سخن کیسینجر را جدی بگیریم؟
«سیدعطاءالله مهاجرانی» وزیر دولت اصلاحات در یادداشتی در وبلاگ خود با عنوان «سخن کیسینجر را جدی بگیریم؟» نوشت:
هنری کیسینجر که در دوران ریاست جمهوری اوباما مورد بی توجهی قرار گرفت و حتی با شکایت و صراحت گفت: « اوباما حتا یک بار هم مرا ندید و با من مشورت نکرد»، در دورهی ترامپ حضور اندیشه و نظرش برجسته شده است. دیدار اخیرش با ترامپ و حمایتش از داعش و تبیین نظریهاش ضد ایران به عنوان یک کشور، ضد انقلاب اسلامی به عنوان یک نظریهی انقلابی، ضد جمهوری اسلامی به عنوان یک نظام حکومتی و ضد شیعه به عنوان یک مذهب اسلامی شایستهی توجه و بررسی است. این چهار محور را میتوان به روشنی در فصل جهارم کتاب: نظم جهانی، نوشتهی کیسینجر که در سال ۲۰۱۴ توسط پنگوين چاپ شده است، مشاهده کرد.
Henry Kissinger, world order, Allen Lane, 2014, chapter 4:the United States and Iran: Approaches to Order, p. 146-171
محور این فصل مبتنی بر سخنرانی آیه الله خامنهای در سال ۲۰۱۳ در بارهی بهار عربی نوشته شده است. ۳۴ سطر از سخنرانی آیه الله خامنهای در چهار محور نقل و تفسیر شده است. در بحث سنتهای شیوهی حکومت در ایران، کیسینجر با صراحت از تاریخ با شکوه ایران و اینکه ایران کشوری مثل دیگر کشورهای خاورمیانه نیست و با انقلاب سال ۱۹۷۹، ایران از مدار نظم جهانی خارج شده، تاکید کرده است.
از وقتی جریان مبارزه با داعش در سوریه و عراق با پیشرفتهای سرنوشت سازی روبرو شد، آزادی حلب و موصل، در دوساحت شاهد شیوهی رفتار آمریکا و البته اسرايیل و هم پیمانان عربی منطقه بودهایم. یکم: حمایت نظامی از داعش و حتی بمباران ارتش سوریه و نیروهای حشد الشعبی در عراق گاه با محاسبه و گاه با توجیه اشتباه عملیاتی بوده و هستیم. از سوی دیگر هم تمرکز بر نقش شیعه به عنوان یک مکتب فکری و نیروهای شیعه به عنوان میلیشیای نظامی که دارند جای داعش را میگیرند. وجه نظامی را ارتش آمریکا و سیا سامان میدهند و وجه نظری را کیسینجر و واشنگتن انستیتیو. هلال شیعی که کیسینجر در سال گذشته، در لیگ دوستی آمریکا- اسراییل در نیویورک مطرح کرد و در ۱۱ نوامبر ۲۰۱۶ در روزنامهی فراکفورتر آلکماینه منتشر شد، نشانهی نگرانی کیسینجر از نابودی داعش بوده است. سخن تازهی او که به عنوان مقالهای در دوم اوت ۲۰۱۷ با عنوان:
Chaos and order in a changing world
منتشر شده، همان سخنان در قالبی تئوریک و صورت بندی تازه است.
در بخش سوم این مقاله که به تحلیل اوضاع خاورمیانه از زاویهی دید نظم جهانی (جهانی که آمریکا میپسندد) پرداخته شده است، پرسش کیسنجر این است: «داعش در سوریه و عراق دارد قلمرو خلافت اسلامی خود را از دست میدهد. منتها پرسش اساسی این است که کدام نیروها جایگزین خواهند شد. سنیهای معتدل و یا شیعیان رادیکال؟ این سخن که گفته شده است دشمن دشمن من دوست من است، دیگر کاربردی ندارد. بلکه دشمن دشمن من، همچنان دشمن من است! زیرا با جایگزین شدن نیروهای رادیکال شیعه در قلمرو داعش، امپراتوری ایران و کمربند شیعه از تهران- بغداد- دمشق تا بیروت ادامه پیدا میکند». این سخن را ملک عبدالله پادشاه اردن که با تصمیم و معماری آمریکا در زمانی که پدرش ملک حسین حیات گیاهی داشت، بر سرکار آمد، برای نخستین بار مطرح کرد. در واقع سخن کیسینجر بود که در واشنگتن انستیتیو تدارک و تفسیر و نظریه سازی شده بود و ملک عبدالله به عنوان طوطی سخنگو مطرح کرد. اکنون کیسنیجر خود با صراحت وارد صحنه شده است و از داعش دفاع می کند. تمام سخنم این است که ریشه تروریسم القاعده و داعش و النصره و احرار الشام آمریکاست. وقتی کیسینجر از داعش در برابر ایران در همان چهار وجهی که گفتم دفاع میکند، یعنی یک شکست استراتژیک در عمل و نظر برای آمریکا. یعنی این شکست میتواند مقدمهی طرح جنگی دیگر در خاورمیانه باشد؟ از این جهت به گمانم میبایست سخن کیسینجر و ملاقات او با ترامپ ماجراجو را جدی گرفت.
انتهای پیام
جدی گرفته خواهد شد مطمئن باشید ، وزیر خارجه اعلام کرد که در صورتی که امریکا حسن نیت نشان دهد در غیر از توافق هسته ای هم حاضر به همکاری هستیم !
“به نقل از خبرگزاری پارس”
کیسینجر سالها پیش بعد از سقوط صدام ، گفته بود که عراق دیگه نمیتواند یک پارچه به حیاط خود ادامه دهد و بایستی چند پاره شود ، حالا با گذشت این سالها و اوضاع کنونی عراق و رفراندوم خودمختاری کردها و اختلاف سنی و شیعه و…. ، متاسفانه احتمال چند پارگی عراق زیاد است و سوریه هم تقریبا چنین وضیعتی بهم زده ، که این اتفاق اصلا در راستای منافع ملی ما نمیتواند باشد .