زندگی شبانه در ایران پا میگیرد؟
روزنامه ایران درباره «زندگی شبانه در شهر» نوشت: نور و صدا راه خود را از دل جمعیت پیدا میکند، از مرکز شلوغی دورتر میرود و در تمام خیابان سیتیر تا نزدیکی تقاطع خیابان جمهوری میپیچد. ساعت حدود 11 شب پنجشنبه است، در کنار سنگفرش، ماشینها پارک کردهاند و صدای سحرانگیزی بلند شده است.دختری کنار پیادهرو نشسته و با لباسهایی شبیه به دانشجویان هنر، از راه فلوتی کوچک موسیقی ای مینوازد که شب را زنده میکند و هیچ رهگذری نمیتواند بیتفاوت به او عبور کند.
کمی جلوتر از او، غرفههای مختلف غذا با شمایل سنتی و مدرن، کنار هم قرار گرفتهاند. چند جوان با چهرههای شمالی، غذاهای سنتی گیلانی میپزند و زوج جوانی هم روی موتور سه چرخهای که شبیه به یک کافه سیار طراحی کرده اند؛ چای و دمنوشهای مختلف میفروشند. یکی از فروشندگان که با ساندویچهای جذاب غرفهاش صفی از مشتریان را جذب کرده است، میگوید: «از 12 ظهر تا 12 شب اینجا هستیم اما کار اصلی مان از 9 شب به بعد تازه شروع میشود و هرچقدر هم نزدیک ساعت 12 میشویم، اینجا شلوغتر میشود. انگار مردم در شب بیرون آمدن را بیشتر دوست دارند. ما هم تا پیش از اینکه اینجا مشغول شویم، راستش بیکار بودیم.» مهسا، دانشجوی جامعه شناسی دانشگاه تهران است، همراه دوستانش به اینجا آمده و میگوید: «بیشتر از خوشگذرانی، آمدهام تا مردم را تماشا کنم. به نظرم این شلوغی و استقبال، نشان میدهد که تهران چقدر تشنه چنین فضاهایی است.»
زندگی شبانه از قیطریه تا پیروزی
«در سیستمهایی که جمعیت آن بالا میرود، چه پایتخت باشند و چه کلانشهر باشند و چه نباشند به دلیل اینکه نیازهای هویتی در آنها افزایش پیدا میکند، باید زندگی شبانه هم داشته باشند. همیشه چهار حوزه مسکن، کار، اوقات فراغت و حمل و نقل مورد توجه هستند و وقتی جمعیت شهر از یک جمعیتی بالاتر میرود، باید زندگی شبانه در آن ایجاد شود. نمیتوانیم یک شهر چند میلیون نفری داشته باشیم که روشنایی گسترده نداشته باشد، نمیتوانیم شهری با بیش از 10 میلیون جمعیت داشته باشیم ولی در بعضی نقاط آن به صورت 24ساعته زندگی وجود نداشته باشد.»
ناصر فکوهی، استاد انسان شناسی دانشگاه تهران در همایشی برای بررسی زیست شبانه در تهران چنین صحبت کرده بود. در بخشی از شمال شهر نیز، مردم در پارک قیطریه فرصت زندگی شهری در شب را پیدا کردهاند. ایرنا درباره این گوشه از شهر با غرفههای متعدد خوراکی و صنایعدستی مینویسد: « پارک قیطریه گوشهای از زندگی یک جامعه را در محدودهای نسبتاً کوچک به نمایش میگذارد و این جریان زندگی هرچه هوا تاریکتر میشود، پررنگتر و روانتر ادامه مسیر میدهد؛ انگار اینجا در پایتخت در شب هم مانند روز زندگی و اقتصاد جریان دارد و حتی برای خیلیها شبها پررونق تر.»
هزینههای کم برای تفریح
شرق تهران نیز از این قافله عقب نمانده است. ساعت از 10 شب که میگذرد، در گوشههای مختلف خیابان پیروزی دود از منقلهای جگرکی بلند شده و به هوا میرود. یکی دو ون سواری نیز در کنار خیابان، درهایشان را باز میکنند و چای و قهوه میفروشند. بساط دستفروشها با لباسهای مختلف نیز همیشه به راه است. اما شب نشینی آنها نیز نرسیده به ساعت یک شب تمام میشود. زیر پل پارک وی و زیر پل سید خندان نیز، گاهی بساطهایی برای چای و جگر و کباب، به پا میشود. در فضاهای محدودی که برای زندگی شبانه و اقتصادِ شب در تهران وجود دارد، خوراکی حرف اول را میزند. آخرین گزارش بانک مرکزی نشان میدهد که تنها 1.9درصد از هزینه خانوارهای شهری به «تفریح و امور فرهنگی» اختصاص دارد. خانوادهها سال گذشته به طور میانگین از کل هزینه 39 میلیونی خود، 765هزار تومان را برای تفریح کردن هزینه کردهاند. البته «رستوران و هتل» رفتن در بین خانوادهها، طرفداران بیشتری دارد و 2.1 درصد از کل هزینه خانوار را برابر با 836 هزار تومان طی یک سال صرف رستوران کردهاند.
گزارش مرکز آمار ایران نیز نشان میدهد؛ 47.7 درصد از ایرانیها، در ماه حداقل یک بار فست فود مصرف میکنند. 14.3 درصد از آنها دو بار و 2.6درصد بیش از 5 بار در ماه، فستفود میخورند. اما در صورتی که حدود نصف ایرانیها ماهانه حداقل یکبار برای فست فود هزینه میکنند، تنها 20.9درصد از افراد حداقل سالی یک بار به سینما میروند و 5 درصد به تماشای تئاتر مینشینند. امیر، پسر جوانی که در پروژههای تلویزیونی کار میکند، میگوید: «ما خیلی شبها که از کار خسته هستیم و میخواهیم اصطلاحاً دوری در شهر بزنیم، نمیدانیم باید چه کار کنیم. تهران خیلی زود تمام میشود! یا باید جیبمان آنقدر پر باشد که بلیت تئاتر و کنسرت بخریم، یا برای تفریحهای کم هزینه تر، بجز یکی دو جای محدود، هیچ جایی وجود ندارد. حتی یک نمایشگاه نقاشی ساده هم نمیشود رفت.»
در «اقتصاد شب» جهان چه میگذرد؟
ناصر فکوهی، استاد برجستهای که در دانشگاه تهران واحدهای مختلفی در حوزه فرهنگ و انسان شناسی شهری تدریس میکند، میگوید: «ما تقریباً کلانشهری در جهان نمیبینیم که شهر شب نداشته باشد. ما شهر شب در تهران داریم اما کنترلنشده است، وحشی است، اما اگر شهر شب آزاد و به رسمیت شناختهشده را جایگزین شهر شب ممنوعه کنیم میتوانیم امنیت و کیفیت را در شهر شب داشته باشیم. چون به هر حال ما نمیتوانیم اصل زندگی شبانه را تعطیل کنیم.» در دنیا روی زندگی شبانه و اثرات اقتصادی آن، مطالعات آماری زیادی هم انجام شده است. مطالعه اداره تحلیل اقتصادی سان فرانسیسکو نشان میدهد که در سال 2015، در «صنعت زندگی شبانه» این شهر، بیش از 60 هزار نفر اشتغال داشتند. 52 هزار نفر در رستورانها کار میکنند و بیش از 2 هزار نفر نیز توسط شرکتهای اجرای زنده تئاتر استخدام شده بودند. 277 نفر نیز در گالریهای هنری شبانه کار میکردند. 80 درصد از درآمد این صنعت به رستورانها رسیده و 4 میلیارد و 778 هزار میلیون دلار در سال 2015 فروش داشتهاند. 4 درصد برابر با 263 هزار دلار به گالریهای هنری اختصاص یافته و 339 هزار دلار نیز برابر با 6 درصد، مربوط به اجراهای هنری بوده است.
زندگی شبانه در شهرهای اسلامی
زندگی شبانه در شهرهای اسلامی نیز جریان دارد و با ملاحظات اسلامی، مردم ساعتهای خوشی را میگذرانند و پول و شغل هم خلق میشود. رعنا، دانشجویی که چند هفته پیش سفری به استانبول داشته است، با ذوق درباره شبهای آنجا میگوید: «بر خلاف ما که هیچ زندگی در شهر نداریم، بخش زیادی از زندگی مردم آنجا در شهر میگذرد. از همه فضایی که دارند استفاده میکنند. آنها هم مثل ما مسلمان هستند و برای من خیلی سؤال بود که شب هایشان چطور میگذرد؟ دیدم چیزهایی را که ما رعایت میکنیم، آنها هم رعایت میکنند. مردم در هر گوشهای در حال گپ زدن هستند و صدای موسیقی بسیار زیاد شنیده میشود. شبها بهانهای برای معاشرت و گپ زدنشان است؛ چه در کافهها، چه در گالریها و چه در خیابانهای پر از رنگ و موسیقی.»
انتهای پیام