بی بی سی و استقلال کردستان
«سیدعطاءالله مهاجرانی» وزیر دولت اصلاحات در یادداشتی در وبلاگ خود با عنوان «بی بی سی و استقلال کردستان» نوشت:
به نظرم دقت و تامل یا پیگیری زیادی لازم نیست تا دریابیم که بی بی سی در مجموع، به ویژه در بخش فارسی و عربی از موضوع استقلال کردستان حمایت میکند. به عنوان نمونه وقتی شما گفتگوها را که تحلیل و تفسیر در آن از خبر اهمیت بیشتری پیدا میکند، با دقت و تانی میبینید، چهار جهت گیری در هر گفتگو قابل توجه است:
یکم: جهت گیری مجری
دوم: جهت گیری گزارشگر
سوم و چهارم: جهت گیری مهمانان
وقتی برنامه تمام میشود و شما در ذهنتان آن را مرور میکنید و یا اگر لازم بود دوباره برنامه را میبینید، شناخت و تمییز جهت گیری بی بی سی کار دشواری نیست.
به نظرم اگر از زاویهی پدیدار شناسی بی بی سی نگاه کنیم؛ طبیعی و بلکه بدیهی ست که بی بی سی جهت گیری خود را داشته باشد! کارکنان بی بی سی این وظیفه را بر عهده دارند تا به حرفهایترین شکل و شمایل ممکن، جهت گیری را که از نهادهای بالا دستی ابلاغ میشود، اجرا کنند. همان کاری که صدا و سیمای جمهوری اسلامی به دلیل حرفهای نبودن از عهدهی آن بر نمیآید.
نهاد مافوق در بی بی سی که سازمان دهی جدیدی دارد و کارش را از روز نخست امسال، ۱/۱/۲۰۱۷ آغاز کرده است و مطابق منشور جدید بی بی سی خط مشی ۱۱ سالهای را تا روز آخر سال ۲۰۲۷ ادامه خواهد داد، ریاستش با سر دونالد کلمنت است. از ایشان به عنوان رییس ساختار و سازمان بی بی سی یاد میشود. ایشان با حکم ملکه الیزابت انتخاب میشوند. مدیر کل بی بی سی توسط نهادی که مسوولیتش با کلمنت است، انتخاب میشود و در برابر آن نهاد در بارهی سیاستها و برنامهها و استراتژی بی بی سی پاسخگوست.
سر دونالد کلمنت در مقدمهی گزارش سال برنامهای / مالی امسال ۲۰۱۶-۲۰۱۷ جملهی بسیار تامل انگیزی را بیان کرده است. بی بی سی با تمام توان و حجم خبری خود میکوشد که بین فکت و فیکشن تمایز قایل شود. این نکته را ایشان به عنوان تبیین خط مشی بی بی سی در تاریخ نزدیک به یک صد سالهاش مطرح کرده است.
نگاه کنید به صفحهی هفتم گزارش سال بی بی سی در لینک زیر: [لینک]
در بارهی این جمله میتوان تامل کرد. اما بی بی سی با تکیه به تجربهی طولانی و توانایی حرفهایاش گاه یک فیکشن را تبدیل به فکت میکند و گاه یک فکت را تبدیل به فیکشن. این همان نکتهای است که میبایست در بین سطور پیام کلمنت یافت. بدیهی است که این موارد استثناییست. به عنوان مثال در تیترها و ادبیات بی بی سی در مورد استقلال کردستان از دو واژه بیشتر استفاده میشود. استقلال یک واقعیت است. استقلال یک حقیقت است. به عبارت دیگر (به قول بی بی سی فارسی) این واقعیت و حقیقت تحقق یک رویاست. تبدیل فیکشن به فکت، در این تحقق بی بی سی همنواست.
چنان که در دههی چهارم قرن بیستم، در دوران جوانی بی بی سی، تاسیس بی بی سی در سال ۱۹۲۰ بوده است، رویای ارض موعود صهیونیستها، با تشکیل کشور اسراییل تحقق یافت.
دولت ملی مصدق در کشور ما یک فکت بود و آغاز دوران جدیدی در تاریخ سیاسی ما، آن فکت با مدیریت چرچیل و همکاری آمریکا و نقش موثر بی بی سی تبدیل به یک فیکشن شد.
اکنون هم بی بی سی در صدد توجیه و تبیین تحقق رویای دیگری در منطقهی خاورمیانه است. بدیهی ست که این سیاست فراتر از اختیار مدیران بی بی سی عربی و یا فارسی و حتی مدیر کل بی بی سی و نیز ريیس کل بی بی سی است. این سیاست دولت انگلستان است که از طریق وزارت امور خارجه به بی بی سی ابلاغ میشود.
پرسش بزرگتری مطرح میشود: چرا دولت انگلستان از تشکیل کشور مستقل کردستان حمایت میکند و با تشکیل دولت مستقل فلسطینی مخالف است؟ این پرسش موضوع مقالهی دیگری است.
انتهای پیام
چنین دقت و استدلال روشن و مستندی جای احسنت دارد.
استاد مهاجرانی با نوع بیان و مطالب سِحرکننده اش، بارها از این تریبون در مقیاس جهانی استفاده کرده است و حرف های خود را بر خلاف جهت گیری های حرفه یی این بنگاه، بیان کرده است.
هنوز صحبت های او در مورد فلسطین و نتنیاهو که بارها مجری تلاش کرد، موضوع را مدیریت کند در جهت مشی بی بی سی، و مهاجرانی او را بارها کیش و مات کرد، ماندگارترین سخنان او می باشد.
خب باید بین بی تبارها واشخاصی با تبارمعلوم ومحترم تفاوت باشد همه که……..نیستند.
سلام ،
من نمی فهمم تبدیل یک fact به fiction چیست و اصولآ چطور چنین امری دارای معنا میباشد !؟ عکس آن، صادق است و در تاریخ بسیار رخداده است و خیلی از فیکشن ها ، تبدیل به فکت شده – اما تبدیلِ یک فکت به فیکشن ! یعنی چه ؟ کاشکی توضیح روشن تری میدادند !
ادامه از کامنت قبلی …
بنظرم جمله سِر دونالد کلمنت، رئیس BBC از طرف دکتر مهاجرانی – درست هضم نشده است !
اقای معلم خیال کرده سردونالد ، شلایر ماخر یا هگل است که هضم حرفش دشوار است. نه ایشان یک بیزنس من و بانکدار بوده اند. براش آگهی تبلیغاتی منتشر نکنید!
دوست گرامی آقای ایران نژاد !
در ابتدا بد نیست بدانیم که رئیس کل بی بی سی – اگر هم یک بیزنس من یا بانکدار باشد، از نوع معاملات ملکی ها یا رئیس بانک قوامین نیست ! ولی شاید بیزنس او – از تخصصش در حوزه ارتباطات و جامعه شناسی و علوم انسانی و سیاسی باشد، که به هر حال در دنیای سرمایه داریِ کرم خورده – اما پیچیده امروز ، شاید چندان محل تعجب نباشد ! و بعد اینکه – من کاری به افراد و مشاغل ندارم، بلکه صحبتم در مورد فهمِ یک عبارت است که آنرا توضیح داده ام و چنانچه در مورد این عبارت – خطا میگویم، شما لطف کنید و پس از تبیین مفهوم Fact – Fiction – در نزدِ خود – مرا از اشتباه بدر آرید که مزید امتنان خواهد بود !
فعلا دعوی برسرکلمات است نه فهم ودرک اصل موضوع…….