طور قطع بخشی از آن به دلیل شبکههای اجتماعی بوده است چون در فضای آنلاین ایجاد شده، بسیار ساده و صریح، حرفها زده میشود؛ صحبتهایی که در فضای حقیقی نمیتوان گفت. در عین حال به واسطهی رشد جامعه به لحاظ فرهنگی، نسبت به حدود ده سال پیش، امروز با وجود اینکه ممکن است لحنها کمی تند بشود یا صراحت در موضوع به وجود بیاید، اما هیچگاه به درگیری فیزیکی منجر نمیشود و در واقع نمیتوان دلیل اصلی این تغییر را شبکههای اجتماعی دانست. از سویی فضای آزادی بیان و آزادی فکر در کشور افزایش یافته است و افراد میتوانند شفافتر صحبتهای خود را مطرح کنند و از سوی دیگر نیز فرهنگ جامعهی دانشگاهی به این نقطه رسیده است که آن اتفاقات گذشته، هیچ وقت، هیچ کدام از طیفها و قطبها را به نتیجهی مطلوب نرسانده است. به مرور زمان، فرهنگ و استانداردهایی که در یک مناظره وجود دارد، به جامعهی دانشگاهی هم رسید و این زد و خوردها خیلی کاهش پیدا کرد و طبیعی هم هست. چرا که استاندارد این است که یک گفتوگو آزادانه و در چارچوب باشد و همچنین منجر به یک جنگ یا دعوا نشود بلکه به رشد جامعه و افراد کمک کند.
*از زاویهای دیگر هم میتوان گفت که ممکن است فاصلهی نگاه تشکلهای مختلف دانشجویی نسبت به موضوعات مشترک و چالشهایی که قبلاً داشتند، کمتر شده است. نظر شما چیست؟ آیا موارد اختلاف نگاه این گروههای مختلف دانشجویی کاهش پیدا کرده است؟
ستایشی: واقعیت ماجرا این است که بعد از سال ۸۸ جامعه به شدت دوقطبی شد. وقتی هم که به انتخابات نزدیک میشویم این دوقطبی، شدت بیشتری میگیرد. از ابتدا دغدغههای مشترک بین همهی دانشجویان وجود داشت و تصور نمیکنم که هیچ دانشجویی نسبت به مسالهی عدالت و آزادیهای اولیه دغدغه نداشته باشد. با توجه به این که فضای جامعه نیز تا مدت مدیدی در حالت دو قطبی بود، به نظر نمیرسد این تغییر در مناظرات و نبود برخوردهای فیزیکی به دلیل کاهش اختلافات نگاه آنها به موضوعات مشترک باشد. اختلافات در جای خود باقی است و البته دغدغههای مشترک افزایش پیدا کرده است. بر فرض روی مسالهی املاک نجومی و حقوقهای نجومی، همهی جریانهای دانشجویی تأکید دارند که این مساله باید بررسی جدی شود. حال ممکن است نتیجهای که هر کدام به دنبال آن هستند با دیگر متفاوت باشد، اما دغدغهای مشترک است. مبارزه با فساد، دغدغهی همه است اما متأسفانه عدهای آن را تبدیل به یک شعار و یک پتک کردهاند و عدهای دیگر نه، به دنبال رسیدگی جدی آن هستند. بر این اساس به نظر نمیرسد اختلافات کاهش پیدا کرده باشد اما نوع گفتمان بسیار بهتر شده است چون افراد، بیشتر به نتیجه رسیدهاند که فضای گفتوگو و آداب آن باید چگونه باشد. از این روی است که در فضای مناظرات و گفتوگو میان تشکلهای دانشجویی مختلف، شاهد جنجال و دعوای کمتری به معنای کلمه هستیم.
*تشکلهای دانشجویی، امروز چقدر به برداشتن گامهایی به سمت تحقق مطالبات و پاسخ به دغدغههای فعالان دانشجویی امید دارند و دولت جدید در این زمینه چه نقشی دارد؟
ستایشی: این امید بستگی به اراده و نوع عملکرد منتخبان مردم که خود آقای روحانی و دولت ایشان است، دارد. از طرفی هم خود دانشجوها باید به طور جدی پیگیر باشند و بایستی مطالباتی که پیش از انتخابات مطرح شد را بسیار جدی پیگیری کنند و این پیگیری تداوم داشته باشد. اگر از یک طرف، ملاکهایی که برای افرادی مثل وزیر علوم و… گفتیم از جمله ارتباط مداوم با دانشگاهیان، شایستهسالاری و تخصصمحوری رعایت شود و نه اینکه افرادی را صرفاً به واسطه پدرانشان و آقازاده بودن آنها به عنوان مدیر و متخصص بشناسیم و از سوی دیگر نیز پایبندی این منتخبین ملت به اخلاق و پاکدستی مورد توجه باشد، این امید، هر چه بیشتر خواهد بود. مسایل مربوط به وضعیت فضای علمی، امنیتی بودن دانشگاه، مسالهی عدالت و شفافیت باید مورد توجه قرار گیرد. به طور مثال بایستی شفاف شود که چه اتفاقاتی در دانشگاه آزاد صورت گرفته است و دو تن از وزرای آقای رییس جمهور که عضو و حق رأی در هیات امنای دانشگاه آزاد هستند، مشخص کنند که چه موضعی گرفتهاند. بحث دیگر توجه به حقوق زنان، جوانان و همچنین اقلیتها است که همانطور که میدانیم نقش بسیار مهم و موثری در انتخاباتی که گذشت ایفا کردند. ورود زنان به کابینه و همچنین تربیت و استفاده از نیروهای جوان در کشور، مسالهی مهمی است. اینکه امروز دانشجویان ما در رشتههای مختلفی درس میخوانند، در این رشتههایی که تحصیل میکنند چقدر اشتغال ایجاد میشود؟ این موارد از مسایلی است که جنبش دانشجویی باید بر آن پافشاری و آن را مطالبه کند. این تأکید و وجود شاخصهای مذکور در مدیران منتخب میتواند فضایی را ایجاد کند که به امیدی که داریم و به اهدافی که این تشکلها دارند دست پیدا کنیم.
انتهای پیام