خرید تور تابستان

توصيه‌هاي ويليام فاكنر به نويسنده‌ها

روزنامه اعتماد نوشت:  مشغول نوشتن داستان كوتاهي هستم و حالا كه به پايان آن نزديك شدم ترس‌هاي هميشگي‌ام سراغم آمده‌اند: اصلا اين داستان خوب است؟ توانسته‌ام شخصيت‌هاي باورپذيري را خلق كنم يا آنها تك‌بعدي هستند؟ مي‌توانم همه‌چيز را در گره‌گشايي حل كنم؟ خواننده با اين داستان ارتباط برقرار مي‌كند؟ نوشته‌ام را نقد مي‌كنند؟
توي همين فكرها بودم كه اتفاقي در مجله پاريس ريويوي سال ١٩٥٦، مصاحبه‌اي از ويليام فاكنر، نويسنده «خشم و هياهو» و «گور به گور» و برنده جايزه نوبل ادبيات ديدم. برخلاف شك و ترديدهايي كه داشتم، برخي از نظرات او من را تشويق كرد پايان داستانم را بنويسم.
ويليام فاكنر سال ١٩٤٩ جايزه نوبل ادبيات را براي «اداي خدمت قدرتمندانه و هنرمندانه‌‌اش به رمان مدرن امريكايي» دريافت كرد. همچنين براي رمان‌هاي «يك افسانه» ١٩٥٤ و «رودخانه‌ها» ١٩٦٢ برنده جايزه پوليتزر شد.
با اين وجود او در اين مصاحبه، فاش كرده بود هرگز از كارش رضايت نداشت. او توضيح داده بود نويسندگان آرزوي كمال ايده‌آلي را در سر مي‌پرورانند؛ كمالي كه هرگز نمي‌توانند به آن دست يابند. او گفته بود: «همه ما در مسير دستيابي به روياي كمال‌مان شكست مي‌خوريم. بنابراين بر پايه شكستي باشكوه براي انجام غيرممكن، خودمان را ارزيابي مي‌كنيم.» فاكنر بر اين باور بود كه غيرممكن است نويسنده‌اي داستاني كامل و بي‌عيب‌ونقص بنويسد. هر چند تلاش براي نوشتن اثري كامل در نوع خود مشقتي باشكوه است. در واقع آن سهم از تلاشي كه براي انجام غيرممكن مي‌كني، مهم است.
فاكنر در اين مصاحبه مي‌گويد اغلب كارهاي او هم در داشتن چنين مولفه‌اي با شكست مواجه شده‌اند:
«به نظرم، اگر بتوانم تمامي آثارم را دوباره بنويسم، ترغيب مي‌شوم كه آن را بهتر خواهم نوشت، همين سالم‌ترين شرايط يك هنرمند است. به همين خاطر است كه او به كار كردن ادامه مي‌دهد، دوباره مي‌كوشد؛ او هر بار اين باور را دارد كه اين‌بار موفق مي‌شود. البته موفق نمي‌شود و به همين خاطر است كه اين شرايط سالم است.»
اينها جملات رمان‌نويسي است كه دو جايزه پوليتزر را تصاحب كرده و در اين مصاحبه به ما مي‌گويد اين رمان‌ها بهتر از اين هم مي‌توانستند باشند. فاكنر مي‌دانست مهم نيست چه مي‌نويسد چون هميشه در نوشتارش خطايي هست. اما اشكالي هم ندارد چرا كه دفعه بعدي هم هست. با اثر بعدي‌اش به هدفش هم نزديك‌تر مي‌شود. موضوع مهم همين است.  بنابراين ما نبايد طي روند خلق، شهامت‌مان را از دست بدهيم. نخستين داستاني كه مي‌نويسيم احتمالا ما را مايوس مي‌كند اما وقتي با داستان بعدي درمي‌افتيم، مي‌توانيم آخرين نوشتارمان را بخوانيم تا ببينيم چطور پيرنگ‌مان را جفت‌وجور كنيم يا شخصيت‌هاي پيچيده‌تري خلق كنيم. مطمئنا مهارت‌مان بهتر مي‌شود.
فاكنر مي‌گويد آگاهي ما از واقعيت كامل نبودن داستان‌مان بايد انگيزه‌اي براي ادامه تقويت مهارت‌مان باشد. با نوشتن رماني تازه، داستان كوتاه يا شعر و برداشتن هر قدم رو به جلو، قدمي به سوي كمال برداشته‌ايم.
قاعده نويسنده خوب
وقتي خبرنگار از فاكنر مي‌پرسد قاعده‌اي براي تبديل به رمان‌نويسي خوب وجود دارد، او مي‌گويد:
«٩٩ درصد استعداد… ٩٩ درصد انضباط… ٩٩ درصد كار… نويسنده هرگز نبايد از كاري كه انجام مي‌دهد، راضي باشد. هرگز كارش به آن خوبي كه مي‌تواند، به مرحله اجرا درنمي‌آيد. هميشه روياپردازي كنيد و هدف‌تان را بالاتر از آنچه از عهده‌تان برمي‌آيد، قرار دهيد. خودتان را اذيت نكنيد كه بهتر از همنسلان يا پيشينيان‌تان باشيد. سعي كنيد از خودتان بهتر باشيد. »
فاكنر بر استعداد تاكيد مي‌كند. اما به همين ميزان بر انضباط و كار هم تاكيد دارد. هيچ‌وقت نبايد خيال ما نويسنده‌ها راحت باشد. حتي اگر فكر كنيم آخرين نوشته‌مان، بهترين اثري است كه از خود به جا گذاشته‌ايم، هنوز هم مي‌تواند بهتر از اين باشد. همان طور كه فاكنر مي‌گويد هرگز راضي نشويد. محدوده‌اي براي روياهاي‌تان در نظر نگيريد.
اين توصيه فاكنر كه «سعي كنيد از خودتان بهتر باشيد» را دوست دارم چرا كه اغلب به راحتي آب خوردن در دام مقايسه نوشته‌ام با نويسنده‌هاي محبوبم مي‌افتم.
وقتي داستان كوتاه مي‌نويسم، وسوسه مي‌شوم آن را با داستان‌هاي كوتاه او. هانري، لوئيجي پيراندلو، ري بردبري، اف. اسكات فيتزجرالد، ادگار آلن پو، ارنست همينگوي و خيلي‌هاي ديگر مقايسه كنم. اشتباهم همين است. خودم را آماده شكست مي‌كنم.
بايد اين نويسنده‌ها را معلم خودم بدانم و داستان‌هاي‌شان راهنمايي براي من باشد اما نبايد نوشته‌ام را با آثار آنها مقايسه كنم. كار من در مقابل آنها كاستي‌هايي دارد و همين به‌شدت دلسردكننده است. در عوض بايد آنچه را كه فاكنر گفته است، به خاطر بسپارم.
فاكنر مي‌گويد بايد متر اندازه‌گيري‌ كارهاي‌مان، خودمان باشيم؛ اين نوشته بهتر از آخرين نوشته‌ات است؟ چطور مي‌تواني آن را بهتر كني؟ چطور مي‌تواني مهارت‌هايت را بهتر كني؟
فاكنر در همان مصاحبه با پاريس ريويو مي‌گويد:
«روشي مكانيكي براي نوشتن وجود ندارد، هيچ ميانبري هم نيست. نويسنده جوان اگر بخواهد فرضيه‌اي را دنبال كند، يك ابله به تمام معناست. از اشتباه‌هاي‌تان درس بگيريد؛ انسان فقط از خطاها درس مي‌گيرد. هنرمند خوب معتقد است هيچ‌كس آنقدر خوب نيست كه توصيه‌اي به او بكند. »

بانک صادرات

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا