تریدینگ فایندر

گزارش مراسم ۱۶ آذر دانشکده‌ی علوم اجتماعیِ دانشگاه علامه (+عکس)

مراسم روز دانشجو، روز یکشنبه در دانشکده‌ی علوم اجتماعیِ دانشگاه علامه طباطبایی با سخنرانی و پرسش و پاسخ دانشجویان با حمیدرضا جلایی پور، برگزار شد.

به گزارش دریافتی انصاف نیوز، این مراسم که قرار بود از ساعت ۱۶ و با سخنرانیِ دکتر حمیدرضا جلایی‌پور در دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه علامه طباطبایی برگزار شود، از ابتدا با حاشیه هایی همراه بود. تاخیر ترک سالن توسط بسیج دانشکده ی علوم اجتماعی که قرار بود رأس ساعت 3:30 سالن را تحویل دهند، موجب شد برنامه با 30 دقیقه تأخیر آغاز شود. همچنین ورود دانشجویان از صبح با سخت گیر همراه بود و کارت دانشجویی مطالبه می‌شد و این در حالی بود که برای گروه قبلی چنین محدودیتی وجود نداشت.

مراسم در حدود ساعت 16 آغاز شد و در ابتدا دانشجویان حاضر در سالن، یار دبستانی خواندند و سپس حمیدرضا جلایی‌پور سخنرانی خود را آغاز کرد.

جلایی‌پور با اشاره به تاریخچه ی حرکت‌هایی دانشجویی، گفت: در جریان انقلاب اسلامی این حرکت دانشجویی بود که مشعل مبارزه را زنده نگاه می‌داشت. در ابتدای دوره اصلاحات باز هم حرکت جمعی فعالان دانشجویی بود که جنبش اصلاحی مردم ایران را که تمام دنیا را به خود معطوف کرد ایجاد کرد. و آنقدر مهم بود که برای تندروها راهی جز سرکوبش باقی نگذاشت. لذا آن حرکت منفی حمله به خوابگاه ها در تاریخ کشور ما ثبت شد. در واکنش جمعی و عظیم مردم ایران در سال 88 باز این فعالان دانشجویی بودند که بیشترین هزینه را دادند. از محرومیت از تحصیل تا محرومیت از داشتن شغل. در دوره مهرورزی و مدیریت شعاری، باز هم فعالان دانشجویی که در برابر این وضعیت که کسی امکان نقد درست را نداشت، ایستادگی مدنی کردند، هزینه دادند و صدها نفر از آنان ستاره دار شدند.

وی با اشاره به نام محمدحسین نعیم‌پور و عماد بهاور، به عنوان دانشجویانی که در زندان هستند، گفت: «فکر نکنید شریعت‌رضوی‌ها اسطوره بودند، آن‌ها هم کسانی مثل همین‌ها بودند. آقای نعیمی پور دانشجوی دانشگاه علامه معدل فوق لیسانش 19.5 بود. آخرین تئوری‌هایی را که راجع به اقتصادِ نهادی است، می دانست، با این حال در فعالیت های دانشجویی نیز پُرکار بود».

این استاد دانشگاه ادامه داد: «آقای بهاور دانشجوی دانشگاه تهران را چون خودم بیست سال است که دانشگاه تهران درس می‌دهم، می‌شناسم. نمونه‌ترین فارغ‌التحصیل علوم سیاسی ایران است. این شخصیت‌ها را باید طلا گرفت. خطابم به مقامات کشور است. جای این‌ها در زندان نیست، کسانی که می دزدند و می زنند، باید در زندان باشند».

در این‌جا دانشجویان، به صورتِ مکرر تشویق کردند و شعار «دانشجوی زندانی آزاد باید گردد» سر دادند.

او به نقش دانشجویان در انتخابات سال 92 اشاره کرد و گفت: «سال هشتاد و هشت تا نود و دو از لحاظ حجم کنترل واقعا قابل توجه بود. در انتخابات 92 در همین شهر تهران 50 درصد از مردم شرکت نکردند. اگر فرض کنیم همیشه بیست درصد از مردم شرکت نمی‌کنند، ولی 30 درصد آگاهانه نیامدند چون فکر می‌کردند فایده‌ای ندارد. این جو ناامیدی را دانشجویان شکستند و مردم را متقاعد کردند رأی بدهند و فضای بسته قبلی به دوره اعتدال رسید، دوره‌ای که وقتی هر مقام سیاست خارجی ما به سفر خارجی می‌رفت، نگران بودیم که آبروی ما بیش از این نرود».

وی ادامه داد: «این که اکنون وارد دوره‌ای شدیم که ایران در منطقه و جهان تلالو دیگری دارد، نتیجه غافلگیری‌ای بود که تندروها در انتخابات  سال 92 دچارش شدند. آقای روحانی که از آقای هاشمی مهمتر نبود؛ آقای هاشمی شناسنامه این انقلاب است و ما بچه‌های این انقلابیم. دیدیم که این شناسنامه را احراز صلاحیت نکردند. اگر فکر می‌کردند که آقای روحانی هم رأی می‌آورد، ایشان را هم ردصلاحیت می‌کردند. این حضور خلق الساعه و چشمگیر مردم در این رأیی که ساخت کار که بود؟ با بررسی تجربی‌ای که من کردم، کار دانشجو‌ها بود. ساعت ده شب معلوم شد که در شهرهای کوچک ایران، بیش از هفتاد درصد به آقای روحانی رأی داده‌اند. اگر دانشجوها پیش قراولی نمی‌کردند، ما از آن دوره بسته، به دوره‌ای که اندکی بازتر بود، وارد نمی‌شدیم».

وی همچنین افزود: «با نگاهی به حرکت‌های هفتاد ساله دانشجویان، می‌بینیم جنبش‌های دانشجویی، در پاره‌ای مواقع، کاملا باصدا بودند همچون نهضت ملی، انقلاب اسلامی و در دوره اصلاحات. در دهه پنجاه، جنبش دانشجویی ما بی‌صدا بود و دانشجویان از سال پنجاه تا پنجاه و شش سبک زندگی جدید اسلامی‌ای را دنبال می‌کردند و در این دوران ما دارای جنبش دانشجویی مذهبی بی‌صدا بودیم. شاهد بودیم که پس از سرکوب جنبش دانشجویی در 18 تیر 78، حرکت دانشجویی، از جنبش باصدا به بی‌صدا تبدیل شد. زمانی که هزینه فعالیت سیاسی در جامعه‌ای که دموکراتیک نباشد، بالا می‌رود، عقلانیت جنبش، سبب می‌شود که تبدیل به بی‌صدا شود. همچنین، فعالان دانشجویی پس از سرکوب تحت تأثیر الگوهای اصلاحی در برابر الگوهای رادیکال قرار می‌گیرند. و اینکه گسترش ارتباطات، سبب می‌شود این‌ها به جای حضور در فضای واقعی، در فضای مجازی حضور بهم برسانند. لذا بعضی مسخره می‌کنند که جنبش‌های واقعی تبدیل می‌شود به جنبش‌های خیالی در صورتی که این حرف نادرست است و نمونه‌اش غافلگیری از حضور مردم در تشیع جنازه پاشایی است. این حضور، نشان از آن دارد که جریان مجازی را نباید غیرواقعی پنداشت چرا که به محض این‌که امکان فعالیت داشته باشد، واقعی خواهد شد. در حال‌حاضر هم ما در دوره جنبش بی‌صدای دانشجویی هستیم».

وی در بخش دیگری از صحبت‌های خود با اشاره به این که در جامعه ما، عرصه عمومی نقد و بررسی عموما برگردن فعالان دانشجویی بوده است گفت: «فعالان دانشجویی همیشه محیط‌هایی را فراهم می‌کردند که عده‌ای دیگر، مسائل جامعه را بتوانند نقد کنند. چرا که اگر نقد نباشد، دموکراسی واقعی نیست».

و همچنین افزود: «از سال 76 به بعد اما در گفتمان جنبش دانشجویی ما، تغییر خواهی، پیرامون مفاهیم توسعه شکل گرفته است. این که توسعه باید همه‌جانبه و پایدار و نیز عادلانه باشد. از جهت دیگر، دانشجوهای ما در حال حاضر به توسعه‌ای توجه می‌کنند که تجربه بشری، تکنولوژی و اخلاق را محترم بشمارد که اسم تئوریک آن مدرنیته درونزا است. در مقابل، تندروها، به این‌ها می‌گویند که دنبال غربی شدن، آمریکایی شدن و فروختن کشور هستند. اما این تندروها دنبال چیز خطرناکی هستند: آن‌ها دنبال بدیل مدرنیته‌اند. یعنی دنبال چیزی هستند که ما نمی‌دانیم چیست. ما می‌دانیم تجربه‌های بشری چیست، حرف‌های فلاسفه چیست، اما نمی‌دانیم آن‌چه این‌ها دنبال آن هستند، چیست. مفاهیمی را از مذهب و مهدویت قرض می‌گیرند، اما این که این بدیل مدرنیته‌ای را که دنبالش هستند، چیست را مشخص نمی‌کنند. و این خطرناک است چرا که روند توسعه کشور را کند می‌کند».

وی به موضوع بورسیه‌های غیرقانونی اشاره کرد و گفت: «نگاه نکنید که مساله بورسیه را شخصی کردند، پشت این موضوع یک تئوری بود: این که دانشگاه‌های کشور به نخبه‌ها بورسیه می‌دهد و این نخبه‌ها علوم اقتصاد و جامعه‌شناسی و … می‌خوانند و این علوم حرف غربی‌ها را می‌زند و در نهایت این‌ها کشور را می‌فروشند. بنابراین ما باید آدم‌های خودی را جایگزین کنیم. در تمامی دانشگاه‌های بزرگ دنیا، اساتید بزرگشان را تا زمانی که مشاعرشان کار می‌کند، از دانشگاه‌ها بیرون نمی‌کنند، چرا که دانشگاه، با حضور این‌هاست که معنی پیدا می‌کند. استادهای ما را در اوج پختگی، بازنشسته کردند. به بهترین دانشجوهای دکتری ما اجازه تحصیل ندادند. جلوی حضور زنان را در دانشگاه، گرفتند. پشت تمامی این کارها همین ایده‌ بود».

وی در پایان ضمن نتیجه‌گیری از سخنان خود، گفت که حرکت‌های جمعی دانشجویی را تا زمانی که در جامعه ما مطالبات هست، نمی‌توان محو کرد. تا زمانی که در کشور ما مردمسالاری، خوب کار نکند، ما جنبش دانشجویی خواهیم داشت.

پس از پایان سخنرانی جلایی‌پور، دانشجویان پرسش‌های خود را مطرح کردند. یکی از دانشجویان در سوالی مکتوب، با مخالفت با سخنان جلایی‌پور، از او پرسید: «شما اغتشاشگران فتنه 88 را با امثال شهید قندی مقایسه می‌کنید؟» وی با اشاره به نام نعیمی پور گفت «دانشجوی اخلاق‌گرا چرا در خیابان مطالبه‌گری می‌کند؟». او همچنین از آنچه «خفقان در دوران اعتدال» می خواند، پرسید و جلایی‌پور ضمن دفاع از نعیمی پور، در پاسخ گفت: «کدام اغتشاشگر؟ من پنج بعدازظهر در ستاد مهندس موسوی بودم. با کوکتل مولوتف و گاز اشک‌آور به ما حمله کردند». در اینجا دانشجویان حاضر در سالن به شدت جلایی‌پور را تشویق کردند.

او با بیان این که «این دوست ما واقعا دلسوزانه نوشته، اما من می‌خواهم یادش بیاورم. شاید آن زمان، دبیرستان بوده، شاید هم اطلاع نداشته»، به تفاوت عمل دولت در آن مقطع با روال انتخابات های گذشته اشاره کرد و گفت: از نظر من، اگر از واژه فتنه بخواهیم استفاده کنیم، فتنه‌گر همین‌ها بودند که این کارها را کردند». در این‌جا نیز دانشجویان جلایی‌پور را تشویق کردند.

جلایی پور ادامه داد: «راهپیمایی‌ها کار مهندس موسوی و کروبی و احزاب نبود، خودجوش بود و کار خود مردم بود. مردم را مسخره نکنیم. یکی از اشکالاتی که اصولگراها دارند، این است که فکر می‌کنند مردم کوزه خالی اند و با تبلیغات صدا و سیما به خیابان می‌آیند. کسانی که به خیابان‌ها آمدند، تک تک مردم بودند».

وی با اشاره به این که تندروها مردم را خوب نمی شناسند، چگونگی انتخابات سال گذشته را نتیجه ی ایستادگی مردم خواند.

جلایی پور در مورد سوال این دانشجو در مورد «خفقان» در دوره ی فعلی، به برنامه ی بسیج با حضور حسن عباسی در قبل از برنامه ی روز دانشجو اشاره کرد و گفت: «به نظر من اصلا برای نهادهای اینچنینی هیچ خفقانی ایجاد نشده و وضعشان خیلی هم خوب است اما اجازه بدهند که دیگران هم سخن بگویند و نقد کنند».

پس از پرسش و پاسخ دانشجویی، کلیپی توسط دانشجویان، به مناسبت 16 آذر ساخته شده بود پخش شد. پس از پایان کلیپ، از برگزاری تریبون آزاد و قرائت بیانیه ی برگزار کنندگان درباره ی 16 آذر جلوگیری شد.

بانک صادرات

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا