جماعت «روزنامهنگار گلخانه»ای و سکوت در مقابل سیلیخوردن «یوسف علیخانی»
محمدرضا اسد زاده در خبرآنلاین نوشت: یوسف علیخانی، نویسنده و ناشر کشورمان نوشت: «امروز برای اولین بار پس از شاید سی سال کتک خوردم…»
اگر مروت و حمیت و جوانمردی در جماعت روزنامه نگار وجود داشت، در مقابل سیلی یک قاچاقچی به «یوسف علیخانی» سکوت نمی کردند. گرچه فرمودند: « در اگر نتوان نشست. »
اظهرمن الشمس است که روزنامه نگاری ایران مرده است و این را نه این قلم کوچک که استادان بزرگ و بنام دانشگاه های ارتباطات ایران می گویند. – البته در خلوت های خودمانی و در جلوت های روزنامهنگاری و با این تاکید که جایی نگویید که تُف سر بالاست-.
جناب یوسف علیخانی در اینستاگرامش نوشت:
«امروز برای اولین بار پس از شاید سی سال کتک خوردم؛ در ادامهی اون نامه دربارهی دستفروشها و قاچاقچیان؛ از رئیسشان کتک خوردم، سیلی محکم را کسی توی گوشام زد که زمانی که باید ازش شکایت میکردم بهخاطر فروش کتابهای قاچاق شدهی آموت، بخشیدماش بخشیدماش چون امیدی به قانون و وکیل و ارشاد و اتحادیه ناشران نداشتم… دستاش محکم بود و ممنوناش هستم که محکم زد تا بیدارترم کند و خوشحالم به خاطر کتاب، کتک خوردم…»
و اما روزنامه نگاران که باید فریاد بیداری و چشم تیزبین هوشیاری جامعه باشند، نشستند و تماشا کردند و این خبر را در گروه های تلگرامی برای یکدیگر ارسال کردند. همین.
راست است و حقیقت دارد که روزنامه نگاری ایران مرده است و روزنامه نگاران گلخانهای آن از آغاز دهه هشتاد دیگر نقشی در فرایندهای اجتماعی نداشته اند و ندارند. – گرچه در میان روزنامهنگاران هستند نمونه های خلاق و پیشرو و دفاع از حیثیت حرفه ای روزنامه نگار و ساحت روزنامه نگاری وظیفه ای ملی است-
اما عموما «روزنامه نگارانِ تولید شده» خصوصا از دهه هشتاد به بعد، تبدیل به موجودات گلخانه ای شده اند که چند ویژگی مهم دارند:
1- بیشتر به کار میرزا بنویسی کنفرانس های خبری مدیران می آیند.
2- تخصص ویژه ای در «کپی پیست» و خبرسازی و«پاپاراتزی»گرایی دارند .
3- در کمال کتابنخوانی و بی اطلاعاتی از دانش های مختلف، ادعای همه چیزدانی شان، به آسمان می رسد.
4- و نیز ادب بزرگ و کوچک و احترام پیشکسوت و اخلاق برخورد با بزرگان و نخبگان برایشان اهمیتی ندارد.
این مختصات را می توانید به تجربه زیستن و روان شناسی برخورد با جماعت روزنامه نگار جدید به دست آورید.
به امید روزی که اگر هر نویسنده و ناشری یا حتی هر روزنامه نگاری و اساسا هر یک از شهروندان، مظلوم واقع شدند، روزنامه نگاران، پیشتازان روشنگری و جوانمردی باشند. به امید حلول روح حمیتی و مقام مروتی…
* بیان حقیقت تند و تلخ این نوشتار درباره «روزنامه نگاری و روزنامه نگار » به قلم کسی ست که به روزنامهنگاری عشق می ورزد و از باب نقد درون گروهی ست و چه گروهی بهتر از روزنامه نگاران که باید تحمل نقد و سعه صدر بالای اجتماعی داشته باشند.
انتهای پیام