«اکثر خوانندگان سنتی؛ پاپخوان شدهاند»
تا زمانیکه یک موضوع به رسمیت شناخته نشود متولیان امر هم جرات نخواهند کرد برای آن موضوع برنامهریزی بلندمدت داشته باشند. موضوع اصلی موسیقی هم همین نکته است که باید خود این هنر به رسمیت شناخته شود اما هنوز این اتفاق نیفتاده است.
داریوش پیرنیاکان در گفتگو با خبرنگار ایلنا، ضمن بیان این مطلب گفت: من سالیان سال است که میگویم سرنوشت موسیقی و استعدادهای موسیقی بستگی به هیچکدام از دستاندرکاران موسیقی ندارد؛ بستگی به یک موقعیت اجتماعی موسیقی دارد. ما جشنوارههای مختلفی در زمینه موسیقی برگزار میکنیم و ارکسترهای سمفونیک و ملی نیز داریم، ولی هنوز موسیقی به رسمیت شناخته نمیشود. تا زمانیکه یک موضوع به رسمیت شناخته نشود متولیان امر هم جرات نخواهند کرد برای آن موضوع برنامهریزی بلندمدت داشته باشند. موضوع اصلی موسیقی همین نکته است که باید خود به رسمیت شناخته شود اما هنوز این اتفاق نیفتاده است.
این موسیقیدان در ادامه افزود: به رسمیت شناخته شدن موسیقی یعنی اینکه شهرداریها برای جلوگیری از آسیبهای اجتماعی، روحی و اقتصادی باید در هر ناحیهای یک گروه و یا ارکستر موسیقی تشکیل بدهد تا جوانها در آنجا جمع بشوند و فعالیتهای فرهنگی هنری داشته باشند. این همه تحصیلکرده در رشته موسیقی از دانشگاههای موسیقی بیرون میآیند همه که نمیتوانند کلاس آموزشی باز کنند. همین الان حدود 800 کلاس آموزشی موسیقی در تهران وجود دارد و اما همه کسانی که در این آموزشگاهها فعالیت میکنند روح معلمی ندارند ولی به دلیل نبود شغل مجبور شدهاند در چنین عرصهای فعالیت کنند. یک بخشی از اشتغالزایی و تولید همین فعالیتها محسوب میشود.
وی همچنین عنوان کرد: شما هیچ برنامه مستقل اجرای موسیقی در تلویزیون ندیده و نمیبینید؛ و این به همان مسئله رسمیت نداشتن موسیقی در کشور ماست. بارها من را به تلویزیون دعوت کردهاند اما نمیروم چون من با سازم شناخته میشوم و تلویزیون در این حد هم حاضر نیست به موسیقی رسمیت بدهد. ببینید برای هر چیزی در تلویزیون میزگرد آسیبشناسی برگزار میشود اما در زمینه موسیقی اصلا چنین اتفاقی نمیافتد. یکی از آسیبهای امروز موسیقی ما این است که اکثر خوانندگان موسیقی سنتی ما نیز در حال اجرای پاپ هستند و هر کدام از کنسرتها به سمت اجرای پاپ میروند و دلیلاش هم کسب درآمد است.
پیرنیاکان گفت: در زمان قدیم نوازندهای مانند استاد شهناز حدود 400 تا 500 برنامه تکنوازی در رادیو داشت و بسیاری از موزیسینهای ما به همین شکل حق و حقوقی داشتند و به طور ثابت به فعالیت میپرداختند و به رسمیت شناخته میشدند. کدام یک از ما امروز میتوانیم 400 تا 500 برنامه تکنوازی داشته باشیم؟ در قدیم این امکانپذیر بود چون برنامه منظمی در این زمینه وجود داشت اما امروز ما برای تامین معیشتمان باید مدام تدریس کنیم و کنسرت بدهیم. در چنین فضایی قطعا خلاقیت از بین میرود و مجموع تمام این عوامل همان موضوعی را پدید میآورد که ما میگوییم هنوز موسیقی به رسمیت شناخته نشده است.
وی افزود: در چنین فضایی اگر استعدادهایی نیز در جشنواره موسیقی جوان کشف شوند قطعا مورد حمایت و آموزش مدون قرار نمیگیرند و مانند بسیاری از استعدادهای دیگر به نتیجه نمیرسند. تا زمانی که مسئله رسمیت پیدا کردن موسیقی حل نشود ما مجبوریم با همین شیوه کجدار و مریز ادامه بدهیم و شرایط به شکل سلیقهای یک روز خوب میشود و یک روز بد. یک روز آقایی در یک پست مهم سمت میگیرد که از موسیقی بدش نمیآید به این مسئله موسیقی تا حدودی توجه میکند فردا شخص دیگری در این سمت قرار میگیرد که میگوید یواشکی از کنار موسیقی عبور میکنیم که اتفاقی نیفتد. با این شیوه نیز قطعا نمیتوان موسیقی مملکت را اداره کرد. باید قانونی باشد که هر فردی مسئول میشود در قبال کمکاریهایش پاسخگو باشد.
عضو هیئت داوران یازدهمین جشنواره موسیقی جوان درباره جشنواره موسیقی جوان نیز گفت: در روزهای آغازین جشنواره موسیقی جوان هستیم و هنوز نمیتوان ارزیابی دقیقی از سطح کیفی شرکتکنندگان داشت اما تا همین جای کار که بخش تار را دیدهایم به گمانم بچهها در دوره قبل از سطح کیفی بالاتری برخوردار بودند. در روز اول جشنواره شرکتکنندگان گروه الف از سطح خوبی برخوردار بودند. این مقایسه را فعلا در زمینه تار در روز اول عنوان کردم. انتظارمان از سطح گروه سنی ج بسیار بالاتر بود به هر حال این عزیزان حدود 27 سال سن دارند و ما خودمان زمانی که در سن این افراد بودیم نوازنده حرفهای بودیم و آثارمان منتشر میشد. به نظرم سال گذشته گروه سنی ج بهتر از امسال بوند.
این موسیقیدان در ادامه افزود: ما در جشنواره با دوستان صحبت میکردیم و معتقدیم که باید از اساتید تمام سازهای مختلف جلسهای با هم داشته باشند و با همفکری، یک رپرتوار مشخصی را برای سازهای مختلف تعیین کنند. تشتتی در رپرتوار تمام سازها وجود دارد. ما اگر بتوانیم مشخص کنیم مثلا برای یک سال تمام گروههای سازی آثار درویش خان را کار کنند. به معلمان هم این اطلاع رسانی صورت بگیرد تا یک رپرتوار ثابت را با هنرجویان کار کنند. نتیجه آن میشود که اولا آثار مثلا درویش خان برای تمام هنرجویان تعریف میشود و با رپرتوار موسیقی کلاسیک خودمان آشنا میشوند. دوما اینکه عیاری برای قضاوت داوران نیز مشخص میشود. در چنین شرایطی گروههای سنی مختلف تمام سازها را میتوان با یکدیگر مقایسه کرد و نقاط ضعف و قوت هنرجویان نیز بهتر مشخص میشود.
وی همچنین در مورد آواز نیز عنوان کرد: ما در بخش آواز دو رپرتوار مشخص داریم یکی ردیف مرحوم استاد دوامی و یکی ردیف زندهیاد محمود کریمی است. اینها از نظر ردیف مرجع محسوب میشوند و باید آموزش داده شوند؛ منتهی متاسفانه الان شیوهها به اسم ردیف تدریس میشود در حالی که شیوهها ردیف محسوب نمیشوند. برای مثال سیدحسین طاهرزاده خواننده بسیار بزرگی است اما ردیف آوازی ندارد بلکه شیوه خاص خودش را دارد. یعنی فرد باید هم ردیف بیاموزد و هم در کنار آن شیوههای آواز خوانی را نیز یاد بگیرد. در این زمینه بسیار تشتت آرا وجود دارد به همین دلیل خوانندهها ردیف را یاد میگیرند ولی به موقع اجرا که میرسند همه در خط یک آواز خوان قرار میگیرند. امروز آوازخوانی که بتواند به طور مستقل آواز بخواند بسیار کم داریم. تنها کسانی که امروز به طور مستقل آواز میخوانند استاد شجریان و آقای شهرام ناظری هستند که آوازشان شبیه به هیچکس نیست. بقیه در حال تقلید هستند.
داریوش پیرنیاکان افزود: این در حالی است که در زمان برنامههای رادیویی قبل از انقلاب ما خوانندههایی مانند استاد بنان، قوامی، شهیدی، گلپایگانی، ایرج، خوانساری، شجریان بودند که هر کدام لحن و شیوه خودشان را داشتند. این مسئله متاسفانه امروز در آواز ما مقفول مانده است. یعنی همه میخواهند از آقای شجریان تقلید کنند بدون اینکه ببینند حنجرهشان این اجازه را میدهد یا نه. باید هنرجوی آواز به جنس و رنج صدایش دقت کند و تا مدتی برای یادگیری تقلید داشته باشد اما بعدها باید از خودشان خلاقیت به خرج بدهند و راهشان را پیدا کنند.
این نوازنده تار همچنین در مورد کیفیت برگزاری جشنواره موسیقی جوان نیز گفت: این جشنوارههای که به دبیری آقای هومان اسعدی برگزار میشود واقعا از نظر کیفیت و مدیریت برگزاری بسیار عالی است. در دوره هفتم جشنواره موسیقی جوان من دبیر جشنواره بودم و قبل از آن هم آشفتگیهای زیادی در جشنواره دیده میشد. در همان دوره هفتم حرکتی را پایهگذاری کردم که ای کاش آن هم به همین جشنواره اضافه شود. در آن زمان گفتم بچه 10 – 11 سالهای که از شهرستان برای شرکت در جشنواره به تهران میآید حتما با همراه میآید؛ برای همین یک شب برای این عزیزان هتل بگیرند و هزینه اش برعهده وزارت ارشاد باشد. آن سال این اتفاق افتاد و انجام شد. این هم جزو کیفیت جشنواره محسوب میشود.
وی عنوان کرد: در طی این چهار دورهای که آقای هومان اسعدی دبیری جشنواره را برعهده دارند واقعا هر دوره بهتر از دوره قبل بوده است. جشنواره موسیقی جوان امروز منسجمتر و بهتر از هر دورهای است. هماهنگیها و همدلی بیشتر است. اینها همه تاثیرات مثبتی بر جشنواره داشته و دارد.
انتهای پیام