«در هر نوعی از اقتباس، اثر جدید بههیچوجه وامدار اثر قبلی نیست»
گروه فیلم و تئاتر «و ناگهان» یکشنبه ۲۶ شهریور در بخش پژوهشی رپرتوار سه اثر اقتباسی نشستی تخصصی با موضوع «اقتباس» برگزار کرد.
به گزارش ایران تئاتر پس از اجرای رپرتوار سه اثر اقتباسی از گروه فیلم و تئاتر «و ناگهان» این گروه یکشنبه 26 شهریور در بخش پژوهشی رپرتوار نشستی تخصصی با موضوع «اقتباس» برگزار کرد.
در این نشست که در مجموعه پایتخت برگزار شد، امیر حسن ندایی (مدیر گروه سینما و انیمیشن دانشگاه تربیت مدرس و رئیس کمیسیون علمی تخصصی سینما، دانشگاه جامع)، جواد عاطفه (داستاننویس، مترجم، کارگردان، محقق و پژوهشگر حوزه تئاتر و ادبیات)، اصغر نوری (مترجم، نمایشنامهنویس، کارگردان)، روزبه حسینی (نویسنده، کارگردان و سرپرست گروه تئاتر «و ناگهان») و رضا آشفته (منتقد کانون ملی تئاتر ایران) حضور داشتند و رحمان حسینی اجرای نشست را بر عهده داشت.
در ابتدای نشست، روزبه حسینی سرپرست گروه «و ناگهان» عنوان کرد: فرزان سجودی چندی پیش پیشنهاد دادند کلمه ترجمه که واژه شناختهشدهای است را معادل کلمه اقتباس قرار دهیم. ما میخواهیم در ابتدای این نشست به یک تعریف جهانشمول و غیربومی برسیم از عنوان «اقتباس». اقتباس در لغت به معنای پاره آتش گرفتن، نور گرفتن، فایده گرفتن و دانش فراگرفتن از کسی است. اقتباس در ذات خود تبدیل و برگردان از یک رسانه به رسانهای دیگر است. تمام دستمایههای اصلی مقاومت میکنند و میگویند: مرا همینطور که هستم بخواه؛ اما اقتباس، تغییر ضمنی را در بردارد و روندی را در خود دارد که نیازمند بازاندیشی، بازشناخت و درک چگونگی این نکته است که اساساً طبیعت درام با تمام اشکال ادبی دیگر متفاوت است. اقتباس یعنی انتخاب چیزهای مهم در دستمایههایی که دارای پیچیدگیها و مقدار خاصی درهموبرهمی و بسیار غنی باشد. گزینش لازمه اقتباس است، به عبارتی آن مقدار از دستمایه که شما دوست دارید، اجازه ورود به اثر دراماتیک را دارد.
امیر حسن ندایی، در پاسخ به بحثی که حسینی مطرح کرده بود بیان کرد: من نمیدانستم که فرزان سجودی این پیشنهاد را کرده اما خود من هم یکی از واژههایی که معادل اقتباس گذاشتم ترجمه بود. برای بهتر توضیح دادن من رجوع میکنم به کلمات انگلیسی؛ منظور ما از ترجمه (rendering) است و نه (translate) که یعنی برگردان. بهطورکلی ما سه نوع اقتباس میتوانیم داشته باشیم؛
1- اقتباس ادبی آزاد که عموماً یک ایده، یک موقعیت یا یک شخصیت را از منبع ادبی میگیرند و آن را بهگونهای مستقل میپرورانند. در این مورد میتوان به سریر خون که آن را کوروساوای از مکث شکسپیر بدل به روایت کاملاً متفاوتی کرده و در ژاپن قرونوسطی رخ میدهد اشاره کرد.
2- اقتباس دراماتیک وفادار که در این نوع کوشش میکنند که با حفظ روح اثر اصلی تا حد ممکن، منبع ادبی را در قالب ادبیات دراماتیک بازآفرینی کند. تام جونز اثر تونی ریچاردسون نمونهای از اقتباس وفادار است. بخش عمده ساختار داستان، رمان رویدادهای اصلیاش و بسیاری از شخصیتهای مهم آن در فیلمنامه فیلم نوشته جان آزبورن حفظشده، حتی شوخطبعی دانای کل باقیمانده است؛ اما در کل فیلم ترسیم صرف زمان رمان تام جونز نیست. یا میتوان به مردی برای تمام فصول اثر فرد زینمان اشاره کرد که از نمایشنامهای با همین نام اقتباسشده.
3- اقتباسهای دراماتیک لفظ به لفظ که منحصراً به اقتباس از نمایشنامه است، فیلمهایی چون سفر طولانی به درون شب ساخته سیدنی لومت با اقتباس از نمایشنامه یوجین اونیل و یا چه کسی از ویرجینا ولف میترسد ساخته مایک نیکولز بر اساس نمایشنامه ادوارد آلبی
اگر مردی برای تمام فصول را با چه کسی از ویرجینیا ولف میترسد مقایسه کنید میبینید مردی برای تمام فصول ترجمه سینمایی از متن است اما در چه کسی از ویرجینیا ولف میترسد؟ حتی صحنههایش هم محدود است و دقیقاً شبیه نمایشنامه است.
حسینی بعد از سخنان ندایی افزود: زمانی که در جامعه ما برگردان برابر ترجمه است شاید بهتر است بهجای رندرینگ بگوییم ترجمان. البته باید به یاد داشته باشیم که یک اثر اقتباسی دراماتیک زمانی میتواند ارزشمند و بهگونهای مستقل از نمونه ابتدایی و ادبی خود باشد که ردّ پا و امضای نویسنده در آن نمایان باشد. نویسنده باید بتواند تواناییهای خود را که خاص شخص او است در نوشتههایش بروز دهد و با کاستن از افزودنیهای هنری و با قلب درونمایه و ماده مشابه ادبی جایگاه خود را بهعنوان نویسنده خلاق مقتبس به تثبیت رساند.
اصغر نوری در ادامه نشست و ضمن تائید سخنان حسینی، در پاسخ به موضوعات مطرحشده توسط ندایی گفت: من فکر میکنم اگر ترجمه را بهجای اقتباس بگذاریم اشتباه است؛ چراکه مترجم دقیقاً پا جای پای نویسنده میگذارد، حتی تلاش میکند که حال و هوای نویسنده را بگیرد و فقط قصه را به زبانی دیگر بگوید. در هر نوعی از اقتباس، اثر جدید بههیچوجه وامدار اثر قبلی نیست و اثر جدید هیچ ربطی به اثر قبلی ندارد و یک اثر کاملاً مستقل است. اثری که دستمایه قرارگرفته را اثرِ اولیه و اثر جدید را اثرِ ثانویه مینامند. البته این بدان معنا نیست که اثرِ ثانویه فاقد استقلال بوده و از قدرتِ کمتری برخوردار است. باید توجّه داشت که آثار اقتباسیِ موفّق، آثاری هستند که قائمبهذات بوده و بهتنهایی قابلبحث و بررسی باشند.
جواد عاطفه، سخنان خود را با خواندن چند سطر از تذکره اولیا عطار شروع کرد و اشاره کرد که میخواهد مسیر بحث راکمی تغییر دهد و سپس بیان کرد: عباس نعلبندیان از این چند سطر تذکره اولیا اقتباس کرده و نمایشنامهای نوشته است به نام «ناگهان». هنوز خیلی از قدیمیهای تئاتر ما وقتی یک کار اقتباسی میبینند که اسمش عوضشده، میگویند این کار دزدی است. یادم میآید چند سال قبل وقتی چند گروه خارجی چند اثر اقتباسی را اجرا کردند بعد از دیدن کار بزرگان تئاتر ما میگفتند ما چند کار دزدی را دیدیم چراکه هیچدانشی از اقتباس نداشتند
عاطفه بابیان اینکه در خارج از ایران شرایط به اینگونه نیست، از برگمان مثالی زد: برگمان 5 بار سونات اشباح را اجرا کرد و هر بار این را به نوع جدیدی اجرا کرده. سونات پاییزی که یکی از بهترین فیلمهای برگمان است دقیقاً اقتباسی از پلیکانِ استریندبرگ است. شخصیتها هیچ ربطی به نمایشنامه ندارد اما جان استریندبرگ در فیلم هست.
رضا آشفته در پایان درباره تفاوت دراماتورژِی و اقتباس عنوان کرد: اگر به خود تئاتر مسلط باشیم، تئاتر این برگرفته شدن را در خودش دارد. تئاتر تنها هنری است که اکنون است و هر اجرا زنده میشود؛ بنابراین شاکلهاش این قدرت را دارد که تغییر کند؛ امر اقتباس در تئاتر یک امر کاملاً طبیعی است. حتی در یونان باستان هم همه اقتباس گر بودند و خودشان مؤلف نبودند. در آثار مولیر هم ما اقتباس میبینیم. شکسپیر هم یکی از بهترین و بزرگترین اقتباس گران جهان است؛ اما مهمترین اتفاقی که به ما نزدیکتر است کاری است که رسینگ با اهداف سیاسی میکند. در زمان رسینگ با توجه به اینکه رنسانس به وجود آمده و روال زندگی عادی در حال تغییر است، اولین نگاه او نگاه ملی است؛ او اعتراض میکند به اینکه همه متنها فرانسوی است، ما باید از متن آلمانی استفاده کنیم. منظور متنهایی است که به امروز آلمان نزدیک باشد. او هم نگاه خودی بودن و هم نگاه نو را دارد.
انتهای پیام