اجنبی به تو ربطی ندارد
«علی علیزاده» که تا چند ماه پیش از کارشناسان بی بی سی فارسی بود و حالا شبکهی افق صداوسیما با او به عنوان کارشناس مصاحبه میکند، در فیسبوک نوشت:
در چند روز اخیر مصاحبهای از مرحوم ابراهیم یزدی با رادیو بی بی سی در ۲۳ فروردین ۵۸ پخش شده و واسطه حملات شدیدی به او شده است. در این مصاحبه یزدی تمام قد از روند اعدام سران رژیم شاه دفاع میکند. آنهم بدون هیچ لکنت و سر خم کردن و شرمساری از احتمال نقایص و ایرادهای قضایی در فرایند سریع دادگاههایشان.
اما اسناد تاریخی بسیاری گواهی میدهند که ابراهیم یزدی در راستای مشی لیبرالی خود، از مخالفان سرسخت این اعدامها بوده و تلاش زیادی برای توقف بسیاری از آنها هم کردهاست.
مساله متن حاضر درست یا غلط بودن آن اعدامها در شرایط و چارچوب تاریخی خاص خود نیست. مساله تناقض ظاهری رفتار یزدی است.
اما اگر از منظر ذهن انقلابیون ۵۷ نگاه کنیم هیچ تناقضی در کار نیست. انقلابیونی که استقلالخواهی را چنان درونی کرده بودند که به روابط قدرت در موضع سخنشان آگاه بودند. و وقتی با بیگانه سخن میگفتند، نه از منظر فردیت خود، بلکه از منظر ملتی به تازگی رها شده از بند استعمار سخن میگفتند. انقلابیونی که میدانستند معنای سخنشان را نه تنها محتوا بلکه جایگاه آن مشخص میکند. میدانستند در سیاست، نه تنها اینکه چه کسی این سخن را میگوید، بلکه از چه منبری این سخن گفته شود، معنای سخن را تغییر میدهد.
از چنین منظری و با چنین منطقی، یزدی زیر میز محاکمه خبرنگار میزند و جای حاکم و محکوم را عوض میکند. برای یزدی، بی بی سی سخنگوی دولت پادشاهی بریتانیاست. همان دولتی که در ۲۸ مرداد ۳۲ با کودتا دولت ملی مصدق را سرنگون کرده و در تمام بیست و پنج سال بعدش هرگز نقدی به نقض حقوق بشر و اعدامها و زندانهای شاه نکردهاست. بنابراین خبرنگارش، در مقامی نیست که صدای متبخترش را برای سخنگوی دولت موقت انقلاب مردم ایران بالا ببرد و از موضع حق به جانب یک دادستان و مدعی العموم، انقلاب مردم ایران و تصمیمات انقلابیشان را (چه درست چه غلط) نه تنها متهم که پیشاپیش محکوم کند.
وقتی خبرنگار اعدامها را قصابی میخواند، یزدی تنها کنش سیاسی درست را برمیگزیند، یعنی تن ندادن به نحو و گرامر استنطاق شدن، یعنی تحمیل گفتار خود به جای تبعیت از گفتار خبرنگار-دادستان غربی. از منظر تهاجمی به جای جواب میپرسد: شما (یعنی غربیان و رسانههایتان مثل بی بی سی) وقتی شاه قصابی میکرد کجا بودید؟
وقتی بی بی سی با کنایه و متلک میپرسد چقدر دیگر این وضعیت نابسامان ادامه دارد، یزدی میگوید مهم نیست چقدر دیگر طول بکشد، هرچقدر لازم باشد طول میکشد. مگر شما بعد از سقوط دولت آلمان نگران بودید جانیان نازی چگونه اعدام میشوند؟ و بعد باز مقابل میز بازی را برمیگرداند و میگوید به مسئولان پیشنهاد میدهم برای اعدامهای بعدی از بریتانیا و آمریکا تیرانداز بیاورند که با انسانیت بیشتری بکشند. یعنی باز اشاره به این موضوع که شما آدمکشهای قهارتر، در مقام و جایگاه قضاوت ما نیستید، یعنی باز به هم زدن فرم مصاحبه-محاکمه-بازجویی سخنگوی یک ملت.
یزدی صبح شبی که این مصاحبه انجام شده برای لغو اعدام پاکروان تلاش کرده است ولی نیازی نمیبیند خودش را برای خبرنگار بی بی سی توجیه و تطهیر کند. نکتهای که او بر آن تاکید دارد این است: سخنگوی رسانه دولت استعماری غرب با دستان آلوده و حنجره آلودهترش در مقام محاکمه ما نیست. اگر شکافی هم میان نیروهای انقلابی ایرانی باشد، وظیفه خودشان است حلش کنند و نه وظیفه نظام قدرت (و بالطبع رسانه) دولت-ملت بریتانیایی.
ابراهیم یزدی شش ماه بعد در دیدار با وزیر خارجه آمریکا از موضع همین منطق سخن میگوید. دیداری که بهرغم محتوای اصولی و وطن دوستانه تا امروز باعث اتهام علیه او و غضب نیروهای انقلابی شده است. یزدی میگوید: «همین هفته قبل نماینده شما در تهران به ملاقات وزیر کشور رفته و ضمن تسلیم یادداشتی به اعدام سهنفر از سناتورهای سابق ایران اعتراض کرده است. این امر دخالت صریح در امور داخلی ماست. ما به شما نمیگوییم که با سرخپوستهای آمریکا چگونه رفتار میکنید یا در زندانهای شما چه میگذرد.»
این منطق و این منظر اما توسط فعالان سیاسی و اجتماعی و روشنفکران به مثابه نمایندگان جامعه ایران فراموش شده است. کسانی که میز بازی را بر نمیگردانند، کسانی که اجازه میدهند توسط رسانه دولتهای غربی محاکمه و استنطاق شوند. کسانی که در این اتاقها و استودیوهای محاکمه، گاه مانند توابانی از گذشته خود ابراز ندامت میکنند و به واسطه خودشان، اجازه میدهند دولت-ملت ایرانی و تاریخش هم در میز بازجویی شدن و محکوم شدن توسط اجنبیها و یا اجنبیهایی با صورتهای ایرانی قرار بگیرند.
منطق کلیدی ابراهیم یزدی در ۲۳ فروردین ۵۸ را امروز باید بیش از همیشه به کار بست. آن منطق طلایی این است: اجنبی به تو ربطی ندارد.
انتهای پیام