لایحه‌ی ازدواج سرپرست با فرزندخوانده در گروی فتوای مراجع
یک نماینده‌ی مجلس شورای اسلامی، ماده 27 لایحه ازدواج سرپرست با فرزندخوانده را نقض حقوق کودک خواند و اعلام کرد: برای حذف این مصوبه نیاز به فتوای مراجع تقلید داریم.
طیبه سیاووشی در گفت‌وگو با خبرنگار انصاف نیوز با اشاره به مخالفت تعداد زیادی از نمایندگان مجلس با لایحه‌ی ازدواج سرپرست با فرزندخوانده، گفت: با اصلاح قانونی باید به این لایحه ورود پیدا کرد و مسأله دیگر این که ما در تمامی موارد اعم از افزایش سن ازدواج، ازدواج سرپرست با فرزندخوانده و تسهیل خروج زنان از کشور که در دستور کار قرار می‌گیرد، نیاز به فتوا داریم.
وی خطاب به «دوستانی که معترض هستند یکسری لوایح در مجلس خاک می‌خورند»، گفت: باید توجه داشت برای تمامی این لوایح، ما حداقل سه تا چهار مرتبه باید به قم سفر کنیم و بعد از آن نیز نظر شورای نگهبان و مجمع تشخیص مصلحت نظام باید جلب شود که طی کردن این روند زمان‌بر است.
سیاووشی در رابطه با روند پیگیری افزایش سن ازدواج دختران و پسران نیز گفت: متاسفانه در مرکز پژوهش‌ها با یکسری مشکلات مواجه شدیم؛ من هنوز دلایل مخالفت را ندیده‌ام. مسأله‌ی دیگر این است که سنی که اعلام کردیم در قانون مدنی ایران قبل از انقلاب وجود داشته است. با فقهایی هم که صحبت کرده‌ام بیان کردند: 15 سال برای دختران به نظر مشهور فقهای اسلام نزدیک است.
این نماینده مجلس با بیان این که «در حال حاضر درصدد تغییر سن ازدواج از 13 سال به 15 برای دختران و 15 به 18 سال برای پسران هستیم»، اظهار کرد: نظر آیت‌الله مکارم شیرازی این است که با توجه به مقتضیات زمان و مکان، ازدواج دختر 9 ساله دور از عقل است؛ اما ما به فتاوای بیشتر نیاز داریم.
انتهای پیام
تو […] با این نظراتت!
یک پسر 12 ساله هم می تواند بلوغ جنسی داشته باشد؛ آیا باید برود از روش های غیر شرعی نیاز طبیعی خود را برطف سازد؟ ضمناً اگر ازدواج با حداقلی از اجبار همراه باشد خودتان را برای دفاع از حق کودک! بکشید تا این امر محقق نشود. امّا اگر طرفین راضی باشند شما کی هستید که ذیل عنوان دفاع از حقوق کودک ! دنبال ضایع کردن حقوق شخصی یک دختر خانم و یا یک آقا باشید ؟ در جامعه ای که شما ساخته اید آرزوی ازدواج یک دختر خانم 13 ساله با پر خوانده اش که نامحرم او می باشد، دور از ذهن نیست! شاید آن دختر خوشبختی خود را اینطوری می بیند؛ شما چه کاره اید؟ وظیفه شما اینست که برای او شرایط مطلوب ازدواج را فراهم کنیدو آموزش کافی به او بدهید؛ دیگر اینکه دختر خانم مفروض چه انتخابی داشته باشد به شما ارتباطی ندارد. اجبار شما هم نوعی دیکتاتوری و استبداد تعریف می شود…
به تبعات ازدواج کردن پدرخوانده با فرزند فکر کردید؟ به نظرتون پسندیده و زیبا است مردی که بچه رو به عنوان فرزند خودش قبول کرده بعد از مدتی فکر ازدواج باهاش به سرش بزنه؟ بحث هارو با «حق انتخاب» به بیراهه نکشونید! چه طور از انتخاب فرزندی حرف میزنید که تحت سلطه مادی و معنوی خواستگارشه؟