خرید تور تابستان

چه چیز فراکسیون امید را زمین می‌زند؟

«محمد فاضلی» استاد دانشگاه در یادداشتی تلگرامی با عنوان «چه چیز فراکسیون امید را زمین می‌زند؟» نوشت:

✅ حبیب‌اله بیطرف که موفق به کسب رأی اعتماد مجلس نشد، بحثی درگرفت با این مضمون که چرا فراکسیون امید تمام و کمال به ایشان رأی نداده و از قرار دادن یک اصلاح‌طلب شناخته‌شده در کابینه بازمانده است. برخی بحث‌ها را پیش‌تر برده‌اند و می‌گویند اگر به همین مسیر پیش بروید و چهره‌های اصلاح‌طلب بیشتری قدرت را در دست نگیرند، عاقبت قدرت را به کسی از جنس محمود احمدی‌نژاد واگذار خواهید کرد. خلاصه داستان شده است «پیش‌بینی زمین خوردن فراکسیون امید و بی‌اعتمادی مردم به ایشان در نتیجه رأی ندادن به حبیب‌اله بیطرف». این گونه قرائت کردن داستان رأی مهندس بیطرف به چند جهت محل تردید است.

✅ اول، به دلیل رأی مخفی نمایندگان – که از اساس نادرست است و باید علنی باشد – هیچ کس نمی‌تواند مطمئن باشد که ترکیب رأی فراکسیون امید چه بوده و رأی نیاوردن آقای بیطرف نتیجه رأی فراکسیون، مطالبات منطقه‌ای، یا ضعف برنامه و عملکرد ایشان در جلب رأی است.

✅ دوم، این تحلیل‌ها بر این واقعیت چشم می‌پوشند که برنامه و شیوه ارائه مهندس بیطرف در قانع کردن ده پانزده نماینده مجلس برای رأی آوردن هم ناموفق بوده است. قریب دو هفته از معرفی مهندس بیطرف به عنوان وزیر پیشنهادی، و یک روز از رأی اعتماد نگرفتن ایشان گذشته اما هنوز هیچ تحلیل دقیقی از کاستی‌ها و قوت‌های برنامه ایشان توسط اصلاح‌طلبان منتشر نشده است.

🔹آقای بیطرف وزیر موفقی بوده‌اند برای شرایط بیست سال پیش، اما نه منابع آب و محیط‌زیست ما همان وضعیت بیست سال پیش را دارند و نه وضعیت انرژی به همان سبک و سیاق است؛ بنابراین بر اسب موفقیت در شرایط بیست سال پیش نمی‌توان به سمت حل مسائل امروز رفت. کسی تحلیل نمی‌کند که آیا برنامه ایشان چیزی متفاوت از همان چیزهایی است که به قول کاوه مدنی «اکابر مدیریت آب» هستند. آیا آن برنامه چیزی برای شرایط امروز ایران بود؟ قطعاً این نکته به این معنا نیست که وزیر بعدی حتماً بهتر و با برنامه‌تر از آقای بیطرف خواهد بود، اما چرا چنین است؟

✅ سوم، فراکسیون امید و جریان اصلاح‌طلبی و اصلاح‌طلبان با راه نیافتن یک وزیر به کابینه زمین نخواهند خورد. اگر داشتن وزیر اصلاح‌طلب در کابینه مانع زمین خوردن می‌شد، همان سال 84 نباید زمین می‌خوردند. سال 84 اکثریت کابینه اصلاح‌طلب بودند و اتفاقاً آقای بیطرف هم جوان‌تر و شاداب‌تر از امروز در کابینه بودند، اما دولت اصلاحات به محمود احمدی‌نژاد تحویل داده شد.

🔹 معتقدم پنج وزیر اصلاح‌طلب دیگر هم که در کابینه باشند، تا ایده، برنامه، آسیب‌شناسی و سیاست و خط‌مشی اصلاحی در میان نباشد، شکست محتمل است؛ کما این‌که سال 1384 هم همین گونه شد. سؤال مهم این است که «سیاست، برنامه و اقدام اصلاح‌طلبانه معطوف به عرصه اقتصاد (بانک‌ها، بورس، بنگاه‌داری، صندوق‌های بازنشستگی، و …)؛ اجتماع (آسیب‌های اجتماعی، اقوام، مذاهب، زنان، بهزیستی، و …)؛ محیط‌زیست (آب، خاک، و …)؛ فرهنگ (دانشگاه، مدرسه، هنر، و …)؛ زیرساخت‌ها (پل، جاده، ریل، نفت، نیرو، انرژی تجدیدپذیر، و …)؛ سیاست (احزاب، انتخابات، تأمین مالی انتخابات، سیاست خارجی، …) و سایر عرصه‌ها چیست؟»

🔹 نگاه اصلاح‌طلبان به همه این عرصه‌ها به یک اندازه روشن نیست، و برنامه اقدام و اجرای ایشان هم برای همه آن‌ها به یک اندازه صورتبندی نشده و در معرض بررسی و نقد قرار نگرفته است. امروز چه کسی می‌تواند بگوید برنامه «مدیریت آب، محیط‌زیست و منابع طبیعی» اصلاح‌طلبانه چیست؟ آن‌چه آقای بیطرف ارائه کردند، برنامه‌ای اصلاح‌طلبانه نبود بلکه حرف‌های معمولی است که کارشناسان وزارت نیرو در کمتر از نصفه روز زمان لازم دارند تا آن‌ها را مکتوب کنند، سال‌ها آن‌ها را گفته‌اند و بیشتر از جنس هدف هستند تا برنامه، بدون ذکر شرایط متفاوت امروز و ملزومات تغییر و گذر از بحران‌ها.

🔹 نتیجه این‌که معتقدم، آن‌چه ممکن است فراکسیون امید و اصلاح‌طلبان را زمین بزند، جای دادن و ندادن یک عضو جمع اصلاح‌طلبان در کابینه نیست، بلکه فقدان برنامه‌ای روشن برای اداره کشور است که بشود بر اساس آن روشن درک کرد کشور اگر چگونه اداره شود اصلاح‌طلبانه است. عصر کلیات و اکابر هم سپری شده است. می‌توان در پس واژه‌های زیبای آزادی، توسعه سیاسی، دموکراسی، جامعه مدنی که همه ضروری و حیاتی‌‌اند و من به آن‌ها معتقدم، پنهان شد؛ اما اگر پناه گرفتن در پس این‌ها کارآمد بود، دولت محمود احمدی‌نژاد پدید نمی‌آمد. فراکسیون امید وقتی برنامه‌ای اصلاح‌طلبانه برای اداره کشور ندارد و نطق نمایندگان منتسب به آن از حداقل‌های نقد کارشناسانه برنامه و عملکرد وزرا تهی است، و بیشتر به شعارهای زنده‌ باد مرده‌ باد می‌ماند، زمین خواهد خورد.

انتهای پیام

بانک صادرات

نوشته های مشابه

یک پیام

  1. خواجه در بند نقش ایوان است ، برنامه برای اقصاد و اجتماع و غیره نیاز به منابع مالی دارد و دولت برای پرداخت حقوق هم مستاصل است . اصلاح در وحله اول باید نسبت به هزینه کردن منابع صورت گیرد . پرداخت بودجه به سازمانهای تبلیغاتی غیر دولتی نوعی باج است وهزینه های برون مرزی هم اتلاف منابع در راه هیچ . قدرتهای جهانی و منطقه ای ، قدرت را برای کسب منابع مالی به داخل کشورشان میخواهند و نه برای دادن نان شب مردمشان به به به گویان خارجی !

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا