پشت پا به راه فرجیداناها ممنوع!
نماینده مدیران مسوول در شورای مرکزی ناظر بر نشریات وزارت علوم در اختتامیهی جشنوارهی نشریات دانشجویی کشور (تیتر 10) گفت: با پشتپا زدن به راه فرجیداناها در وزارت علوم، در فضایی که سیاست رخوت و رکود در دانشگاهها تزریق شود، در شرایطی که فعالیتهای سیاسی و اجتماعی برای یک گروه امتیاز دارد و برای یک گروه هزینه، بوجود آمدن فضای باز سیاسی در دانشگاه و جامعه سرابی بیش نیست.
به گزارش دریافتی انصاف نیوز، متن سخنرانی «مهدی پرنیانچی» در این مراسم که مسوولانی از جمله معاون فرهنگی و مدیرکل فرهنگی وزارت بهداشت، مدیر کل فرهنگی وزارت علوم و… در آن حضور داشتند، در پی میآید:
– ای سرزمین! کدام فرزندها در کدام نسل تو را آزاد، آباد و سربلند خواهند دید؟ ای مادر، ای ایران!
جان زخمی تو در کدام روز هفته التیام خواهد پذیرفت؟ چشمان ما به راه عافیت تو سفید شد. ای ما نثار عافیت تو…
زمانیکه در این دوره از انتخابات، دکتر روحانی چهرههای اصلی ستاد خودش را از میان دانشگاهیان خوشنام و خوشفکر برگزیدند، در دل دانشجویان و دانشگاهیان، این امید پدید آمد که بدون شک دانشگاه در برنامههای ریاستجمهوری جایگاه ویژهای دارد. همین موضوع سبب شد که دانشجویان در این دوره، حتی از دوره اول هم حضور فعالتری در انتخابات داشته باشند. آری، ما همگی به قول خود وفا کردیم و هرکدام ۱۱ نفر را با خود به پای صندوقها آوردیم و یک نه بزرگ به اقتدارگرایان گفتیم و برای خود یک وکیل شایسته انتخاب کردیم.
– اما پس از چندی معرفی کابینه باعث بهت و حیرت جامعه دانشگاهی شد و این قشر فرهیخته بیش از همه احساس کرد که این کابینه با آن برنامههای مترقی نامزد ریاست جمهوری سازگار نیست. این سوال از رییسجمهور محترم برای ما مطرحاست که آیا ما سزاوار این حجم از بیتوجهیها و نادیدهگرفتهشدنها بودیم؟
بهت و حیرت ما زمانی بیشتر میشود که گزینههایی که هرازگاهی از سوی نزدیکان ریاست جمهوری مطرح میشود نیز با مطالبات دانشگاهیان فاصلهٔ زیادی دارد.
دانشگاه وزیری از جنس دانشگاه میخواهد، از جنس شجاعت و ایستادگی. وزیری که وقتی ریيس جمهور وعدۀ دانشگاهی امن و نه امنیتی را میدهد، انگیزه و توان لازم برای تحقق این وعده را داشته باشد، نه آنچنانکه در این چهار سال شاهد بودیم با گفتار درمانی و بهانهتراشی از مشکلات و مصائب بگوید. وزیری که بنیهی لازم برای روبرو شدن با مسائل پرچالش آموزش عالی را داشته باشد و مدیریت خود را محدود به دادن قولهای صوری به دانشجویان از یک سو و راضی نگاه داشتن نهادهای خارج از دانشگاه از سوی دیگر نکند.
آیا وزیر علومی که تحت تاثیر فشار نهادهای خاص انتخاب شود، میتواند در چهار سال وزارتش در برابر فشارهای بیرونی از استقلال دانشگاه صیانت کند؟ وزیری که جنس دغدغهاش از جنس بقای دانشگاه امن، آزاد، برابر و مستقل باشد. و نه بقای خود.
طنز تلخیست که از یکسو از احیای آزادیبیان در دانشگاهها بگوییم و آنرا حق مسلم دانشجویان بدانیم اما از سوی دیگر ببینیم که برخی نهادهای امنیتی و … با دانشجویانی که از این حق خود استفاده میکنند برخورد میکند و تظلمخواهی دانشجویان از رییسجمهور که ریاست شورای عالی امنیت ملی را نیز برعهده دارد بیپاسخ میماند.
در شرایطی که نهادهای … و امنیتی فعالان دانشجویی را به بهانههای مختلف احضار و تهدید میکنند و مسوولان دولتی نیز تنها به نظارهی اوضاع نشستهاند نمیتوان از آزادی، پویایی و نشاط در محیط دانشگاه سخن گفت.
متأسفانه با وجود آنکه گاهی تکمضرابهایی در حمایت از دانشگاه زده شده است اما در نهایت پس از یک دوره چهارساله هم هنوز فضای پادگانی دانشگاه تغییر چندانی نکرده است. هنوز هم دانشجویان از حداقل حقوق قانونی خود برای فعالیت دانشجویی محرومند و گروههای منتقد مظنونین همیشگی دانشگاهند و برای کوچکترین حرکت فرهنگی و سیاسی و حتی علمی و صنفی، باید از مسیرهای پرپیچ و خمی گذر کنند که در نهایت نیز عموماً مسدود است.
– فسادهای دولت نهم و دهم تنها محدود به مسائل اقتصادی نبود، یکی از بزرگترین مشکلات دولت سابق به حراج گذاشتن اعتبار دانشگاه بود. تمام تلاش و همت دولتهای نهم و دهم این بود که اعتبار اجتماعی و شأن پرسشگری و علمی دانشگاه را از بین ببرد و دانشگاه را صرفا به نهادی برای صدور مدرک تبدیل کند و بهمین منظور به سرکوب تشکلهای منتقد و اخراج دانشجویان و اساتید دانشگاه پرداخت و با ستاره دار کردن دانشجویان راه ورود دوباره آنها را نیز سد کرد و از سوی دیگر با طرحهای بومیگزینی و جداسازی جنسیتی شأن والای دانشگاه را از میان برد. انتظار این است که وزارت علوم با تعامل سازنده و ارتباط نزدیک با فعالان دانشجویی به احیای دوباره دانشگاه بپردازد و شأن ازدست رفته دانشگاه را بازگرداند.
در دوره گذشته شاهد آن بودیم که دکتر فرجی دانا راهی را آغاز کرد و تلاشهایی برای بازیابی اعتبار دانشگاه انجام داد اما متأسفانه این راه خیلی زود توسط تمامیتخواهان سد شد. و صدافسوس که پس از ایشان نیز این راه ادامه پیدا نکرد. این شد که متاسفانه نه تنها هنوز آن آسیبها جبران نشده بلکه در برخی از دانشگاهها و حتی در بعضی حوزههای ستادی، کماکان همان سیاستها دنبال شده و همانطور با دانشجو و فعالیت دانشجویی برخورد میشود.
دانشگاهیان ما برای پایان دادن به این سیاستها هیچگاه بیکار ننشستهاند، هیچگاه امیدشان را از دست ندادهاند، چه پیش از انتخابات، با فعالیتهای خودجوش و صحبتهای کلامی با مردم برای ایجاد دلگرمی و اعتماد مجدد به وعدههای دولت؛ و چه پس از انتخابات برای بیان مطالبات خود از رییسجمهور در انتخاب وزیر دانشگاه. پویشهایی نظیر کمپین نجات دانشگاه که بیش از هشت هزار تن از دانشجویان بیانیه آنرا خطاب به رییس جمهور امضا کردند از جنس فعالیتهایی بود که شایسته توجه ویژه از سوی مسوولین بود.
با پشتپا زدن به راه فرجیداناها در وزارت علوم، در فضایی که سیاست رخوت و رکود در دانشگاهها تزریق شود، در شرایطی که فعالیتهای سیاسی و اجتماعی برای یک گروه امتیاز دارد و برای یک گروه هزینه، بوجود آمدن فضای باز سیاسی در دانشگاه و جامعه سرابی بیش نیست. در این شرایط اولین قربانی امید است. آنهم نخست در دل تکتک دانشجویان و جوانان. و طبیعتا سپس در در دل مردم. و چه چیز خطرناکتر از آنکه نخبگان جوان یک جامعه امیدشان را از دست بدهند. اینرا بدانیم وقتی امید نباشد سرمایه خارجی و تورم زیر ده درصد و برجام نجاتبخش نیست. بیاییم ابتدا امید را در جامعه زنده کنیم. نه آنکه دانشجوی ناامید منزوی را در مقایسه با دانشجوی امیدوار فعال، کمهزینهتر و به تبع آن در جامعه و دانشگاه مطلوب بدانیم. هرچند علیرغم تمامی برخوردهای غیرقانونی در وزارتخانه های اطلاعات و کشور و علوم و بهداشت در سالهای اخیر با دانشجویان، جنبش دانشجویی مستقل و آزاد همچنان این توصیه را در قلب و باور خود دارد که از شعلههای امید در سینههای خود محافظت کنید.
انتهای پیام