معترضان اوکراینی را بشناسید /تحلیل واشنگتن پست
به گزارش انصاف نیوز به نقل از دیپلماسی ایرانی، واشنگتن پست نوشت:
معترضان ضد دولت اوکراین برای بیش از دو ماه در مرکز کیف، پایتخت این کشور تجمع کرده بودند. آنچه رسانه ها از این معترضان به نمایش می گذاشتند با آنچه که آنها هستند و بیان می کردند کاملا متفاوت است. به تازگی برخی مفسران این اعترضات را به تجدید حیات ناسیونالیسم شوونیستی در سرتاسر اروپا تفسیر کرده اند. آنها به حضور “جناح راست” در میان جنبش اعتراضی و نقش برجسته گروه های ملی گرای افراطی در خشونت های اخیر اشاره می کنند.
اما در یک تضاد آشکار مردم دنیا معترضان اوکراینی را به چشم جنگجویان دموکراسی می بینند که دیدگاه و منافع ملت اوکراین را برای الحاق به اتحادیه اروپا و رها شدن از اطاعت محض بودن از روسیه دنبال می کنند. در همین راستا و از دیدگاه جغرافیای سیاسی، درگیری های اوکراین به چشم جنگی له و علیه تلاش کرملین برای تصاحب این کشور به نظر می رسد. یکی از اساتید پرنفوذ دانشگاه و حامی اعتراضات با بیان اینکه ” این جنبش بازتاب کامل همه مردم اوکراین، پیر و جوان، بوده است” معتقد است که نیروهای ملی گرا “بخش کوچی” از اعترضات بوده اند و بنابراین تمرکز کردن روی چنین رادیکال هایی “غیر موجه و گمراه کننده” است.
پس معترضان اوکراینی به دنبال چه چیزی بودند؟ نقش راست ها در اعتراضات اوکراین چیست؟ این جنبش تا چه حد ” بازتاب کامل همه مردم اوکراین” است و ما از کجا این موضوع را بدانیم؟
تحقیقات موجود درباره معترضان و اطلاعات افکار عمومی اوکراین نشان دهنده واقعیتی است که از چنین روایت هایی پیچیده تر است. نخست اینکه هیچ مدرکی وجود ندارد که نشان دهد انگیزه اولیه اکثر معترضان در دو ماه گذشته ملی گرایی افراطی یا شوونیسم بوده است. در تحقیقاتی که اوایل دسامبر و اواخر ژانویه از شرکت کنندگان در اعتراضات به عمل آمد نشان می دهد که دلیل اصلی حضور آنها در این اعتراضات عصبانیتشان از ویکتور یانوکوویچ، رئیس جمهور و در کنارش آرزوی الحاق به اتحادیه اروپایی بوده است. نکته قابل توجه این است که به نظر می رسد وحدت بخش ترین عامل مخالفان تلاش های یانوکوویچ برای سرکوب معترضان بوده است. این موضوع کم و بیش پای ثابت جنبش های اعتراضی در ماه های گذشته بوده است. سرکوب خشونت بار جمعیت کوچکی که در اواخر نوامبر و مجددا در اواسط ژانویه بر طبق قانون محدودیت معترضان و مخالفان انجام شد باعث انفجار جمعیت معترضان شد. هیچکدام از درخواست های معترضین بازتاب آشکار دستور کار ملی گرایان یا شوونیست ها نبود.
با این حال اینکه بگوییم ملی گرایان در اوکراین امروز “بخش کوچکی” از اعترضات اخیر بوده اند هم به همان اندازه گمراه کننده است. رهبری اعتراضات شامل سه حزب مخالف در پارلمان است که یکی از آنها حزب اسوبودا است که به وضوح راست افراطی است. اسوبودا که در آخرین انتخابات پارلمانی 38 کرسی و 10 درصد آرا را به دست آورد تا سال 2004 خود را حزب سوسیال-ناسیونالیست اوکراین نام نهاده بود و نمادهای نئونازی و اس اس را به کار می گرفت. از زمانی که این حزب در سال 2004 نام و نمادهای خود را تغییر داد، اوله تیاهنیبوک، رهبر اسوبودا اصرار داشت که مخالفان باید با “مافیای روسی-یهودی که اوکراین را اداره می کنند” به مبارزه برخیزند و ارتش شورشی اوکراینی را که در زمان جنگ جهانی دوم علیه “روسها، آلمان ها، یهودی ها و مابقی کسانی که به دنبال نابودی اوکراین بودند” را مورد ستایش قرار داد. این حزب احترام خود نسبت به سازمان ملی گرایی اوکراین، جنبش فاشیستی که بین دو جنگ جهانی وجود داشت را پنهان نمی کند. آنها در ماه دسامبر برای بزرگداشت اسپان باندرا، رهبر جنبش ملی گرایی راهپیمایی برگزار کردند و با روشن کردن شمع یاد وی را گرامی داشتند. همچنین در این مراسم مرتبا پرچم سرخ و سیاه این سازمان که یکی از نمادهای نژادپرستی و حمل آن در مسابقه های فوتبال توسط فیفا ممنوع شده است را در هوا می چرخاندند.
بازگشت آشکار به اشعار، شعارها و نمادهای جنبش ملی گرایی دهه های 1930 و 1940 – که آرمان آن رسیدن به کشور و ملتی اوکراینی خالص و عاری از روس ها، یهودی ها و لهستانی ها بود- یکی از مهمترین تفاوتهای بین اعتراضات اخیر و انقلاب نارنجی در سال 2004 بوده است. گروه های جناح راست به خصوص در میان سازمان های اعتراضی میدانی فعال بودند به ویژه زمانی که تعداد معترضان در یک بازه زمانی کاهش پیدا کرد و هسته جناح راست افشا شد. نمایندگان اسوبودا کنترل ساختمان های اداری شهر کیف را که به اشغال معترضان درامده بود را در اختیار داشتند. پرچم های این حزب کاملا مشهود بود و تصویر پرتره باندرا در تالار مرکزی آویزان شده بود.
اسوبودا فقط یکی از علائم پرشمار حضور قدرتمند راستگرایان افراطی در سازماندهی و بسیج معترضان در میدان (میدان مرکزی شهر کیف) است. آندری پاروبی، فرمانده “میدان” و رهبر نیروهای دفاعی که از کمپ های معترضین در مرکز کیف محافظت می کند به همراه اوله تیاهنیبوک یکی از موسسان حزب سوسیال-ناسیونالیست بوده است. در هفته های اخیر، ائتلاف سازمان های کوچکتر جناح راست به نام “بخش راست” با استفاده از سنگ، کوکتل مولوتف، میله های آهنی و محاصره مسلحانه نیروهای پلیس طلایه دار افزایش خشونت در اعتراضات بوده است. در حالی رهبری اعتراضات از این گروه استقبال نکرده است با این وجود آنها بازیگر میدانی مهمی بودند و بر اساس گزارش ها پس از اینکه مذاکرات برای استعفای یانوکوویچ به شکست انجامید خود را مسلح کرده بودند. به طور کلی، فعالان ملی گرایی از حزب اسوبودا و گروه های مشابه کوچکتر مخالفان را برای برگزاری “مهیب ترین تظاهرات” آماده کرده بودند که به گزارش نیویورک تایمز منجر به تحریک بیشتر معترضان برای اشغال ساختمان و بستن ادارات دولتی می شد.
با وجود حضور قدرتمند جناح راست آیا باز هم معترضان خواهان دموکراسی بودند؟ با توجه به اینکه آنها در برابر رفتار استبدادی و رئیس جمهوری مستبد قرار گرفته بودند، پاسخ به این پرسش ممکن است به وضوح بله به نظر برسد. با این حال تلاش اخیر برای بسیج عظیم نیروها به ما می گوید که نیاز داریم تا درباره اینکه چقدر روایت سیاستمداران و تحلیلگران درباره انقلاب های دموکراتیک منعکس کننده آنچه در خیابان ها می گذرد مراقب باشیم. مارک بیسنجر استاد دانشگاه پرینستون نشان داده است که اعتراضات اوکراینی ها در اواخر سال 2004 “تعهد ضعیفی به پایان دموکراتیک” داشته است با وجود این حقیقت که اعتراضات به بهانه تقلب در انتخابات آغاز شد. تحقیقاتی که در ماه دسامبر از معترضان اوکراینی به عمل آمد نشان داد که کمتر از 20 درصد آنها به دلیل “نقض دموکراسی و یا تهدید وجود دیکتاتوری” در اعتراضات شرکت کرده اند. در یک سطح وسیع تر، مهم است که فرض کنیم که مخالفت با یک رژیم غیر دموکراتیک همان پشتیبانی از دموکراسی نیست. تاریخ پر است از جنبش های مخالفی که پس از کسب قدرت به روش مستبدانه حکومت کرده اند.
علاوه بر این خود این اعتراضات نمایانگر دورنمایی از یک حکومت وسیع تر اوکراینی نیستند. این ادعا که “این جنبش بازتاب کامل همه مردم اوکراین، پیر و جوان، بوده است” طرفداران زیادی ندارد. اوکراینی ها در این زمینه کاملا چند پارچه هستند. هیچکدام از بررسی های انجام گرفته در این کشور ظرف دو ماه گذشته نشان نمی دهد که اکثریت مطلق مردم از جنبش اعتراضی حمایت می کنند و برخی هم نشان دهنده مخالفت اکثریت با این اقدامات بوده است. نظرسنجی های اخیر حاکی از آن است که اکثریت بسیار وسیع مردم با اشغال دولت های منطقه ای توسط مخالفان، مخالف هستند. جدیدترین و قابل اعتمادترین نظرسنجی هم نشان می دهد که کردم تقریبا به طور کامل درباره حمایت از معترضین دو تکه شده اند: 48 درصد موافق، 46 درصد مخالف.
عدم توانایی معترضان برای جلب حمایت بیشتر تعجب آور است با توجه به این واقعیت که محبوبیت یانوکوویچ به مراتب کمتر از 50 درصد است. یکی از دلایل این شکست این است که شعارهای ضد روسی و نمادسازی ناسیونالیسم غربی اوکراین به خوبی در میان اکثریت اوکراین جای ندارد. تقریبا نیمی از جمعیت اوکراین ساکن جنوب و شرق این کشور هستند که زمانی آن را “روسیه نو” می خواندند زمانی که در قرن 19 مهاجران زیادی از امپراتوری روسیه به این منطقه مهاجرت کردند. این منطقه بیش از 200 سال است که با روسیه شناخته می شود و تقریبا همه شهروندان اوکراینی آن با شعارها و نمادهای ضد روسی غریبه اند. شکل ضد روسی ملی گرایی اوکراینی که در میدان مرکزی کیف نشان داده شد قطعا نمایانگر دیدگاه عموم مردم اوکراین نیست. حمایت های انتخاباتی این دیدگاه ها و حزب های سیاسی مرتبط آن همیشه محدود بوده است. حضور و نفوذ آنها در میان جنبش اعتراضی بسیار جلوتر از نقش آنها در سیاست اوکراین است و هواداران آن از نظر جغرافیایی بیش از چند روستای غربی اوکراین نیستند.
با وجود این حقیقت که خودداری از پیوستن به اتحادیه اروپا جرقه اولیه اعترضات بود اما با این حال مستندات بسیار اندکی وجود دارد که اکثریت مطلق مردم اوکرایت حامی الحاق به این اتحادیه باشند. در حالی که نظرسنجی های مختلف آمار مختلفی از میزان حمایت از پیوستن به اتحادیه اروپا را نشان می دهند اما در اکثر آنها حدود 40 تا 45 درصد حامی این اتفاق هستند.
در نتیجه باید همیشه درباره این ادعا که اعتراضات برای مردم سخن می گویند بسیار هوشیار باشیم. مخصوصا زمانی که کلمه “مردم” به مردم اوکراین ارجاع داده می شود. 20 سال تحقیق و تدریس به من این را آموخته است که اوکراین کشوری است که تقریبا درباره هر موضوعی که به رابطه با غرب یا روسیه بستگی داشته باشد چند پارچه است.
با این حال اوکراینی ها همیشه این آرزو را دارند که حکومتی داشته باشند بهتر از آنچه که در 20 سال گذشته به آنها حکومت کرده است. اعتراضات در ابتدا در پاسخ به تلاش های یانوکوویج برای ایجاد رژیمی سرکوب تر بودند. همه آنهایی که در میدان مرکزی شهر جمع شده بودند توسط جناح راست افراطی تحریک نشده بودند. با این حال حضور قدرتمند نمادین و سازمانی راست افراطی در این اعتراضات قطعا محدود به این است که اعتراضات تا چه حد بتوانند حمایت اکثریت را در کشور پیدا کرده و اثر آنها را در تولید یک دولت بهتر برای شهروندان اوکراین تضعیف کند. قطعا می توان اکثریت مردم اوکراین را برای عدم حمایت از یانوکوویچ در یک انتخابات قانع کرد اما فقدان حمایت اکثریت از اعتراضات بیانگر این است که در شرایطی که این بسته از جانب راستگراهای ناسیونالیست مخالف روسیه با چاشنی خشونت گرایی بر روی میز قرار گیرد ، موافقت رای دهندگان را جلب نکند.
انتهای پیام