خرید تور نوروزی

درد دل فعالان کانون های فرهنگی دانشگاه

میزگرد فعالان دانشجویی با موضوع مشکلات کانون‌های فرهنگی و هنری دانشگاه‌ها در انصاف نیوز برگزار شد. این میزگرد با حضور فعالین فرهنگی دانشگاه‌های تهران برگزارشده و در آن به مشکلات کانون‌های فرهنگی دانشگاه‌ها و علل این مشکلات پرداخته شد.

به گزارش انصاف نیوز، میزگرد دانشجویی انصاف نیوز با موضوع مشکلات کانون‌های فرهنگی دانشگاه‌ها با حضور «علی ممتازان» دبیر کانون نجوم و فلسفه علم دانشگاه امیرکبیر، «فرهاد حبیبی» دبیر سابق کانون فیلم و شورای فرهنگی دانشگاه خواجه نصیر، «پارسا زهره‌ای» دبیر سابق کانون فیلم و عضو فعلی شوری مرکزی کانون کتاب‌خوانی دانشگاه تهران و «حسن فکوری» دبیر سابق شورای فرهنگی دانشگاه تهران برگزار شد.

 

فعالیت فرهنگی از دید مسئولین در راستای سرگرمی هستند

 

در ابتدای میزگرد علی ممتازان، بابیان اینکه مسئولین دخیل در بررسی و صدور مجوز برنامه‌ی کانون‌ها هیچ تخصصی درزمینهٔ‌های فرهنگی ندارند، گفت: هیچ‌گونه ملاکی برای رد یا قبول درخواست اجرای برنامه وجود ندارد و دلیلی هم برای رد درخواست مجوز برنامه‌ها گفته نمی‌شود و حتی برای برنامه‌های خاصی که به شورای نظارت فرستاده می‌شود، حتی علاوه بر اینکه ملاکی برای صدور مجوز وجود ندارد، حتی صلاح‌دید مسئولین نیز لحاظ می‌شود.

در ادامه پارسا زهره‌ای درباره روند مجوز گرفتن برنامه‌ها در دانشگاه تهران ضمن تصریح اینکه این روند برای هرکدام از تشکل‌ها، کانون‌ها و برنامه‌های مختلف به یک نحوی عمل می‌شود گفت: «تابستان سال گذشته رئیس سابق اداره کل فرهنگی، مهندس عسگری کاری را کلید زندند که یک آیین‌نامه‌ای برای کانون‌های فرهنگی تدوین و تصویب شود که همه چهارچوب‌ها مشخص شود و کانون‌ها بر اساس آن فعالیت کنند؛ و با تمام هزینه‌های زمانی و زحمت‌هایی که کشیده شد درنهایت در جلسه معاونت فرهنگی رد شد» او علت این امر را محافظه‌کاری بیش‌ازحد مسئولین دانسته و گفت که درگذشته مسئولین دانشگاه به این اندازه محافظه‌کار نبوده‌اند اما با ریاست فعلی و معاونت فرهنگی جدید عملکرد دانشگاه بسیار محافظه‌کارانه شده است.

حبیبی، دبیر شورای هماهنگی سابق دانشگاه خواجه نصیر با تأیید و ادامه مشکلات ذکرشده گفت: «فعالیت فرهنگی از دید مسئولین دانشگاه خواجه نصیر، یک سری فعالیت در راستای سرگرمی هستند؛ و ذهنیت آن‌ها به این صورت بود که فعالیت فرهنگی باید دانشجویان را سرگرم کند. تولید فرهنگی و تولید کار فکری برایشان جایی ندارد و درنتیجه یک سری از این کارها که دردسر دارند و می‌گویند فعالیت‌ها باید در جهت همان سرگرمی باشد» و در ادامه به آنچه مشکل دانشگاه‌های صنعتی مانند دانشگاه محل تحصیل خود گفت که مشکلی که دانشگاه خواجه نصیر و دانشگاه‌های صنعتی مثل امیرکبیر که اساتید‌ آن‌ها در رشته‌های فنی متخصص هستند و ازآنجایی‌که رئیس و معاونینش از همان دانشگاه انتخاب می‌شوند و از مجموعه‌ای شبیه این‌یک شخصی باید به‌عنوان معاون فرهنگی انتخاب شود و دراین‌بین خیلی کم هستند افرادی که درزمینه‌ی فرهنگی متخصص باشند، ولو اینکه زمینه‌اش از فعالیت فرهنگی بوده باشد. در این دانشگاه‌ها رئیس دانشگاه این دید را دارد که در این دانشگاه صرفاً قرار است تعدادی مهندس یا متخصص در علوم پایه تربیت شوند و کار فرهنگی سرگرمی بوده یا چندساعتی وقت دانشجو پر شود.

همچنین حبیبی در رابطه با مشکلات صدور مجوز توسط شورای فرهنگی گفت: «یک شورا فرهنگی وجود دارد با تعدادی عضو که ریاست آن به عهده رئیس دانشگاه بوده و معاون فرهنگی و معاون دانشجویی و نماینده نهاد رهبری و رئیس بسیج اساتید و فرمانده بسیج دانشجویی و دبیر بزرگ‌ترین تشکل دانشجویی که در حال حاضر انجمن اسلامی دانشجویان هست. به عبارتی شورای فرهنگی دانشگاه خواجه نصیر دارای دو عضو دانشجویی هم هست اما از کانون‌های فرهنگی کسی به نمایندگی نیست!»
او درباره اینکه آیا در جهت رفع این مشکل قدمی برداشته‌شده یا خیر گفت: «در یک سالی که مسئولیت دبیر هماهنگی کانون‌ها بودم تلاش بر این داشتم که دبیر شورای هماهنگی نه حتی به‌عنوان عضو دارای حق رأی، بلکه به‌عنوان عضو ناظر در جلسات شورای فرهنگی حضورداشته باشد اما مخالفت شد.»

 

قانون ناکارآمد و عدم متولی امور فرهنگی؛ دلیل تداخل برنامه‌های تشکل‌ها و کانون‌ها

 

زهره‌ای درباره اینکه تشکل‌ها معمولاً اقدام به برگزاری برنامه‌های فرهنگی و هنری می‌کنند و اینکه آیا این تداخلی بین فعالیت‌های کانون‌ها ایجاد می‌کند یا خیر گفت: تداخل‌ها همیشه هست اما برای مثال معاون فرهنگی سابق دانشکده فنی دانشگاه تهران اولویت را بر فعالیت کانون‌های فرهنگی گذاشته بود و دیگر تشکل‌ها اگر برنامه‌ای داشتند که در حوزه تخصصی کانون‌ها بود موظف به همکاری با آن‌ها بودند؛ اما این در حد همان یک دانشکده بود.

اما حبیبی برخلاف زهره‌ای معتقد هست نباید از برگزاری برنامه توسط یک تشکل دانشجویی جلوگیری شود. او دلیل خود را این‌گونه توضیح داد: «چون نفس جلوگیری از اجرای یک برنامه توسط عده‌ای دانشجو غلط است. به‌جای این باید یک سازوکار مشخص‌تری به وجود بیاوریم و از یک جنبه دیگر یک رقابتی در یک بستر عادلانه به وجود بیاید، برای مثال دانشگاه هیچ‌گاه هزینه زیادی برای برنامه کانون‌ها صرف نمی‌کند درحالی‌که ممکن هست برای اجرای همان برنامه توسط یک تشکل بودجه چندمیلیونی در نظر بگیرد و یا مسیر تشکل‌ها برای اخذ مجوز بسیار آسان‌تر از کانون‌ها هست.» و در ادامه از تجربه خود دراین‌باره در دانشگاه خواجه نصیر گفت: «برای مثال در دانشگاه خواجه نصیر در یک برهه کانون فیلم اجازه پخش فیلم خارجی نداشت درحالی‌که یک سری تشکل دیگر فیلم خارجی پخش می‌کرد که هیچ مبنای قانونی نداشت و همه به خاطر ترس یا محافظه‌کاری بوده»

اما فکوری در ادامه با گفتن اینکه «نباید جلوی فعالیت کسی روگرفت اما یک بحثی وجود دارد آن‌هم بحث اولویت‌بندی است» نظری متفاوت از حبیبی داشته و گفت: «اولویت‌بندی یعنی زمانی که دو طرح موازی و مشابه وارد معاونت فرهنگی یا شورای فرهنگی می‌شود اگر این طرح در حیطه تخصصی یک کانون فرهنگی باشد اولویت باید با کانون فرهنگی باشد و درصورتی‌که کانون توان اجرای آن طرح را نداشته باشد اولویت با تشکل دیگر است».

به عقیده ممتازان اما موازی کاری محدود بر فعالیت‌های مشترک کانون‌ها و تشکل‌ها نیست و این‌گونه ادامه داد که بعضاً دانشگاه خود این موازی کاری انجام می‌شود. او دراین‌باره مثالی زد و گفت: «برای مثال در قسمت پخش موسیقی حسن ریوندی را از خارج دانشگاه دعوت کرد درحالی‌که یک ماه قبل کانون موسیقی مجوز برگزاری جشنواره موسیقی سوگواری را نگرفت آن‌هم به دلیل اینکه این برنامه اجرای موسیقی داشت.»

ممتازان در ادامه نظر خود علل و راه‌حل این مشکل را این‌گونه توضیح داد: «مشکل از اینجاست که جایگاه کانون‌های فرهنگی در دانشگاه مشخص نشده است که آیا کانون‌های فرهنگی متولی فعالیت فرهنگی در دانشگاه هستند یا خیر؟! زمانی می‌توان در این زمینه به یک وحدت در دانشگاه رسید که متولی ثابت برای امور فرهنگی داشته باشیم فرقی نباید بین یک تشکل و کانون در مسیر مجوز گرفتن وجود داشته باشد»

اما فکوری ریشه این مشکلات را در مشکلات قانونی می‌بیند و دراین‌باره گفت: «ریشه مشکلات ما عدم قانون صحیح است. ما هیچ اسلوب قانونمند درستی درباره سازوکار فعالیت کانون‌های فرهنگی نداریم و اگر آیین‌نامه‌ای هم که هست در این زمینه ناکارآمد هست» و این‌گونه ادامه داد: «وقتی کارآمدی وجود ندارد و وقتی کارآمدی وجود نداشته باشد، متولی امور وجود ندارد و در عدم متولی امور موجب می‌شود تشکل‌های مختلف در امور تخصصی یکدیگر ورود می‌کنند»

ممتازان نیز در ادامه گریزی به این مشکلات قانونی زد و گفت: «در قانون صراحتی وجود ندارد و همه‌چیز محول شده به شورای فرهنگی یا هیئت نظارت که تصمیم بگیرند چه برنامه‌ای و توسط چه کسی باید اجرا بشود»

 

 چرا باید به وزارت فرهنگ گفته شود وزارت ارشاد؟!

 

در ادامه میزگرد فکوری درباره مشکلاتی که دانشگاه‌هایی مانند تهران و خواجه نصیر که پردیس‌های آن به‌صورت پراکنده هستند، گفت: «در قانون داریم که هر واحد مجزای دانشگاه اعم از پردیس یا خوابگاه می‌تواند کانون فرهنگی داشته باشد و با حداقل سه کانون می‌تواند شورای هماهنگی داشته باشد. این یعنی در اجرا، قانون کاملاً جزءنگر هست اما از طرفی در تصویب طرح‌های پیشنهادی این کانون‌ها کاملاً کل‌نگر بوده و مجوز باید از طرف شورای فرهنگی کل دانشگاه صادر بشود. این یعنی برای هر برنامه که یک کانون در یک پردیس یک‌نهاد کل دانشگاه باید تشکیل جلسه بدهد و تصمیم‌گیری کند و این یعنی قانون بادید از بالا به پایین قانون‌گذاری کرده و این قانون کارآمد نیست.» او راه‌حل این مشکل را در آن می‌بیند که قوانین باید با مشورت فعالین دانشجویی نوشته شود و برای این مورد بخصوص برای مثال می‌توان این‌گونه عمل کرد که برای برنامه‌هایی با مخاطب درون دانشکده‌ای یا مجوز از سوی دانشکده مربوطه صادر شود.

اما در مقابل حبیبی بر این باور هست که قوانین در کل محدودکننده بوده و گفت: «جنس فعالیت کانون‌های فرهنگی، هنر هست و در تمام جوامع بشری هرگاه هر محدودیتی برای فرهنگ و هنر ایجادشده حتماً به آن‌ها لطمه واردشده است. اینکه یک برنامه فرهنگی که تعدادی دانشجو در دانشگاه به وجود می‌آوردند چه نیازی به مجوز گرفتن دارد؟ وقتی جایگاه دانشجو فهمیده شود که چه جایگاه بزرگی دارد نیازی به این قوانین و این محدودیت‌ها نخواهد بود» به عقیده حبیبی قانون‌گذارانی که در این چندساله برای فعالیت دانشجویی قانون نوشته‌اند ذره‌ای به این فکر نکرده‌اند که قانونی نوشته شود که قابل‌اجرا باشد و صرفاً دغدغه آن‌ها ایجاد محدودیت بوده است. او این تفکر را محدود به دانشگاه ندانسته و گفت: «چه‌بسا مسئولین فرهنگی ما، چه در درون دانشگاه و چه در بیرون از دانشگاه صرفاً به دنبال محدود کردن و جلوگیری هستند، برای مثال چرا باید به وزارت فرهنگ گفته شود وزارت ارشاد؟ چرا باید وزارت خانه‌ای به وجود بیاید که کار آن ایجاد محدودیت باشد؟!»

در ادامه حبیبی با اشاره به مشکلات پراکندگی دانشگاه خواجه نصیر گفت: «در خواجه نصیر که کانون‌ها همه به‌صورت دانشگاهی هستند که البته این موضوع لطمه هم می‌زند برای اینکه خواجه نصیر شش تا پردیس دارد و این موضوع فعالیت کانون‌ها به‌صورت دانشگاهی را سخت‌تر می‌کند» او در ادامه به این موضوع اشاره کرد که در دانشگاه خواجه نصیر باوجوداینکه هر دانشکده یک مدیر فرهنگی دارد اما به‌هیچ‌وجه حق صدور مجوز به فعالیت کانون‌ها را ندارد.

 

کل ساختار مشکل دارد / طرف مقابل ما از نبود ما خوشحال‌تر خواهد شد

 

حبیبی با توضیح اینکه نهادهای بیرونی و غیردانشگاهی چه نقشی در مشکلات دانشگاه دارد گفت: «از بالا که نگاه کنیم رئیس دانشگاه را وزیر علوم انتخاب می‌کند، وزیر علوم خود بدون صلاح‌دید شورای عالی انقلاب فرهنگی اجازه هیچ کاری ندارد و این شورا خود باید بررسی شود که چه تعداد از آن‌ها دانشگاهی و چهره‌های دانشگاهی هستند؟ و این هرچقدر پایین‌تر بیاییم به همین منوال به ترتیب افرادی باصلاحیت در رده‌های دانشگاه قرار نمی‌گیرند.»

او بابیان اینکه است مشکلات سال‌هاست توسط دانشجویانی که در کانون‌های فرهنگی فعالیت می‌کنند در سراسر کشور زده‌شده‌ است، گفت: «حتی می‌توان گفت تا حدودی خود مسئولین هم از این مشکلات بی‌اطلاع نیستند اما به‌این‌علت که کل چرخه این سیستم معیوب هست، درست نمی‌شود»

در ادامه حبیبی درباره اینکه خود چرا حاضر به فعالیت در چنین ساختار غلطی شده است، گفت: «از اول نمی‌دانستم ساختار غلط است و بعد هم هرکدام دغدغه‌هایی داشتیم و جاهایی هم بوده که هرکدام به‌اندازه خود بتوانیم تأثیرگذاری داشته باشیم و هرچند این تأثیرگذاری قطره‌ای بوده در مقابل دریا اما بودنش بهتر از نبودنش بوده و طرف مقابل ما طبیعتاً از نبود ما خوشحال‌تر خواهد بود.»

در ادامه زهره‌ای با آیا او هم قانون‌گذار را طرف مقابل خود می‌داند یا خیر، گفت که کسانی که قانون‌گذاری می‌کنند و کسانی که قانون را اعمال می‌کنند متخصص نیستند

و فکوری نیز در تکمیل حرف زهره‌ای گفت: «منظور از متخصص این نیست که مدرک مدیریت فرهنگی ندارند که چه‌بسا بسیاری از این مسئولین دکتری مدیرت فرهنگی هم داشته باشند اما هیچ‌کدام در این سازوکار کارنکرده‌اند»

ممتازان نیز ادامه داد: «دانشجویان در تصمیم‌گیری‌ها دخیل نیستند و در مقابل مسئولین این ادعا رادارند که خود روزی دانشجو بوده‌اند و سؤال اینجاست که این دانشجویان قدیمی خود چقدر کار دانشجویی انجام داده‌اند در زمان خود؟! از طرفی حتی درصورتی‌که انجام داده باشند هم در حال حاضر چرا دانشجویی که فعالیت فرهنگی انجام می‌دهد نباید در این قانون‌گذاری‌ها دخیل باشد؟»

ممتازان در ادامه به تفاوت نسل اسبق دانشجویان اشاره کرد و گفت: «اگر ما این را قبول کنیم که نسل خیلی خوب دانشجوی ما نسل قبل از انقلاب و نسل اوایل انقلاب باشند، تنها دلیلی که آن‌ نسل توانستند موفق باشند و الگوی امروز ما باشند، این است که آن‌ها آزادی داشتند یعنی در آزادی هست که یک شخص می‌تواند کار فرهنگی درستی انجام دهد و آن را گسترش بدهد و در این آزادی هست که فرهنگ‌ و ضد فرهنگ‌ها و تفاوت‌های فرهنگی باعث سنتز یک فرهنگ جدید در جامعه بشود که برای آن جامعه مفید باشد.»

 

جشنواره رویش باید مجمع سالانه کانون‌ها باشد، نه مسابقه کانون‌های فرهنگی

 

در ادامه میزگرد دانشجویی انصاف نیوز حبیبی در جواب این پرسش که آیا در حال حاضر اتحادیه‌ای صنفی برای کانون‌های فرهنگی وجود دارد یا خیر گفت: «یک برنامه‌ای هست که متعلق به همه کانون‌های فرهنگی است به اسم «رویش» اما هیچ نهاد صنفی‌ای در حال حاضر برای کانون‌های فرهنگی وجود ندارد»

ممتازان هم در ادامه گفت که اولین تشکل صنفی در حال شکل‌گیری هست و چند کانون فلسفه در سطح کشور در حال شکل دادن یک اتحادیه هستند، اما در حال حاضر هیچ نهاد کشوری‌ای به‌جز جشنواره رویش وجود ندارد که اتفاقی هم آنجا نمی‌افتد.

اما فکوری دلیل اینکه چرا رویش خروجی ندارد گفت که چون صدای دانشجو در آن شنیده نمی‌شود و اگر بنا بر بررسی مشکلات هم باشد چند روز بعدازآنکه میزگردی در این جشنواره گذاشته شود به فراموشی سپرده خواهد شد.

فکوری در ادامه به گذشته اشاره‌کرده و گفت: «زمانی مجمع‌ها وجود داشتند و کانون‌های سراسر کشور در یک حوزه خاص دورهم جمع شده و مجمع خود را داشتند. دبیرخانه داشتند و دبیران فرهنگی به آنجا رفت‌وآمد داشتند و صرفاً به یک جشنواره برای بیلان کاری بسنده نمی‌شد و این استمرار موجب انتقال تجربه بین دانشجویان می‌شد و این نیز موجب بالا رفتن تأثیرگذاری کانون‌ها در دانشگاه‌ها می‌شد».

حبیبی نیز در ادامه فکوری افزود: «وقتی فعالیت فرهنگی از دید مسئولین به‌نوعی سرگرمی هست، جشنواره‌ی رویش فعالیت دانشجویی و فرهنگی را تبدیل به کالا می‌کند و همه‌چیز در آن به دیدی عدد و رقم دیده می‌شود و طبیعتاً در چنین برنامه‌ای دانشگاه‌های بزرگ تعداد فعالیت‌ها زیاد هست همه جوایز به آن‌ها تعلق می‌گیرد و دانشگاهی مانند علامه طباطبایی در کنار دانشگاهی صنعتی مانند خواجه نصیر قرار می‌گیرد درحالی‌که جنس دانشگاه‌ها فرق دارد».

به عقیده حبیبی مسئولین تعریف کار فرهنگی را عوض کرده‌اند و خبری از هنر متفکرانه نیست و درنتیجه بخش اعظمی از فرهنگ و هنر از بین می‌رود و به همین دلیل هست که جشنواره‌ای مانند رویش به‌جای آنکه تبلور فرهنگ بین دانشجویان باشد به پخش غذای محلی یا پوشیدن لباس محلی بسنده می‌شود.

ممتازان نیز درباره جشنواره رویش گفت: «رویش مجمع سالانه کانون‌های فرهنگی است و نه مسابقه کانون‌های فرهنگی اما هیچ‌وقت این اجازه داده همیشه کاری به‌جز برگزاری غرفه و ارائه کارها که کار فرعی این جشنواره باید باشد تبدیل به اصل شده!»

 

دانشجو قشر اصلی دانشگاه هست/ کسی برای دانشجو فرش قرمز پهن نکرده

 

در انتها زهره‌ای راه‌حل پایان مشکلات را به‌صورت کامل به عهده دانشجو ندانسته و گفت که بخش دیگر معطوف به مسئولین هست و در این رابطه این‌گونه توضیح داد: «بسیاری از مسئولین نه تخصص و نه مهم‌تر از آن دغدغه کار فرهنگی دارند». به عقیده او کمبود بودجه و روند صدور مجوز کانون‌ها نیز از مشکلات عمده و همیشگی است که رفع آن‌ها کمک بسیاری به فعالیت فرهنگی در دانشگاه‌ها خواهد کرد.

در ادامه ممتازان درباره آنچه اولین قدم فعالین فرهنگی دانشگاه می‌داند گفت: «اولین کاری که خود دانشجو باید انجام بدهد این است که در حوزه‌ی فرهنگی یا هنری‌ای که می‌خواهد فعالیت کند باید در آن حوزه مطالعه داشته باشد و هم تغذیه بشود که همان چند درصد کار فرهنگی‌ای که انجام می‌دهد به‌درستی انجام دهد».

او همچنین با اشاره به اینکه دید به فعالیت فرهنگی و دانشجو غلط است گفت که باید این دانسته و باور شود که دانشجو قشر اصلی دانشگاه هست، دانشجو قشر اضافی دانشگاه نیست و کانون‌های فرهنگی غده اضافی دانشگاه نیستند و یکی از قسمت‌های اصلی دانشگاه هست و اگر این جدی گرفته شود دانشگاه رشد خواهد کرد وگرنه همانند حال حاضر روزبه‌روز ضعیف‌تر خواهد شد.

به نظر فکوری نیز روند پیش رو نگران‌کننده است و گفت: «روند به سمتی می‌رود که فعالیت رو کنار بگذاریم و دانشجو فقط درس بخواند و تمام کند. نقش دانشجو اصلی‌ترین نقش هست. دانشجو باید فعالیت کند تا ثابت کند که هست و این دانشجو هست که دانشگاه را زنده نگه‌داشته است و این حضور دانشجو هست که موجب می‌شود جامعه از آن رنگ بگیرد. پس از سرباز کردن فعالیت دانشجویی از سوی مسئولین نباید موجب ناامیدی دانشجویان شود».

فکوری در ادامه به اینکه به نظر او چهار راهکار مشخص برای حل مشکلات وجود دارد، این راهکارها رو برشمرد:

«بسترسازی از طریق تعریف سازوکار صحیح و اصلاح قوانین با بهره‌گیری از خود فعالین دانشجویی

متولی فعالیت فرهنگی در دانشگاه باید مشخص شود

احیای مجامع کانون‌های فرهنگی

تعیین تکلیف شورای فرنگی دانشگاه و نقش داشتن کانون‌های فرهنگی»

و حبیبی نیز در پایان سخنان خود درباره اینکه وظیفه دانشجو چیست، گفت: «دانشجو باید فعالیت خودش رو ادامه بدهد آن‌هم درحالی‌که در دانشگاه کسی برای دانشجو فرش قرمز پهن نکرده برای فعالیت. وظیفه دانشجوها این هست که خودشان خودشان را بسازند. برای مثال اگر دانشجویی در سمتی قرار می‌گیرد باید این وظیفه را برای خودش بداند که خودش را بامطالعه و تحقیق به جایگاهی برساند که حرفی برای گفتن داشته باشد».

 

انتهای پیام

بانک صادرات

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا