خرید تور نوروزی

نقدی بر هفتمین بی‌ینال مجسمه‌سازی تهران

«علی بختیاری» در یادداشتی با عنوان «سؤال‌ها و حسرت‌ها» در روزنامه شرق نوشت: «امروزه بی‌ینال‌ها عرصه ظهور هنر معاصر بین‌المللی هستند. در دهکده جهانی هنر معاصر، بیش از صد بی‌ینال در شهرهایی مانند سائوپائولو، سیدنی، مسکو و استانبول وجود دارند که رقابتی دائم در همکاری با کیوریتورهای مطرح و هنرمندان بزرگ را از سر می‌گذرانند و این رویدادها تأثیر مهمی بر صنعت توریسم، ایجاد پایتخت فرهنگی، گردش مالی شهر و افتخارات محلی می‌گذارند»,١
پیشرفت کیفی و کمی در برگزاری رویدادها و بی‌ینال‌های هنری در منطقه با سرعتی قابل‌توجه رو به فزونی است. رویدادهایی مانند بی‌ینال شارجه، بی‌ینال استانبول، بی‌ینال لاهور و… با بهره‌گیری از مباحث به‌روز تئوریک و عملی و تیم‌های مختلف، در هر دوره کیفیت و نوآوری‌های تازه از خود نشان می‌دهند، حال آنکه با توجه به زیرساخت‌های فرهنگی- هنری (مدارس دولتی و خصوصی هنر، موزه‌ها، انتشارات هنری و…) و صحنه هنری فعال در ایران و پتانسیل بازخوانی شهرهای ایرانی از طریق معماری آنها در این رویدادها، توقع می‌رود که ایران نیز در این رقابت جایگاه ویژه‌ای را از آن خود کرده باشد که نکرده است. طبقه‌بندی بی‌ینال‌ها و نمایشگاه‌های ادواری هنری بر اساس مدیوم، شاید تنها هنوز در ایران به صورت خطایی مکرر انجام می‌شود. بی‌ینال مجسمه‌سازی، بی‌ینال نقاشی، بی‌ینال سفالگری و بسیاری بی‌ینال‌های دیگر این خطای مکرر استراتژیک را هر دو سال یک‌بار و گاهی هر شش سال یک‌بار به منصه ظهور می‌رسانند. این نوشته بنا ندارد به مبحث کیفیت هنری آثار ارائه‌شده در هفتمین بی‌ینال مجسمه‌سازی تهران (که بسیار جای بحث و بررسی دارد) بپردازد و تنها از منظر کیوریتوریال و اجرائی نکاتی را مطرح می‌کند.
شش سال از برگزاری ششمین بی‌ینال مجسمه‌سازی تهران می‌گذرد و هفتمین بی‌ینال با عنوان «وضعیت» در موزه هنرهای معاصر تهران در تاریخ ١٤ شهریور ١٣٩٦ آغاز شد. اصولا در رویکردهای معاصر به مبحث برگزاری رویدادهای هنری، زاویه دید تیم کیوریتوریال در شکل‌گیری رویداد پراهمیت‌ترین مبحث است و چرایی و چیستی این رویداد در راستای آن نگاه قابل بررسی و توجیه است. این نگاه در یک بیانیه مجمل و کوتاه با دو بند دوم و سوم تقریبا یکسان برای بی‌ینال هفتم بیان شده است، اما بی‌ینال هفتم مجسمه در ارتباط با ارائه خوانش تازه از فضای موزه هنرهای معاصر عقیم مانده است، گرچه در بیانیه نمایشگاه آمده: «آثار دوسالانه هفتم چالشی زمانی- مکانی دارند و کارکرد مدرنیستی موزه‌ای را که عنوان معاصر دارد در وضعیتی متغیر قرار داده‌اند…»، چراکه نه این وضعیت مثالی، در کارکرد مدرنیستی موزه تغییری ایجاد کرده و نه بسیاری از آثار این بی‌ینال پتانسیل ایجاد هرگونه چالشی؛ چه زمانی، چه مکانی و مفهومی را در خود دارند.
در سه‌بار بازدید از نمایشگاه (روز دوم – روز چهارم – روز دهم) امکان تعامل با برخی آثار اینتراکتیو نمایشگاه مهیا نبود؛ یا صدایی خارج نمی‌شد، یا چرخ‌دنده‌ای نمی‌چرخید، یا چرخ‌دنده‌ای هرز می‌چرخید. عناوین و اطلاعات مربوط به بسیاری از آثار در روزهای اول وجود نداشت که در این ٩ روز به مرور تکمیل شدند و اثر پرابهت محمدحسین عماد، به دلیل سقوط و تخریبی عمیق (احتمالا به دلیل عدم بررسی تکنیکی نوع نصب اثر)، در آخرین بازدید با یک مینیاتور آن اثر جابه‌جا شده بود. سوای سؤالات مفهومی بسیار درباره انتخاب آثار و قراردادن آنها در جایگاه مجسمه، نبود هرگونه کتاب، راهنمای چاپی و نقشه یا اپلیکیشن، مخاطب را در یافتن برخی آثار نمایشگاه بی‌مدد می‌گذارد و احتمال ندیدن بسیاری از آثار نصب‌شده در فضای خارجی موزه محتوم است. سؤال اساسی‌تر این بود که آیا آثار «بیضی با دو گوشه» از هنری مور و «ماهی نارنجی» از الکساندر کالدر که متعلق به گنجینه موزه هستند و به‌ترتیب در راهروی گالری ٥ به ٦ و در مرکز رمپ اصلی موزه نصب شده‌اند، به‌عنوان تنها آثار غیرایرانی، جزئی از بی‌ینال هفتم مجسمه‌سازی هستند و اگر هستند یا نیستند، چرا؟
این نواقص به‌وضوح نقصان حضور یک تیم کیوریتوریال متخصص و عوارض جانبی این نقصان را نمایان می‌کنند و تمامی این سؤال‌ها و حسرت‌ها و آه‌ها، آرزویی همیشگی را بیشتر قوت می‌بخشند؛ آرزوی بی‌ینال تهران؛ بی‌ینالی معاصر و فارغ از دسته‌بندی‌های مدیومی و انجمنی.
١- هنری نویندورف – سردبیر آرت‌نت – ٢٠١٦

بانک صادرات

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا