خرید تور تابستان

اوامر و نواهی قرآن | «محمد مجتهد شبستری»

حجت الاسلام دکتر «محمد مجتهد شبستری»، روشنفکر دینی و استاد دانشگاه تهران، در یادداشتی با عنوان «اوامر و نواهی قرآن» در سایت شخصی خود نوشت:

۱- اگر این ادعا که اوامر و نواهی قرآن تشریعات لفظی مستقیم و بلاواسطه‌ی شخص خداوند است، معقول نیست (چنانکه پیشتر گفته شد) پس آنها امر و نهی‌های چه کسی هستند؟

پاسخ صاحب این قلم برای این پرسش چنین است:

۲- امر و نهی‌های قرآن قطع نظر از شکل‌های بیانی گوناگون آنها بر دو قسم است. الف) امر و نهی‌های مربوط به تهذیب نفس، اخلاق و عبادات و… ب) امر و نهی‌های مربوط به نظم و سامان دهی به زندگی اجتماعی مخاطبان قرآن.

اسناد تاریخی و نیز بسیاری از آیات قرآن به مثابه شواهد تاریخی به وضوح نشان می‌دهند که پیامبر اسلام در طول دوران نبوت خود دو گونه اداء رسالت کرده است: هدایت معنوی مخاطبان خود و رهبری حکومتی آن مجتمع که از پیروان او تشکیل شده بود. بنا بر این اعتقاد مفروض که آیات اوامر و نواهی قرآن به شخص حضرت رسول (ص) منسوب است (۱) می‌توانیم چنین بگوئیم: قسم اول از اوامر و نواهی قرآن به هدایت معنوی آن حضرت مربوط است و قسم دوم از آنها به رهبری حکومتی وی. او با امر و نهی‌هایی که از قسم اول‌اند یک «طریقت معنوی نبوی» تأسیس کرده است و با امر و نهی‌هایی که از قسم دوم‌اند در طول حکومت داری خود نظم و سامان اجتماعی و جنگ و صلح یک مجتمع را اداره کرده است. بنا بر این همه‌ی اوامر و نواهی قرآن تشریعات نبوی شخص پیامبر اسلام است.

۳- آنچه در این نوشته مورد اهتمام من است تشریعات حکومتی پیامبر است. تشریعات پیامبر در قلمرو حکومت داری خود مانند تشریعات حکومت داران دیگر بوده است. این امر و نهی‌های حکومتی در یک مجتمع انسانی معین که «واقعیات»، «قابلیت‌ها»، «ضرورت‌ها» و «امکانات» مشخص داشته صورت گرفته و هدف‌های معینی را تعقیب کرده است (۲). آن‌ها در خلاء و در ناکجا آباد و برای هر مکلف در هر کجا و در هر عصر که باشد (چنان که فقیهان می‌گویند)، صادر نشده‌اند. علاوه بر این امر و نهی‌های حکومتی پیامبر با محدوده‌های آگاهی‌های او و شخصیت انسانی ویژه‌ی او، چگونگی‌های دریافت او از عدالت، نظم و سامان اجتماعی و جنگ و صلح و بسیاری از امور دیگر از این قبیل محدود می‌شده است.

۴- جای انکار نیست که پیامبر بسیاری از امر و نهی‌های حکومتی خود را که در قرآن آمده امر و نهی خدا اعلام کرده است. حقیقت این نسبت دادن به خدا چیست؟

صاحب این قلم که مجموعه‌ی قرآن را بیش از هر چیز یک «مجموعه‌ی تفسیری روایی نبوی از جهان» می‌بیند وقتی به این نسبت دادن‌ها در بافت کلی مجموعه‌ی قرآنی نگاه می‌کند آنها را نیز یک امر تفسیری می‌بیند ولاغیر. معنای تفسیر در اینجا این است که در نظر محمد (ص) اگر خداوند فرضاً در روی زمین بر آن مجتمع انسانی حکومت می‌کرد که او در آن می‌زیست، همان امر و نهی‌های حکومتی را صادر می‌کرد که محمد آنها را صادر کرده است. این دریافت گونه‌ای تفسیر است از اراده‌ی الهی. محمد در باب نظم و سامان دهی اجتماعی و حکومت داری از اوامر و نواهی نفس الامری خدا که ناشی از علم خداوند به مصالح افعال انسان‌ها است خبر نداده است. چنان که وی از دین واقعی که آفریده‌ی خداست و یا این که خداوند در هر واقعه‌ای حکمی دارد سخن نگفته است. این مقولات در قرآن دیده نمی‌شود. این‌ها را متکلمان و علمای اصول ساخته و پرداخته‌اند.

__________

(۱) نگارنده شخصاً نمی‌داند که چه تعداد از اوامر و نواهی قرآن را به صورت اطمینان آوری می‌توان به شخص پیامبر اسلام نسبت داد.

(۲) نگاه کنید به توضیح این واژه‌ها در مقاله‌ی «ایمان، سیاست و حکومت» در کتاب ایمان و آزادی از صاحب این قلم.

انتهای پیام

بانک صادرات

نوشته های مشابه

پیام

  1. آقای مجتهد شبستری آنقدر برای برادران و خواهران انصاف نیوز مقدس شده که تجربه کرده ام که نقد نظرات ایشان را منتشر نمی کنید. چه حاجت به نوشتن نظر؟

    1
    2
  2. اقای شبستری
    من به عنوان یک خواننده عادی، نه در سایت شما، (و همینطور در این نوشته) منبع و ماخذی برای بیان نظرات تان ندیدم و صرفاً بیان صحبت های شما بود. فرق شما به عنوان یک محقق با یک فرد عادی این است که دلیل منطقی بیاورید و برای اثبات آنها مدارک علمی

    1
    1
  3. سلام-قرآن معصوم است یعنی عاری از اشتباه و هرگونه سهو و باید با مقتضیات انسانی نازل می شد قرآن هدایت است و هرکسی به فراخور هوش خود از آن بهره ها می برد و پاسخ سوالات خود را می گیرد وبه زبان ساده ائمه معصومین (ع) هم پرورش یافته تفکرات قرآنی هستند و هرچه فرمودند مطابق قرآن بود به نظر من استاد شما حرفش را واضح نمی زند خوب اگر اینهمه که می گوئی توضیح بفرما به درد چه کاری می خورد -حضرت محمد (ص) در معراج هر آنچه را که باید دیده اند و حضرت علی(ع)هم. لذا و قتی در جنگ صفین قرآن ها را بر بالای نیزه کردند تا بفریبند فرمود قرآن ناطق منم و همچنین می دانیم برای اینکه فریب شیطان را نخوریم باید به فرموده پیامبراسلام کتاب خدا و عترت باهم تمسک جوئیم تا در کنار حو ض کوثر شروعی جاودانه داشته باشیم -من متوجه شدم انسان آنقدر بزرگ نیست که بیش از آنچه در قرآن تشریح شده بتواند درک کند یا باد شانس می آورد از ساده لوحان مانند آن شبان (در داستان حضرت موسی و شبان)می شد (که بیشتر سکنه بهشت ساده لوحانند) یا مانند خواجه حافظ و… توسل کند تا وقت سحر از غصه نجات تش دهند و الا متحیر می ماند تا بمیرد

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا