سیب، بزرگترین معضل بشریت /طنز آخرین شماره آسمان
به گزارش انصاف نیوز، آیدین سیار سریع در ستون طنز آخرین شماره روزنامه آسمان (شماره ششم، 1 اسفند 92) نوشت:
از آنجایی که سیب از دیرباز نقش مهمی در سرنوشت بشریت داشته و عامل همه بدبختی های انسان همین سیب بوده و به همین خاطر ما اعتقاد داریم که اعدام باید گردد و با عنایت به این که توطئه های سیب به همین جا ختم نمی شود و اگر همین سیب ملعون و آشوب طلب بر سر نیوتن نمی افتاد قانون جاذبه هم کشف نمی شد و ما به راحتی می توانستیم به هوا برویم و از بالا نقشه های دشمن را رصد کنیم امروز می خواهیم ببینیم اگر به جای نیوتن نماینده هرکدام از جریان های فکری کشور زیر درخت می نشستند واکنش شان به آن سیب چه بود.
اصولگرای تندرو: سیب از شاخهی درخت روی سر اصولگرای تندرو می افتد. اصولگرای تندرو عصبانی می شود و سیب را برمی دارد و می کوبد توی صورت درخت. درخت می گوید چرا اینجوری می کنی؟ من نیتم خیر بود و می خواستم نهایتا به یک دستاورد علمی برسیم. اصولگرای تندرو با تاسف می گوید: جدا؟ به جان تو اگر می دانستم می خواهی به دستاورد علمی برسی این کار را نمی کردم. درخت می گوید: «اشکال ندارد. اصولگرای تندرویی دیگر. دست خودت نیست.» بعد هر دو لبخند می زنند. یک ساعت بعد اصولگرای تندرو با یک نیسان نیرو (!) به محل استقرار درخت می آید، سیب ها را جمع می کند و دور درخت حصار می کشد و می رود.
اصولگرای بهاری: سیب از شاخهی درخت روی سر اصولگرای بهاری می افتد. اصولگرای بهاری خوشش می آید و با لبخندی از جنس «من از شما می پرسم» به دوربین نگاه می کند. به طرفه العینی از جایش بلند می شود و تنه درخت را آنقدر تکان می دهد تا همه سیب ها به زمین بریزند. درخت بیچاره هرچه فریاد می زد که «آقا جان هر سیبی که به زمین می افتد معنی اش این نیست که سیب زمینی است» گوشش بدهکار نبود. آخر هم درخت را کاملا لخت کرد و مقداری پول گذاشت توی جیب درخت و رفت.
اصولگرای میانه رو: سیب از شاخهی درخت روی سر اصولگرای میانه رو می افتد. درخت می گوید: خب ما چه نتیجهی علمیای می توانیم از این رخداد بگیریم؟ اصولگرای میانه رو می پرسد: شما اهل کدام کشورید؟ درخت می گوید: انگلستان. اصولگرای میانه رو روی ترش می کند و می گوید: هیچ نتیجهی علمی! علوم باید بومی باشد.
اصلاح طلب معتدل: اصلاح طلب معتدل زیر سایهی درخت نشسته و مشغول مطالعه است. سیب از شاخهی درخت به سر اصلاح طلب معتدل برخورد می کند و بدون این که عکس العمل اصلاح طلب معتدل را برانگیزد روی زمین می افتد. درخت تعجب می کند و می گوید: چرا هیچ واکنشی نشان ندادی؟ انگار نه انگار که سیب به این گندگی افتاد رو سرت. اصلاح طلب معتدل با بی حالی می گوید: ما دیگه بی حسیم. با این حال من از همین تریبون اعلام می کنم که همه باید از قانون تمکین کنیم. درخت می گوید: آفرین. همین است. الان این که سیب خورد توی سرت نشانه کدام قانون است؟ اصلاح طلب معتدل می گوید: قانون طبیعت است دیگر. همه می زنند توی سر ما. شما هم بزن. درخت می گوید: نه این نیست. می خواهم یک نتیجه علمی بگیرم. در این لحظه آقای روحانی رئیس جمهور کشور از دور خطاب به اصلاح طلب معتدل فریاد زد: شهامت سقراط وار می خواهیم. نظرت را بلند بگو! اظهارنظر علمی کن! زود باش! اصلاح طلب معتدل تا آمد بگوید قانون جاذ… یکی از پشت درخت را تکان داد و اصلاح طلب معتدل زیرخروارها سیب دفن شد. روحش شاد و یادش گرامی باد.
اصلاح طلب بدلی: هرکاری کردیم اصلاح طلب بدلی حاضر نشد بیاید و زیر سایهی درخت ما بنشیند. او سایهی باقر را بیشتر دوست داشت و از شهرداری تکان نمی خورد.
انتهای پیام