خرید تور تابستان

گزارش اکران فیلمی مستند از حواشی پادگان اشرف

به گزارش انصاف نیوز، وحید عابدینی و حسین جمشیدی گوهری، گزارشی از یک جلسه ی خودش‌جوش از اکران و نقد و بررسی مستند «فیلم ناتمامی برای دخترم سمیه» در برج میلاد نوشته اند که در پی می آید:
هر سال در ایام برگزاری جشنواره فیلم فجر٬ شاهد رقابت فیلم‌های مستندی هستیم که در کنار فیلم‌های داستانی بر پرده سالن‌‌های سینما نقش می‌بندند. گرچه به شکل برگزاری بخش فیلم‌های مستند جشنواره فجر نقدهای فروانی وارد است اما نمی‌توان کتمان کرد که حضور فیلم‌های مستند در بزرگترین رویداد سینمایی ایران برای مستندسازان فرصت کم‌نظیری را برای دیده شدن آثارشان ایجاد می کند. البته می‌توان گفت که جدی‌ترین نقدی که به مسوولان برگزاری جشنواره فجر وارد بوده این است که در هیاهو و زرق و برق اکران فیلم‌های داستانی و توجه ویژه اهالی رسانه٬ منتقدان و مخاطبان، هیچگاه آن طور که باید برنامه‌ریزی مناسبی برای دیده شدن فیلم های مستند وجود نداشته است؛ در نتیجه گاهی بهترین فیلم‌های مستند حاضر در جشنواره فجر به شکلی کاملا غریبانه در سالن‌های خالی از تماشاگر و در سکوت خبری اکران می‌شوند.
برج میلاد در هفتمین روز از سی‌و‌دومین جشنواره فیلم فجر، میزبان اهالی رسانه بود که به تماشای فیلم مستندی نشستند که در برخی از صحنه‌ها مو را بر اندام‌ها سیخ می‌کرد. «فیلم ناتمامی برای دخترم سمیه» عنوان مستندی است به کارگردانی مرتضی پایه‌شناس و تهیه‌کنندگی محمد شکیبانیا که روایتگر بخشی از زندگی پدری است که خواهان نجات فرزندانش از کمپ اشرف، پایگاه سازمان مجاهدین خلق [منافقین] در عراق بوده است. سوژه منحصر به فرد این فیلم و اکران موفق چندماه قبل آن در جشنواره سینما حقیقت منجر به آن شد که این بار در جشنواره فجر هم سالن شماره پنج برج میلاد٬ مملو از تماشاگر باشد و بسیاری از تماشاگران با شناخت قبلی برای دیدن این فیلم به سالن بیایند.
هرچند از سوی مسولان برگزاری جشنواره فجر برنامه‌ای برای جلسه نقد و بررسی آثار مستند وجود نداشت٬ اما استقبال مناسبی که از این فیلم در اکران‌های قبلی صورت گرفت٬ سازندگان این فیلم را به این فکر انداخت که بعد از اکران مستند «فیلم ناتمامی برای دخترم سمیه» در برج میلاد٬ به صورت پیش بینی نشده، جلسه گفت و گو و نقد و بررسی این فیلم  را برگزار کنند. این نشست با پیشنهاد سازندگان و البته با مساعدت مسوولین٬ بلافاصله بعد از اکران فیلم در سالن کمال‌الملک مجموعه برج میلاد برگزار شد و تعداد زیادی از مخاطبان فیلم بعد از گذشت ۹۰ دقیقه اکران فیلم٬ ۹۰ دقیقه دیگر را ماندند تا درباره این فیلم با عوامل سازنده گفتگو کنند. گزارش زیر خلاصه‌ای از همین گفتگو است.
فیلم درباره یکی از سیاسی‌ترین موضوعات ایران معاصر یعنی مساله سازمان مجاهدین خلق [منافقین] است، ولی چنانچه کارگردان آن٬ مرتضی پایه‌شناس در جلسه پرسش و پاسخ گفت، این اثر به دنبال بیان حرف‌های سیاسی نیست. «فیلم ناتمامی برای دخترم سمیه» به یکی از ایدئولوژیک‌ترین سازمان های ایران معاصر می‌پردازد ولی اساسا تلاش می‌کند به موضوع٬ فراتر از ایدئولوژی نگاه کند. پایه‌شناس در پاسخ به یکی از تماشاگران که به عبور فیلم از برخی از خط قرمز‌های رایج در رسانه‌های تصویری ایران اشاره می‌کند تاکید می‌کند که فیلم او روایتگر یک دعوا یا بازی سیاسی نیست. مضمون مورد توجه او در این فیلم خانواده است و فیلم او روایتگر تلاش یک پدر برای جمع کردن دوباره خانواده‌ای است که به واسطه یک سازمان متلاشی شده است. 
«فیلم ناتمامی برای دخترم سمیه» داستان زندگی مصطفی محمدی،‌ مردی است که پس از اعدام یکی از بستگان همسرش٬ در دهه ی هفتاد از ایران خارج می‌شود. او برای سهولت پروسه پناهندگی٬ کیس هواداری سازمان مجاهدین خلق [منافقین] را انتخاب می‌کند و از آن پس٬ به دلیلی دینی که به سازمان احساس می‌کند٬ در کشور کانادا به عنوان یکی از هوادارن سازمان فعالیت می‌کند. اما مشکل از جایی آغاز می‌شود که سازمان،‌ سمیه دختر او را برای یک بازدید سه هفته‌ای به عراق دعوت می‌کند. سه هفته‌ای که هنوز پایان نیافته است و سمیه هرگز به آغوش خانواده باز نمی‌گردد. داستان به این ختم نمی‌شود و محمد،‌ پسر دیگر مصطفی محمدی نیز برای بازگرداندن خواهرش سمیه٬ به عراق می‌رود‌ ولی او نیز در پادگان اشرف ماندگار می‌شود. 
عمده فیلم، مربوط به صحنه‌هایی است که مصطفی محمدی از تلاش‌هایش برای بازگرداندن دو فرزندش به آغوش خانواده ضبط کرده است. تصاویری که با دوربین غیر حرفه‌ای ضبط شده و شاید از این رو بود که یکی از حاضران در جلسه پرسش و پاسخ٬ از دلیل استفاده بیش از اندازه٬ از پلان‌هایی که در آنها حرکت دوربین وجود دارد٬ در یک سوم اول فیلم می‌پرسد. پایه شناس پاسخ می‌دهد که دلیل لرزش‌های دوربین در بخش‌های اولیه فیلم،‌ قراردادی است که کارگردان با مخاطب می‌بندد. در واقع این تصاویر به عمد اینگونه ضبط شده‌اند که چشم مخاطب را عادت دهد که قرار است فیلمی ببیند که در آن لرزش دوربین زیاد است.
اما مخاطب این فیلم چه کسانی هستند؟‌ این سوال دیگری بود که از دست اندرکاران این اثر پرسیده شد. محمد شکیبانیا، تهیه‌کننده فیلم پاسخ داد که مخاطب فیلم جوانان زیر سی سالی هستند که از سازمان مجاهدین خلق تنها یک اسم شنیده‌اند و نمی‌دانند این اسم به چه پدیده‌ای اطلاق می‌شود. او به این مساله اشاره می‌کند که مسوولینی که؛ سازمان [منافین] را عامل وقایع پس از انتخابات سال ۸۸ ایران ذکر کردند٬ نمی‌دانند که تا چه اندازه به نفع این سازمان عمل کردند و موجب شدند تصویری به شدت اشتباه از این سازمان شکل بگیرد. شکیبانیا معتقد است که یک بخش از مخاطبان این فیلم جوانانی هستند که ممکن است انتقاداتی از وضعیت کشور داشته باشند و در دام این سازمان بیفتند.
یکی از شرکت‌کنندگان در جلسه پرسش و پاسخ از نحوه آشنایی کارگردان با مصطفی محمدی می‌پرسد. پایه‌شناس در پاسخ گفت: «در سال ۸۷ قرار شد که فیلمی درباره سازمان مجاهدین  [منافقین] کار کنم که نتیجه آن فیلمی شد به نام «ملاقات پشت دیوار اشرف». در جریان ساخت این فیلم با خانواده مصطفی محمدی آشنا شدم و ارتباطم را با آنها از طریق تلفن و ایمیل ادامه دادم. کمی بعد در یکی از کشورهای خارجی با آنها قرار ملاقات گذاشتم و پیشنهاد دادم که فیلمی درباره زندگی شان بسازم. در ابتدا آقای محمدی چندان به ساخته شدن این فیلم راغب نبود؛ اما اصرار و پیگیری من باعث شد که به این کار تن بدهد.
کارگردان فیلم در پاسخ به سوال یکی دیگر از حضار جلسه که پرسید آیا پدر سمیه نگران نیست که با انتشار این تصاویر،‌ سرنوشت دخترش پیچیده‌تر از گذشته شود و اساسا چطور مصطفی محمدی حاضر شده تا تصاویر خانوادگی او در یک فیلم و در فضای عمومی منتشر شود؟ گفت: «سمیه اینک تبدیل به یک نماد شده است؛‌ هم برای سازمان مجاهدین و هم برای خانواده‌هایی که فرزندشان در این سازمان است. پدر سمیه معتقد بود که حتی اگر همه خانواده‌اش به خاطر این فیلم آسیب ببیند٬ این فیلم می تواند گام مهمی برای خانواده‌هایی که فرزندشان گرفتار این سازمان هستند بردارد.
یکی دیگر از حضار پرسید آیا مصطفی محمدی امیدی برای بازگشت سمیه دارد؟ کارگردان و تهیه‌کننده فیلم با اشاره به نام فیلم که عنوان فیلم ناتمام را دارد اشاره کردند که این فیلم هنوز به پایان نرسیده است و پدر سمیه امیدوار است با بازگشت دخترش این فیلم به پایان برسد. 
یکی از حاضرین نیز از جای خالی موضع رسمی سازمان مجاهدین  [منافقین] و جمهوری اسلامی سخن می‌گوید که پایه‌شناس اشاره می‌کند که:‌ «این فیلم برای خود من بیشتر از این که یک فیلم سیاسی باشد، یک فیلم انسانی است. درست است که در یک طرف ماجرا با سازمان مجاهدین خلق مواجه هستیم و همین مساله به صورت ناخودآگاه، فیلم را سیاسی می‌کند؛ اما آنچه در این فیلم برای من اهمیت داشت و در نتیجه نهایی کار هم به وضوح دیده‌ می‌شود، دغدغه‌های انسانی است. من در این فیلم کاری با دعواهای سیاسی نداشتم و فقط درباره مسایل انسانی صحبت کردم. من می‌خواهم بگویم هرکس، هر ایدئولوژی٬‌ هر نهاد و سازمان و حکومتی مانع از رابطه یک پدر و دختر شود محکوم است.
«فیلم ناتمامی برای دخترم سمیه» که جایزه بهترین فیلم سیاسی هفتمین جشنواره سینماحقیقت را از آن خود کرده، به تعبیرکارگردان، دفاعی است از خانواده در برابر فعالیت سیاسی جمعی و سازمانی. از این روست که مبنای کارخود را فیلم‌های خانوادگی قلمداد می‌کند و می‌گوید:‌ «فیلم‌های خانوادگی چیزهای عجیبی هستند. می‌شود دسته‌جمعی رو به رویشان نشست و در عرض چند ساعت تمام یک زندگی را مرور کرد. گاهی با دور آهسته، گاهی هم با دور تند. فیلم‌های خانوادگی چیزهای با ارزشی هستند. هر چه از عمرشان می‌گذرد با ارزش‌تر هم می‌شوند؛ به خصوص برای آدم‌هایی که سرگذشت عجیبی مثل ما داشته باشند».
با این وجود به نظر می رسد این فیلم نگاه بیننده و ذهن او را فراتر از چاردیوار خانواده‌ای خاص٬ به فضای جامعه ما که خود تعبیری از خانواده ملی ماست٬ حتی فراتر از زمان و مکان٬ به جامعه انسانی می‌برد؛ آنجا که همه ارزش‌های انسانی٬ اخلاقی و آرمانی٬ پیش پای مطامع فرقه و فرقه‌گرایی٬ در سکوت٬ غفلت یا فریبکاری‌های سیاسی٬ بی‌رحمانه ذبح می‌شود.
انتهای پیام

بانک صادرات

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا