خرید تور تابستان

آن «سِلفی» خوب بود!

عباس محمدی درباره واکنش‌ها به سلفی نمایندگان با موگرینی در خبرآنلاین نوشت: پیش از هرچیز، از دوستانی که یادداشت‌های مرا (که معمولاً در حوزه‌ی محیط زیست است) پیگیری می‌کنند، به خاطر این یادداشتِ غیرعادی عذرخواهی می‌کنم. دلیل نوشتنِ این چند خط، ناراحتیِ بی‌حدم از این بوده که گاه ما از این که بتوانیم با دیدن حرکتی از رقیب او را تحقیر کنیم، خوشحال می‌شویم؛ ولو این که خودمان آن جنس حرکت را ذاتاً بد ندانیم… . این شیوه‌ی برخورد را گاه در محفل‌های مدافعان محیط زیست هم دیده‌ام.

ده روز از مراسم تحلیف رییس جمهور می‌گذرد و هنوز شخصیت‌های سیاسی و غیرسیاسی از عکس سِلفی گرفتن چند تن از نمایندگان و دولتیان با خانم موگرینی مسوول سیاست خارجی اتحادیه‌ی اروپا، به بدی یاد می‌کنند؛ عده‌ای آن را «حقارت‌آمیز» خوانده‌اند، یکی آن را «در تضاد با عزت و غیرت ملت» خوانده، عده‌ای برای به سخره گرفتن قضیه ماکتی از موگرینی ساخته و گفته‌اند که مردم عادی هم می‌توانند بیایند و با او سلفی بگیرند، شخصیت دیگری ریشه‌ی این علاقمندی به سلفی گرفتن را ‌امری «فرهنگی» دانسته (که لابد یعنی سلفی‌بگیران بی فرهنگ بوده‌اند)، جمعی دیگر به نمایندگان گفته‌اند که باید عذرخواهی کنند (که یکی هم مجبور به این کار شده)، و از جناح روشنفکران و منتقدانِ مخالفِ جزم‌اندیشی هم خیلی‌ها از این فرصت برای درهم شکستن رقیب استفاده کردند. از همه بدتر این که یک وبلاگ‌نویسِ خبرآنلاین نوشت: از «ملتی که در بدترین شیوه های نظام آموزشی مدارس، تربیت می شوند…» و بچه‌هایشان «مانند گله‌های گوسفند از مدرسه خارج می‌شوند» توقعی بیش از این نمی‌توان داشت. (زهی تأسف که یک نویسنده، از مردم خود چنین سخن بگوید!)

حرف حسابِ احتیاط‌آمیز را ظریف زد که گفت: «در همان مراسم، جمعی از روسای مجالس کشورها با این بنده‌ی حقیر خدمتگزار سلفی گرفتند، اما این رسانه‌ها بودند که انتخاب کردند کدامیک از دو سلفی را بیشتر بازتاب دهند». یعنی این‌گونه عکس گرفتن‌ها پس از پایان نشست‌های رسمی، چیز غیرعادی و قبیحی نیست. خودِ موگرینی هم شاکی نبوده و به این قضیه واکنشی نشان نداده است. رسانه‌های خارجی نیز از واکنش خودی‌ها به این سلفی گرفتن‌ها در شگفت شدند و از نفسِ کار انتقادی نداشتند.
عده‌ای عادت کرده‌اند که در برابر هر ناهنجاری زبان به سرزنشِ خودی بگشایند که: «این ملت چنین‌اند…» یا «این مملکت چنان است…» بی‌آن‌که شناخت دقیقی از فرهنگ‌های دیگر داشته باشند. به نظر من، آن سلفی گرفتن‌ها یک واکنش طبیعی بوده که امروزه در هرجای جهان پس از هر نشست بزرگ و کوچکِ رسمی یا غیررسمی، دولتی یا مردمی، و جمع‌های خانوادگی و دوستانه، مشابه آن دیده می‌شود. در عین‌حال می‌توان گفت که آن حرکت نمایندگان و دولتیان ایران، نمودی بوده از روح مهمان‌نوازی ایرانی، فرهنگ مدارای ایرانی، آشتی‌جویی ایرانی، و نشانه‌ای از این که ایرانیان (حتی آن دسته که ملاحظه‌های سیاسی خاص یا جزم‌اندیشی‌هایی دارند) خواستار رابطه‌ی خوب با دنیای غرب و همه‌ی جهان هستند.

آن‌چه که بد بوده، بزرگ کردن بی‌موردِ قضیه است؛ کارِ بد را آن کسانی می‌کنند که عکس گرفتنِ دیگران را بهانه‌ی ایرادگیری قرار می‌دهند، یا عکس‌های دیگران (مثلاً عکس‌های آزاده نامداری) را در فضاهای عمومی پخش می‌کنند و زبان به بدگویی می‌گشایند. هیچ کس حق ندارد کاری را که خودش هم ممکن است در شرایط مشابه انجام دهد (ولو آن که از رقیب یا دشمن‌اش سر زده باشد) تقبیح کند؛ آیا سخت است درک این گفته‌ی بدیهی که «به هیچ هدفِ خوبی نمی‌توان با وسیله‌ی بد رسید»؟!

انتهای پیام

بانک صادرات

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا