مرور «منطقهٔ ممنوعه» توسط جریان احمدی نژاد
یکی از سایت های نزدیک به احمدی نژاد بدون روتوش، با بازنشر دومین فیلم انتخاباتی احمدینژاد در سال ۸۸ با عنوان «مستند “منطقهٔ ممنوعه” / برای توهینها و تهمتها سینهام را آماده کردهام»، در ابتدای آن نوشت: احمدینژاد در بخش پایانی این مستند میگوید برای توهینها و تهمتهای شما سینهٔ خود را آماده کردهام؛ اما امضای یک سندی که یک ریال منافع ملت را تضییع کند، هرگز اتفاق نخواهد افتاد.
به گزارش انصاف نیوز، شرح این مستند در پی می آید:
اگر دوباره رای بیاورد فکر میکند امام زمان است
در شروع این فیلم تصاویری از دانشگاه امیر کبیر در سال ۸۵ بخش میشود. همچنین تصاویری از نشست اقتصادیای که مدتی قبل از انتخابات دهم ریاست جمهوری در شهر داووس سوییس برگزار شد که سخنرانی رئیسجمهور وقت در آن اجلاس با حواشی زیادی همراه شد. از جمله حمله فردی با لباس دلقک به سمت دکتر احمدینژاد و فریادهای وی در دفاع از اسرائیل و خروج تعدادی از شرکت کنندگان به دلیل مواضع ضد صهیونیستی او.
در ادامه بخشهایی از اظهارات تسیپی لیونی وزیر امور خارجه سابق رژیم صهیونیستی نمایش داده میشود. او خواستار بستن درهای نشست سازمان ملل متحد بر روی احمدینژاد شده بود.
بخش بعدی فیلم اختصاص به بخشی از اظهارات فائزه هاشمی دارد که میگوید: این دولت دوباره پیروز بشود مطمئنا این امر به ایشان مشتبه میشود و خودشان را امام زمان (عج ) میدانند.
بخش بعدی مستند به اظهارات عضو شورای ایالتی شهر نیویورک و سپس سوزاندن تصاویر احمدینژاد در اولین سخنرانی او در دانشگاه امیرکبیر اختصاص دارد.
مجری: رقبای شما و جریانات خارج از کشور میگویند که هر کسی بیاید الا احمدینژاد.
احمدینژاد: «در دورهٔ قبل گفتم من وارد محدودهٔ ممنوعه شدهام.»
خط ویژه مال از ما بهتران است
در بخش بعدی حرکت دکتر احمدینژاد در سطح شهر به تصویر کشیده شده است. او در پاسخ به این سوال که «چرا از خط ویژه نمیرویم» با خنده میگوید: «خط ویژه برای چی؟ … خط ویژه مال از ما بهتران است. مال رییس و روسا است. مال نوکرها نیست.»
احمدینژاد در بخش دیگری میگوید: ملت ایران ظرفیت مدیریت جهانی را دارد. اینکه بعضیها میگویند ندارد، این ملت را نمیشناسند. حضور در عرصههای جهانی با مدیریت کشور لازم و ملزوم همدیگر هستند. برای اینکه شما وقتی حضور موثر نداشته باشید دیگران تصمیم میگیرند و به شما تحمیل میکنند.
انتظار دارند بنشینیم تا از دشمن در تهران پذیرایی کنیم
احمدینژاد در جمع مردم پاکدشت میگوید: ۳۰ سال است که دائم میگویند ما میخواهیم به ایران حمله کنیم، بعد آقایان میگویند چرا شما دربارهٔ هولوکاست حرف زدید! چرا گفتید رژیم صهیونیستی نژادپرست است. لابد شما انتظار دارید ما در تهران بنشینیم و آنها حمله کنند و در تهران از آنها پذیرایی کنیم.
احمدینژاد: نمیتوانیم دور کشورمان را دیوار بکشیم و بگوییم ما اینجا زندگی میکنیم نه ما به کسی کار داریم و نه دیگران به ما کار داشته باشند.حتی اگر ما کار نداشته باشیم دیگران کاردارند.
در اوج همراهیهای مدیریت کشور در موضوع هستهای با جبههٔ غرب، آنها ما را متهم کردند به محور شرارت. در حالیکه از این طرف به اصطلاح داوطلبانه اما تحت فشار آنها تاسیسات هستهای بسته میشد، تعهد داده میشد که ما دیگر اصلا آنها را نمیخواهیم میگفتند که شما محور شرارت هستید و چیزهای دیگر را هم باید تعطیل کنید. میخواستند بیایند تمام مراکز حکومتی و نظامی و خانه رهبر ما را بازرسی بکنند. خوب این یعنی نقض حیثیت و استقلال ما.
بخش بعدی مستند اختصاص به حضور دکتر احمدینژاد در دانشگاه کلمبیا دارد. او میگوید: چطور کسی که خودش نسل پنجم بمبهای اتمی را آزمایش میکند می تواند دیگران را متهم کند؟ ما اساسا با بمب اتم مخالفیم و آن را به ضرر بشریت میدانیم.
احمدینژاد: یک دشمنی است و یک نظام سلطهای هست که اینگونه با شما عمل میکند. قطعنامه اولی که صادر کردند علیه ایران من بلافاصله رفتم به آمریکای جنوبی. این یک پیام بسیار ارزندهای داشت. آنها میخواستند با این قطعنامه دو کار بکنند. یک اینکه وحشت را بیاورند در دامن ملت ایران و دوم اینکه ایران را منزوی کنند و بگویند ببینید که هیچ کس با ایران مراوده نمیکند. بلافاصله فردایش رفتم به آمریکای جنوبی و چهار کشور و مردم آمدند استقبال و واقعا مدیران انقلابی آنجا همراهی بسیار ارزشمندی کردند با ما. و خود به خود آن قطعنامه رفت روی هوا دیگر. این مدیریت بد است که بعضیها میگویند؟
در ادامه تصاویری از اجلاس سران خزر در تهران و مراسم استقبال رییس جمهوری از ولادیمیر پوتین به نمایش گذاشته میشود. همچنین مصاحبه با افرادی که در همایش ایرانیان مقیم خارج از کشور در فروردین ماه سال ۸۸ به ایران آمده بودند پخش میشود.
احمدینژاد در بخشی از سخنانش در این مراسم میگوید: در برابر فرهنگ مهاجمی که انحراف پیدا کرده بود از ارزشهای انسانی و اسلامی استحاله شده بود و میخواست همه چیز ایران را نابود بکند یک نفر فردوسی ایستاد و فرهنگ اصیل و ناب ایرانی و اسلامی را در قالب حماسه زنده کرد.
سپس تصاویری از یک خانم زرتشی در یزد پخش میشود که با علاقه از احمدینژاد دفاع میکند و میگوید: احمدینژاد رییس جمهوری ماست و ما دوستش داریم و همه طرفدار او هستند.
شماری از آشوریها و کلیمیهای کشورمان نیز از احمدینژاد حمایت میکنند و یکی از این اقلیتهای مذهبی میگوید احمدینژاد کلامش و کارش یکی بوده است.
افتخار من سوختن در مسیر تعالی این ملت است
در ادامه احمدینژاد در مراسم سخنرانیای که در دانشگاه صنعتی امیرکبیر برگزار شده بود و عدهای عکس وی را به آتش کشیدند خطاب به دیگر دانشجویان میگوید: برای اینکه بدانید که چه خبر است من از اینجا میبینم و برایتان تعریف میکنم. بدانند پیش از ما پیشگامان ما در راه دفاع از آزادی حقیقی و استقلال و عدالت مثل شهید رجایی جان و تنشان را سوختند. افتخار امثال بنده رسیدن به آن جایگاه و سوختن در راه تعالی این ملت است. علت اصلی بسیاری از مخالفتها با احمدینژاد این است که احمدینژاد از دانشگاه برخاسته است و روحیهٔ دانشجویی و عدالتخواهی را حفظ کرده است.
احمدینژاد در پاسخ به این سؤال که تلخترین خاطره چه زمانی بوده است میگوید: یک وقت است که یک کاری باید انجام میشد نشد تعطیل شده است یا بد عمل شده است اما تلخترین آن نه به لحاظ خودم به لحاظ دیگران، موقعی است که میبینم بعضیها سقوط میکنند. چقدر سقوط بد است خیلی من دلم میسوزد.
مگر درون این ساختمان سفید چه خبر است؟!
وی در بخش دیگری از این فیلم مستند میگوید: چه خبره شده، چیه، درون این ساختمان سفیدی ما توش میرویم؟ ما که هنوز هر چه گشتیم چیزی پیدا نکردیم اون تو که کسی به خاطر رسیدن به آنجا همهٔ اخلاق را زیر پا بگذارد. در طول ۲۳ یا ۲۴ سال بر خلاف نظر رهبری عزیز، بر خلاف نظر ملت، یک باند ثروت و قدرت شکل گرفت از چند گروه. اینها به ظاهر مخالف هم بودند. من تحلیل درون گروهی آنها را به شما میگویم . اینها گفتند خوب ۴ سال تا حدودی قدرت از دست آنها خارج شد و یک دولتی آمده است که گوشش به حرف گروهها و باندها بدهکار نیست و اینها اگر یک دورهٔ دیگر بمانند به طور کامل باند قدرت را، باند ثروت را، و حلقه تازه شکستهٔ مدیریت را منهدم خواهند کرد و انقلاب را به طور کامل نجات خواهند داد.
در بخش دیگری از این فیلم احمدینژاد در میان مردم میگوید: یک باره دیدیم که یک آقایی که وابسته به یکی از سران کشور است و ۱۵ سال اکثر قراردادهای نفت را به جیب باند و گروه ریخته است ظرف یک هفته رفته است یک شرکت درست کرده است و دستکم ۳۰۰ میلیون دلار مفت، پول میرفت توی جیبش. من به وزیر نفت گفتم این را متوقف کن. چه کسی این کار کرده است؟ معلوم شد یکی از معاونین آقای وزیر نفت. بلافاصله آن معاون که ۲۵ سال است همینطور در مناصب مختلف میچرخد عزل شد و او امروز در روزنامهها مصاحبه میکند علیه دولت و میگوید که سیاستهای اقتصادی دولت غلط است.
بخش بعدی مستند مربوط به حضور احمدینژاد در منزلش است که او در باغچهاش به سبزیجاتی که کاشته است رسیدگی میکند.
احمدینژاد در جمع مدیران کرمانشاه میگوید: ما همان اندازه مدیر کل هستیم که خادم هستیم. رییس جمهوری یعنی چی؟ مفهومش چیست؟ مفهومی دارد؟ نه. هر چقدر کار و خدمت و پیشرفت شد همانقدر میشود رییس جمهوری.
او در بخش دیگری میگوید: من به عنوان خادم شما عرض میکنم که بنده و همکارانم در تمام لحظات سخت و در تمام عرصههای سنگین و در گام به گام حرکت انقلاب حضور شهیدان را عطر شهیدان و یاری شهیدان را لمس میکنم.
در بخش دیگر تصاویری از سفر او به استان یزد در اسفند ۷۸ و همچنین تصاویری از سفر وی در ۱۲ خرداد سال ۸۸ به مشهد، سه روز بعد از مناظره با موسوی در اصفهان و در ۱۴ خرداد در مراسم سالگرد ارتحال امام خمینی (ره) به نمایش در میآید.
برای توهینها و تهمتهای شما سینهٔ خود را آماده کردهام
احمدینژاد در بخش دیگری میگوید: برای توهینها و تهمتهای شما سینهٔ خود را آماده کردهام؛ اما امضای یک سندی که یک ریال منافع ملت را تضییع کند، هرگز اتفاق نخواهد افتاد.
در پایان دوباره تصاویر حضور احمدینژاد در حیاط خانهاش نشان داده میشود و او توضیح میدهد که برخی علفهای هرز هستند که به رنگ و شمایل سبزی در میآیند. علف هرز خیلی شبیه سبزی واقعی است. نگاه کنید به این ریحان و این علف هرز که ریحان نیست و چقدر شبیه ریحان است.
پایان مستند تصاویر دماوند پخش میشود و صدای احمدینژاد که میگوید: «ایران باید شایسته نام ایران و ویژگیهای ملت ایران ساخته شود.»
انتهای پیام