خرید تور تابستان

آقای آشنا! کاش از احمدی نژاد یاد می گرفتید!

به گزارش انصاف نیوز، مصطفی فقیهی، مدیر مسوول انتخاب در یادداشتی نوشت:
مردی را می شناسم از اهالی افراط و مملو از اشکال، او اما مردانه پشت مردانش ایستاد، خط قرمز او، دوستان و رفقایش بود و آبرویش را ، داشته و نداشته اش را ، هزینه آنان کرد، گوآنکه خود در میانه همین دوستان، گاه آنان را تحقیر می کرد و چونان ارباب، آنان را کنیز خود پنداشت، اما کوچکترین نقد به همین جماعت را توهین به خود قلمداد می کرد…بنابراین تفاوتی نداشت که دوستانش چه کرده اند و چه بر سر ملت و مملکت آورده اند، او از یاران حلقه اش، سخت حمایت می کرد، از مردان قابل احترام و سالم گرفته تا سارقان و جاعلان و جاه طلبان و جادوگران! … البته «آن مرد دیگر رفته است»!
چندی پیش، شنیدم که جناب آقای دکتر سریع القلم پس از آنکه، صرفاً به اتکای شخصیت حقیقی خود، به نشست داووس دعوت شده ، سخنرانی کرده و برحسب عرف آن کشور و نشست، کرواتی هم بسته، بهانه مورد نظر پیدا شده تا مورد عنایت جدی صداوسیما قرار گیرد و دولت را نیز به باد حمله گیرند.
در این میان اما واکنش آقای دکتر آشنا به نمایندگی از دولت، عجیب بود و باورش سخت و تلخ! او اساساً منکر انتساب جناب سریع القلم به دولت شده بود، آنهم با ادبیاتی نادر و مملو از انفعال و عقب نشینی!
در این میان چند نکته قابل توجه است :
اول: دکتر محمود سریع القلم سال هاست به جز آنکه استاد دانشگاه است و هزاران دانشجو تربیت کرده، به دلیل انتشار مطالب عمیق علمی در قالب کتاب های پرتیراژ یا یادداشت و تحلیل در رسانه ها، فردی شناخته شده است و مورد توجه عوام و خواص. او سالها در مرکز تحقیقات استراتژیک، دوست و همکار و مشاور دکتر روحانی نیز بوده است.
این نکته گفتنی است که نگارنده که مدتی کوتاه افتخار شاگردی ایشان را نیز داشته ، تایید می کند که این همه سال همکاری او و دکتر روحانی، دلیلی بر اشتراک نظر این دو در همه حوزه ها نیست، بلکه دکتر سریع القلم دارای تفاوت و بل تقابل نظر در بسیاری از ساحات با جناب دکتر روحانی است ، با این حال مورد توجه و عنایت ویژه رییس جمهور قرار دارد.
دوم: نامه ی حیرت انگیز دکتر آشنا در اعلام برائت از آقای سریع القلم، در وهله نخست، این سوال را ایجاد می کند که چرا حضرت ایشان حاضر نشد لااقل اندکی و فقط اندکی، پشت این مرد آرام و مورد حمایت دکتر روحانی، بایستاد یا حتی با منشی برگرفته از «اعتدال» و روشی مهربانانه تر ، انتساب سریع القلم به دولت را تکذیب کند؟ آیا این رفتار، توهین و تحقیر این چهره ی علمی و شناخته شده کشور نیست؟
سوم: جریان رسانه ای ضددولت که از قضا کوچکترین قرابتی با دولت ندارد و از کوچکترین بهانه ای برای کوبیدن دولت استفاده می کند، این رویه مدتهاست بر همه ی جریان های سیاسی و حتی مردم عادی عیان شده است، اما شگفتا که هنوز برخی حضرات در بالاترین نقاط دولت، بر آن اشرف ندارند! 
کاش پاسخ داده می شد، آیا وقتی منتقدان ناشسته رویی چون صداوسیما – که اینک نقطه ضعف دولت را به آسانی به دست آورده اند –  نوع نگاه و برخورد دولت با مردان و حامیان اعتقادی خود را می بینتد، راسخ و جسور و گستاخ و جری تر نمی شوند تا اینان را در مظان اتهام و آماده ی کوبش کرده و یک یک و نوبت به نوبت سراغشان رود؟ 
چهارم: جناب آشنا! اساساً در چنین شرایطی، احساس خطر نمی کنید که نفر بعدی خود شما باشید؟ کما اینکه بعدتر برخی از همان رسانه های افراطی، حکم مشاوره دکتر آشنا و دیگر مشاوران رییس جمهور را به طعن و تسخر، زیر سئوال بردند؟!
آیا حضرات نمی دانند، اگر سریع القلم ها را تکذیب کنند، چه جایگزینی برای فردی چون اوست؟ آیا در این مواقع که اهالی علم و معرفت و اندیشه، به زور روش های شاذی چنین، ناپدید می شوند ، جا برای «چاپلوسان و قدرت طلبانی عالم نما» ، آنهم با سوابقی مشعشع و تابعانی از حزب باد، باز نمی شود؟ چندان که بسیاری مطلعند ، اینک بسیاری از چهره های متنفذ دولت قبل – مثل آقای اسماعیل نجار – چنان رنگ عوض کرده اند که رویای استانداری «دولت اعتدال» در سر می پرورانند! اینجا ظاهراً از نگاه آقایان، جای تکذیب نیست ، ظاهراً سکوت جایز است!
پنجم: افکار عمومی می گویند، چرا دکتر آشنا ، اساساً سابق بر این، هیچ تلاشی برای تکذیب حکم مشاورت آقای سریع القلم نکرده بود؟ چرا آن روز که برخی روزنامه های افراطی، سریع القلم را به صرف انتساب به دولت به چوب فحش و لعن و طعن نواختند ، حکم مشاوره ی ایشان تکذیب نشد؟ اگر مشاور بودن اقای سریع القلم غلط است و حاصل یک موج سازی رسانه ای – که همینطور هم است – چرا همان روز اول ، این ادعا تکذیب نشد؟ مگر شان دکتر سریع القلم که در دوران ریاست دکتر روحانی بر مرکز تحقیقات استرتزیک، مشاور رییس بود، اینک کمتر از مشاورت رییس جمهور یا مثلاً جناب آشنا است که با این ادبیات، چنین اطلاعیه عجیبی را منتشر کرده اند؟
نکته ی دیگر آنکه اساساً امکان مدیریت این جریان سازی رسانه ای، در توان حضرات اندیشمندی چون جناب دکتر آشنا نبود؟ واقعاً این اتفاق مرتبط با یک تکه پارچه ی رنگین، ارزش آن را داشت که یک بحران رسانه ای در دولت را موجب شود؟!
ششم: این اشکال، البته به جناب سریع القلم نیز وارد است که چرا خود، زودتر از بیانیه ی دکتر آشنا، این ادعای رسانه های افراطی را تکذیب نکردند. آنطور که اطلاع دارم، در مرام و مسلک دکتر سریع القلم، واکنش به مهملات رسانه ای هیچ جایی ندارد – چندان که بیش از دو دهه از نقدهای موهن و آتشین یک روزنامه افراطی در مورد نظریات وی می گذرد و او تا به امروز، واکنشی نشان نداده است – اما احتمالاً ایشان تصور می کردند حضرات لااقل لختی از معدود خصائص و خصائل مثبت «آن مرد رفته» را اندوخته اند که اگر روزی قصد تکذیب یا سرکوب حرفه ای این جریانسازی رسانه ای را داشتند، لابد شان این استاد دانشگاه و میهمان ویژه 11 ساله ی نشست «داووس» را رعایت می کنند!
هفتم. نگارنده ابداً شیوه ی «آن مرد رفته» را در حمایت از «مردان بد سابقه» نمی پسندد و آن را عملی مذموم می داند، اما حضرات می توانند با نیم نگاه به همان خصائص و خصائل «آن مرد رفته»، لااقل از «مردان خوش نام و سالم» نزدیک به دولت یازدهم، حمایت کنند تا حامیان اهل علم این دولت ته نکشد!
کاش حضرات لختی بیاندیشند و بعد تصمیماتی چنین مهم و سوال برانگیز اتخاذ کنند! 
انتهای پیام

بانک صادرات

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا