خرید تور نوروزی

صدها «آتنا» و «بنیتا»‌ی دیگر در راه است!

سونامی انتشار اخبار خشونت علیه کودکان اعم از کودک ربایی، آزارجنسی و قتل، افکار عمومی را بشدت آزرده خاطر و نسبت به موضوع کودک آزاری و امنیت شکننده آنها حساس کرده است. در این میان موضوع قتل «بنیتا» نوزاد هشت ماهه‌ی تهرانی با توجه به این که بنظر می‌رسد سارقان قصد اولیه‌ای برای ربودن و سپس قتل او نداشته‌اند، اظهارنظرات متفاوتی را میان حقوقدانان درباره‌ی ماهیت جرم رقم زده است. برهمین اساس درباره‌ی امنیت کودکان و جنبه‌ی حقوقی حادثه، گفت‌و‌گویی با سید ضیاءالدین فائق، حقوقدان و آسیب‌شناس مسائل اجتماعی انجام داده‌ایم که مشروح آن در ذیل می‌آید:

– با توجه به ادعای متهمان مبنی بر این که بدلیل حضور بچه در خودرو، از سرقت آن منصرف شده‌اند و به همین دلیل خودرو را در محلی رها کرده‌اند، به نظر شما نوع قتل رخ داده آنطور که مورد اختلاف است عمد و یا شبه عمد است؟

الان نمی‌شود به این موضوع وارد شد. کلیت موضوع اینست که وقتی بچه را دزدیدند از بودن بچه در ماشین اطلاع نداشتند و بعد متوجه حضور او در ماشین شده‌اند. در قتل، این معیار مهم است که آیا اقدام قاتل نوعا کشنده است یا خیر و پس از مشخص شدن پاسخ این پرسش، می‌توان در رابطه با وجود عمد در کشتن مقتول تصمیم گرفت. این که در مراحل دادرسی به چه صورت  استنباط و استدلال شود هنوز به طور کامل معلوم و قطعی نیست و باید صبر کرد. در هرصورت مرگ این نوزاد ناشی از اقدام آنها نبوده است؛ یعنی آنها مستقیما دست به قتل بچه نزده‌اند، اگرچه بنظر می‌رسد این موضوع باید مورد تحقیق و بررسی بیشتری قرار بگیرد و درصورتی که پزشکی قانونی اعلام کند نوزاد بر اثر گرمای شدید یا نرسیدن مواد غذایی فوت کرده است، این مسأله از فاز قتل بیرون می‌آید.

–  همدست سارق مدعی شده که محل ماشین را به پلیس اطلاع داده، آیا این موضوع می‌تواند موجب تخفیف در صدور حکم او در دادگاه شود؟

تا زمانی که محرز شود که این ادعای مجرم ابزاری درجهت سبک کردن بار افکار عمومی هست یا خیر، نمی‌توان درباره‌ی این احتمال نظر داد و باید به اصل ماجرا رسیدگی شود که همدست سارق در چه زمانی به پلیس زنگ زده است. اگر بعد از مرگ نوزاد به پلیس اطلاع داده باشد، در تخفیف مجازات تأثیری ندارد.

 – نظر شما درباره‌ی عملکرد پلیس در این ماجرا چیست؟

این احتمال وجود دارد که متهمان برای رفع اتهام قتل، ادعای اطلاع حادثه  به پلیس را مطرح کرده باشند. اگر به ۱۱۰ اطلاع داده باشند در مرکز ۱۱۰، تمام مکالمات ثبت و ضبط می‌شود و مشخص است که این موضوع اعلام شده یا خیر و اگر واقعا اعلام شده و تحقیق و بررسی انجام نشده باشد، بی‌تردید پلیس در انجام وظیفه خود قصور کرده و اگر اعلام نشده باشد از روی اسناد و مدارک به راحتی می‌توان ادعای مطرح شده را رد کرد، اما ارزیابی من اینست که متهمان به نوعی فرار به جلو می‌کنند؛ مجرمان گاهی از این شگردها استفاده می‌کنند، اگرچه این موضوع چیزی را از اتهامشان کم نمی‌کند.

  – نقش والدین در وقوع این نوع حوادث چیست؟

بزرگترین موضوعی که باید به آن پرداخته شود، اینست که چرا پدری باید بچه‌اش را به این صورت در ماشین بگذارد. شما در تهران و شهرهای دیگر با صدها نمونه‌‌ی دیگر مواجه می‌شوید که فرد ماشینش را روشن رها می‌کند تا از مغازه چیزی را خریداری کند و قصور پدر در حادثه‌ی اخیر موضوع  قابل توجهی است. اصل اینست که به مردم آموزش بدهیم وقتی با خودرو بیرون می‌روند هیچ‌گاه آن را روشن رها نکنند؛ درهای ماشین را قفل کنند و سوییچ و چیزهای گرانقیمت را در ماشین نگذارند.

البته رسانه‌ها و حتی پلیس و کارشناسان بدلیل داغدار بودن خانواده‌ی کودکان ربوده شده ممکن است به مسأله‌ی قصور والدین در این موارد ورود نکنند، اما حقیقت چیز دیگری است. موضوعی که هم در پرونده‌ی «بنیتا» و هم در ماجرای «آتنا» وجود دارد، اینست که چه نکاتی اگر رعایت می‌شد این اتفاق نمی‌افتاد. من خودم بارها این مسأله را هشدار داده‌ام. مثلا می‌بینیم یک دختربچه با لباسی نامناسب میان 50 نفر آدم اسکیت بازی می‌کند یا بارها دیده‌ام که بدلیل بی‌توجهی خانواده‌ها یا آموزش ندادن به بچه‌ها، آنها را در اختیار افرادی قرار می‌دهند که به هیچ‌وجه صلاحیت نگهداری از بچه‌ها را ندارند. حادثه‌ای «آتنا» موردی است که فاش شد، اما صدها مورد مانند این اتفاق می‌افتد که به دلایلی، هرگز برملا نمی‌شوند. خطاب به برخی والدین است: وقتی دخترتان را به کلاس موسیقی می‌فرستید بدون این که بدانید چه اتفاقی در آن کلاس می‌افتد، وقتی درباره‌ی ماهیت و صلاحیت آموزش دهنده چیزی نمی‌دانید، ممکن است اتفاقاتی رخ بدهد و هیچ وقت نیز مطرح نشود. شاید سالهای سال این کودک رازش را حفظ کند و به هیچ کس نگوید که من مورد تعرض قرار گرفته‌ام و متأسفانه باید بگویم که حوادث اخیر، به خصوص مورد «آتنا» آنطور که شایسته بود، آسیب شناسی نشد.

– به نظر شما قانونگذار در مقابله با خشونت علیه کودکان چه رویکردهایی را مغفول گذاشته است؟

در بحث قانونگذاری برای پیشگیری از کودک آزاری با مشکلاتی مواجه هستیم؛ برای نمونه چون ولی و سرپرست بچه در قوانین ما ملاک و منظور است، به طبع امکان پیگیری آزار و اذیت علیه فرزند دشوار می‌شود مگر در موارد حاد. برای نمونه اگر پدری فرزندش را بکشد از جهت جنبه‌ی عمومی ممکن است مجازات کوتاهی را در پی داشته باشد، اما از جهت جنبه‌ی خصوصی مجازاتی ندارد. ممکن است پدری هر روز فرزندش را کتک بزند و اگر فرد را به دادگاه بکشانند می‌تواند ادعا کند می‌خواهم بچه‌ام را تنبیه ‌کنم تا تربیت شود؛ مگر اینکه از جنبه‌ی تأدیب فراتر برود مانند آزارجنسی یا شکنجه‌ی کودک، اما باز هم خیلی وقت‌ها به جایی نمی‌رسد!

من معتقدم به جنبه‌ی آسیب شناسی این موضوعات بیشتر باید توجه شود تا قانونگذاری. اگر مردم بیشتر آموزش ببینند که چگونه رفتار کنند و نسبت به مسائل جامعه اطلاع و آگاهی بیشتری داشته باشند، احتمال وقوع این دست اتفاقات بسیار کمتر می‌شود. فکر می‌کنید این حوادث دیگر تکرار نمی‌شود؟ من می‌گویم بارها!! چون ما از نظر فرهنگی به بچه‌ها آموزش نمی‌دهیم. یکی از بزرگترین چالش‌ها اینست که شما به بچه‌ها یاد بدهید چگونه با جنس مخالف ارتباط برقرار کنند یا اساسا چه کسی مجاز است به آنها دست بزند. من بارها با مواردی مواجه شده‌ام که حتی محارم به کودکان تعدی و تعرض کرده‌اند، چون کودک آگاهی کافی نداشته است.

اگر مسائل جنسی در سنین مناسب به بچه‌ها آموزش داده شود، خیلی از این اتفاقات نخواهد افتاد. این یعنی پیشگیری. ما اصولا بدنبال پس گیری هستیم. اگر ما واقعا بر روی این موضوع تمرکز کنیم که بچه‌ها چگونه با دیگران و حتی محارمشان برخورد داشته باشند خیلی از مسائلی که اتفاق می‌افتد تکرار نمی‌شود. موضوع «آتنا» یکی از مواردی است که فاش شد و موارد بسیاری وجود دارد که به گوش هیچ‌کس نمی‌رسد.

–  این روزها شاهد افزایش اخبار کودک‌ربایی، آزارجنسی و قتل کودکان هستیم. آیا اطلاع‌رسانی‌ها بیشتر شده است یا این دست حوادث افزایش یافته؟

این موارد افزایش پیدا نکرده است، اما ما در فضایی زندگی می‌کنیم که وقتی چیزی اتفاق می‌افتد همه بر روی آن موضوع تمرکز می‌کنند و بیشتر و بیشتر آن را دنبال می‌کنند. اتفاق جدیدی نیفتاده است، اما اگر آمار تمام این موارد منتشر شود، بی‌تردید قابل توجه است. اگرچه اکنون با توجه به جوی که در جامعه وجود دارد، پررنگتر شده است.

انتهای پیام

قاتل آتنا «جهل» است و دیگر هیچ!

بانک صادرات

نوشته های مشابه

پیام

  1. برای امنیت محله ها نگهبان استخدام کردیم ، نوبت گرفتن محافظ برای کودکان است !
    ما انتخاب کردیم یا انتخاب ما را ؟!

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا