یادی از زخم کهنهی سال 88
«محمد توکلی» عضو بخش تحلیلی انصاف نیوز در یادداشتی دربارهی اظهارات اخیر عزت الله ضرغامی و عباسعلی کدخدایی نسبت به سال 88 نوشت:
دو اظهارنظر در هفتهی گذشته از سوی دو چهرهی سیاسی که در حوادث پس از انتخابات ۸۸ هم به نوعی نقشآفرین بودند بار دیگر خاطرهی انتخابات ۸۸ و وقایع تلخ پس از آن را زنده کرد. اظهارنظر اول متعلق به ضرغامی بود که در یک برنامهی تلویزیونی در بارهی از دست رفتن سی نفر در ۲۵ خرداد ۸۸، رفع تدریجی حصر و عاشورای ۸۸ سخن گفت و اظهارنظر دوم هم متعلق به کدخدایی، سخنگوی شورای نگهبان بود که در گفتگویی مدعی شد اعضای شورای نگهبان هیچگاه در ایام انتخابات به شکل علنی از احمدینژاد حمایت نکردهاند.
چند پرسش به بهانهی این دو اظهارنظر:
الف) در وقایع ۸۸ شاهد آن بودیم که رسانههای جریان رسمی و در صدر آنها صداوسیما هنگام بررسی خبرهایی دربارهی کشته شدگان حوادث ۸۸ از عبارت «پروژهی شهیدسازی فتنهگران» استفاده میکردند و معتقد بودند که خبرهای مربوط به کشته شدن افراد در وقایع ۸۸ یک پروژهی سیاسی – رسانهای است که معترضان با اجرای آن در پی مظلومنمایی برای خود هستند و با این کار میخواهند هم تصویر نظام را در سطح بینالملل مخدوش کنند و هم به واسطهی مظلومنمایی برای خود وجههای کسب کنند. حالا و پس از گذشت بیش از هشت سال مشخص شده است که تنها در یک روز از آن حوادث تلخ سی نفر کشته شدهاند. مهندس ضرغامی و تیم سیاسی صداوسیما در آن هنگام که در بخشهای مختلف خبری از «پروژه شهیدسازی فتنهگران» سخن میگفتند و مدعی بودند که تمامی کشتههای آن حوادث ماموران تأمین امنیت بودهاند که «فتنهگران» آنان را به شهادت رساندهاند آیا از خبر سی کشته در یک روز بی خبر بودند؟
سایر ادعاهای آن روزها هم از همین جنس بوده است؟!
ب) با نگاهی به آرشیو رسانهها و برنامههای صداوسیما میتوان مشاهده کرد که در آن روزها مقامات امنیتی و قضایی کشور با حضور در این رسانهها تاکید میکردند که بسیاری از نامها که به عنوان کشتههای حوادث پس از انتخابات ۸۸ مطرح میشده جعلی است و نمیتوان به آنها استناد کرد. اکنون و با تکیه بر اظهارنظر چهرهای سیاسی که مورد تأیید نظام است میتوان این پرسش را از مسوولان محترم مطرح کرد که بر فرض که همهی آن آمار و ارقامی که دربارهی کشتههای حوادث ۸۸ مطرح میشد دروغ باشد، پروندههای کشته شدن همین سی نفر در چه مرحلهای از رسیدگی است؟ و علت اینکه آن طور که شایسته است دربارهی چنین پروندههایی اطلاعرسانی نمیشود چیست؟
آیا نمیتوان یکی از مصادیق انتقاد مقامات عالی کشور به عدم اطلاعرسانی فعالیتهای دستگاهها را عدم اطلاعرسانی صریح و شفاف دربارهی همین پروندهها دانست؟
ج) ضرغامی در بخش دیگری از این برنامه از عدم موضعگیری میرحسین موسوی در بارهی وقایع عاشورای ۸۸ انتقاد میکند. این روایت ضرغامی از عدم موضعگیری میرحسین دربارهی عاشورای ۸۸ روایتی است که به طور مداوم در همهی این سالها از طریق تریبونها و رسانههای یکطرفه مطرح میشود. دربارهی این روایت دو پرسش را میتوان مطرح کرد:
۱) «ما بیزار از کسانی هستیم که بر عرف و اعتقادات دینی و ملی ملت خود احترام نمیگذارند»
این جمله را به یاد میآورید؟ اگر میرحسین موسوی دربارهی آن وقایع تلخ و زشت موضعی نگرفته است پس این جمله متعلق به چه کسی است؟!
۲) اگر حرمت شکنی اقلیتی انگشت شمار در عاشورای ۸۸ شایستهی تقبیح است – که هست – و نیاز است به هر بهانهای از آن یادی کرد و به آن اقدام معترض بود چرا دلواپسان ارزشهای حسینی (ع) دربارهی بر هم زدن مراسم عزاداری با حضور سیدمحمد خاتمی در شب عاشورای ۸۸ موضعی نمیگیرند؟ آیا حرمتشکنی آنگاه که از سوی «دوستان» باشد شایستهی ملامت نیست؟
د) سخنگوی شورای نگهبان دربارهی عدم حمایت اعضای این شورا از احمدینژاد ادعای عجیبی را مطرح کرده است که مثالهای نقض آن – از حضور دو تن از اعضای شورای نگهبان در گردهمایی تبلیغاتی احمدینژاد در مصلی تا اعلام حمایت علنی آقایان یزدی و مؤمن از او – چند دقیقه پس از انتشار آن گفتوگو در رسانههای مختلف منتشر شده است. دو پرسشی که میتوان ناظر بر این ادعای سخنگوی شورای نگهبان پرسید:
۱) آیا مبنای سایر مطالب مطرح شده از سوی آقای سخنگو و همچنین تصمیمات اتخاذ شده در شورای نگهبان به اندازهی این ادعا همینقدر سست و بی پایه است؟ آیا نمیتوان به منتقدان شورای نگهبان حق داد که نسبت به تصمیمات این شورا در بارهی بررسی صلاحیتها و دیگر موضوعات به دیدهی تردید بنگرند؟
۲) و مهمترین پرسشی که میتوان به بهانهی ادعای سخنگوی شورای نگهبان ناظر بر انتخابات ۸۸ و حوادث پس از آن پرسید این است که آیا اگر حمایت علنی و خلاف نص صریح قانون برخی اعضای شورای نگهبان از یکی از کاندیداها نبود بحرانی مانند آنچه پس از انتخابات ۸۸ رخ داد و همچنان آثار تلخش پیداست رخ میداد؟
انتهای پیام
فقط یک اصلاح طلب می تونه برهم زدن یک سخنرانی (اگر صحت داشته باشه) با هلهله و شادی کردن در روز عاشورا، آتش زدن پرچم امام حسین، شعار دادن علیه نظام، رقصیدن در ظهر عاشورا و حمله به هیئات و مساجد یکی بدونه
هتاکی های شما فتنه گران در عاشورای حسینی در سال 88 شایسته تقبیح نیست؛ بلکه شایسته اعدام است
و هنوز شما فتنه گران هزینه آن هتاکی ها را نداده اید
پس آن هیئت ها که با شعار یاحسین میرحسین عزاداری می کردند، کی بودند؟! و به آن ها حمله می کردند!
ماشاالله جناب ابوالفضل، چقدر شماها رو داريد!؟ مسئولان اطلاعاتي که ادعاي دستگيري ريگي را در آسمان داشتند، اينقدر ناتوان بودند تا پاره کنندگان عکس ها و آتش زنندگان پرچم ها در روز عاشورا را پيداکنند!؟ اگر حقيقتا راستگو هستيد و بدنبال حقيقت، در يوتيوب سرچ کنيد تا ببينيد چه کساني چگونه مال و اموال و دارائي هاي مردم را نابود ميکنند، درب هاي مغازه ها و منازل و شيشه هاي بانک ها را خرد ميکنند؟ ضربات کاري و غيرقابل جبران بر روي خودروهاي مردم وارد ميکنند؟ اگر البته (که از شماها بعيد نيست) با کمال وقاحت و پرروئي ادعا نکنيد که اين افراد لباس مبدل پوشيده بودند!
نویسنده محترم توجه ندارد که طبق [نظر فلانی] که به جانشینی شهید مطهری هم مفتخر شد، دروغ هرجا که به نفع اسلام باشد جایز است، تشخیص مصداق نیز با مکلف است!
دانسته های ضرغامی و كدخدایی از وقایع سال88 چیزی بیشتر از جزوه های بصیرت افزایی! نیست كه میرحسین موسوی رو به عنوان ناحق در مقابل احمدی نژاد حق قرار میداد.
درود بر شما جناب توكلى. خوب مشت مدعيان پوچ انديش را باز كرده ايد. مطمن باشيد تا ابد هم به اين سؤالات پاسخى نخواهند داد . تاسف بار تر آنجاست كه هنوز هم يك عده پيروان ناآگاه اتهاماتى را طوطى وار نسبت به اصلاح طلبان تكرار ميكنند. گويا انديشيدن را نيز تعطيل كرده اند.
گذشت زمان واقعیت را روشن تر میکند این خاصیت روزگار است …