«نقش غیرحزبیها در شعسا پررنگ میشود»
متن گفتگوی عبدالله ناصری، عضو شورای مشورتی اصلاحطلبان، با روزنامهی اعتماد در پی میآید:
آیا در حال حاضر میتوان نسبت به تداوم یا پایان ائتلاف اصلاحطلبان و نیروهای اصولگرای میانهرو در سال ۹۸ قضاوتی داشت؟ عارف در این مورد گفته بود که این ائتلاف ادامه نخواهد داشت.
اظهارنظری که در مورد پایان ائتلاف اصلاحطلبان و اصولگرایان میانهرو در انتخابات ۹۸ شد اظهارنظری زود و بیشتر تصمیم و عقیده شخصی بود. به هر حال روندی که در سال ۹۲ شکل گرفته در سال ۹۴ تقویت شده و سال ۹۶ بسیار تقویت شدهتر از گذشته اجرا شده و یک سرمایه برای دو جریان سیاسی است. بالاخره هر دو جناح پذیرفتهاند که کشور و توسعه بدون حضور دو جناح امکانپذیر نیست. تجربه ۸۴ تا ۹۲ که حاکمیت یکدست شد و فقط یک جریان میداندار کشور شد، تبعات بسیار سنگینی ملی و بینالمللی داشت. بنابراین این ائتلاف زمینه به رسمیت شناختن دو جریان ریشهدار تاریخی جمهوری اسلامی را تقویت میکند و هر دو جناح میدان را برای یکدیگر بازتر میکنند که در صحنه رقابت حضور فعالتری داشته باشند. مهمتر اینکه ائتلاف نشان داد که جامعه تاحدودی خسته از برخی مسائل سیاسی که بیشتر در حیطه جوانان، دانشجویان و نخبگان سیاسی کشور مطرح بود، مایل به درگیر شدن در دعواهای سیاسی نیست. این بخش از جامعه در عین حال به دنبال آزادی، امنیت، عدالت و رفع مشکلات معیشتیاش است. این بخش از روند چهار ساله از ۹۲ تا ۹۶ حسن استقبال را کرد. به همین جهت شاهد بودیم که چه در انتخابات مجلس ۹۴ و چه در انتخابات ریاستجمهوری ۹۶ برخی بودند که برای نخستینبار در طول عمر جمهوری اسلامی رأی دادند. بنابراین علاوه بر اینکه ائتلاف فضای همدلی و وفاق و تعامل را بین دو جریان سیاسی تقویت میکند، هرچه بیشتر جریان رادیکال را از صحنه سیاست کشور دور میکند یا به سمت عقلانیت و بازنگری میبرد. اصلاحطلبان امیدوار هستند که شکل دوم آن در مورد جریان افراطی اتفاق بیفتد. اینکه آنها به جبهه اصولگرای معتدل بپیوندند. علاوه بر این مساله جامعه را به طرف نشاط و امید میبرد. همه نخبگان و عناصر حکومت میدانند که شرایط جمهوری اسلامی در آستانه چهل سالگی به مراتب سختتر از شرایط گذشته است که در عرصه بینالمللی و منطقهای نیز شواهد آن را میبینیم. امروز بین مطالبات نسل گذشته و نسل جدید تفاوت وجود دارد. همچنین با افزایش جمعیت شاهد هستیم و شاخصهای دیگری هم وجود دارد که از نظر توسعه تاثیرگذار است و تبعات بینالمللی خود به اندازه کافی گویا است که باید به سمت تعامل و همدلی در داخل کشور برویم. باید با وفاق و آشتی ملی هر دو جناح کشور را مدیریت کرده و از تجارب همدیگر استفاده کنند. میبینیم که در عرصه داخلی مطالبات مردم باید مورد توجه قرار بگیرد. از جمله بستن پرونده مسائل ۸۸ و رفع حصر باید در دستور کار قرار گیرد و بدون شک با نزدیکی دو جناح میتواند مؤثر باشد.
ملزومات تداوم ائتلاف چیست؟ در صورت پیاده نشدن چه پیششرطی، این ائتلاف به نظر شما به هم خواهد خورد؟
باتوجه به رشد عقلانیتی که در جامعه و دو جریان سیاسی شاهد هستیم و اینکه این ائتلاف در چند انتخابات اخیر نتایج مثبتی با خود به همراه آورده است و دیگر شاهد تکرار اتفاقات ۸ ساله دوران مدیریت آقای احمدینژاد نیستیم، باید این ائتلاف ادامه پیدا کند. این مجموعه شرایط زمینهای را ایجاد کرده که من فکر میکنم گسست و پاره شدن ائتلاف را غیرممکن کرده است. به هیچوجه این ریسمان محکم پاره نخواهد شد. شاید جناح حداقل برخوردار از امتیازات یا با حداکثر تأثیر بر جامعه مدنی یعنی اصلاحطلبان حتی اگر بخواهند مشمول نظارت استصوابی قرار بگیرند و غیر اقناعی از شرکت در انتخابات محروم شوند، کماکان در انتخابات حاضر خواهند شد. آنها تلاش خواهند کرد تا مجلسی مشابه مجالس هفتم تا نهم شکل نگیرد. اصلاحطلبان به حداقلها فکر میکنند و معتقدند آن چیزی که در مجلس دهم اتفاق افتاد اگرچه اصولگرایان تعداد بیشتری هستند اما به هر صورت مجلسی عقلانی و همراه با دولت شکل گرفته و این دستاورد بسیار بزرگی است. بیتردید در انتخابات ۹۸ نیز اصلاحطلبان همین رویه را دنبال خواهند کرد. پاره شدن بند این تفاهم و ائتلاف را عملاً منتفی میدانم.
آیا عملکرد جبههای جریان اصلاحات ایجاب میکند که ائتلاف ادامه پیدا کند یا خیر؟
اساساً چون حزب فراگیر نداریم و ساختار مدرن حزبی در کشور شکل نگرفته و حکومت در همه دورههای جمهوری اسلامی علاقهمند به توسعه تحزب به معنای مدرن آن نبوده، جامعه هم تا حدود زیادی از این پدیده حزبی به علت تبلیغاتی که در رسانههای فراگیر شده، طرفی نبسته است. تا وقتی که این وضعیت ادامه دارد هر دو جناح سیاسی مجبور هستند که با رویکرد جبههای و فراگیر مدیریت سیاسی انتخابات را شکل دهند. حتی جریان غیر معتدل اصولگرا هم در انتخابات ۹۶ به این جمعبندی رسیدند که ذیل یک جبهه فراگیر به نام جمنا حرکت کنند. البته اگر با تدبیر و فاصله زمانی بیشتری شکلگیری این جبهه را دنبال میکردند و این القا را از نظر فکری نسبت به جامعه نمیکردند که پشتیبان جمنا بیشتر نهادهای غیر حزبی هستند، میتوانستند موفق شوند. با اینحال دیدیم که اگرچه رفتارهای غیرقانونی از خودشان بروز دادند اما تا حدی توانستند موفقیتهایی نیز کسب کنند و رأی معناداری را از آن خود کنند. در یک جمعبندی هر دو جریان سیاسی با توجه به ساختار تحزب در ایران و عدم ریشه دواندن حزب در جامعه جریانهای سیاسی خواهان حضور جبههای در ادوار انتخابات خواهند بود.
شما گفته بودید که شورای عالی سیاستگذاری با ترکیب جدید در انتخابات ۹۸ حاضر میشود. این ترکیب جدید چه ویژگیهایی دارد؟
این ترکیب متفاوت خواهد بود به جهت اینکه دو تجربه را در سالهای ۹۴ و ۹۶ پشت سر گذاشته است. البته ساختار کلی و تشکیلاتی شورای عالی سیاستگذاری حفظ خواهد شد. ترکیب جدید ویژگی دیگری خواهد داشت و اینکه احزاب بسته به میزان تاثیرگذاری و قدرت اجتماعیشان در این شورا ترکیب نیرو خواهند داشت. به عبارت سادهتر حزبی فراگیر و پرفعالیت یک نماینده نخواهد داشت. این تعداد با توجه به میزان اثرگذاری حزب تعیین خواهد شد. میزان فعالیت، میزان کار تشکیلاتی و میزان اثرگذاری حزب مورد توجه خواهد بود. تلاش میشود تا نسبت توازن برقرار شود. در شورای عالی سیاستگذاری علاوه بر حضور پررنگتر شخصیتهای ملی و کاریزما، شخصیتهای حزبی و افراد وابسته به احزاب متناسب با دامنه تاثیرگذاری حزب متبوعشان در جامعه مخاطب در شورای عالی سیاستگذاری حضور خواهند داشت.
آیا احزابی که وزن اجتماعی و اثرگذاری کمی دارند از شورای عالی حذف خواهند شد؟
خیر. هیچ حزب اصلاحطلبی چه عضو شورای هماهنگی جبهه اصلاحات باشد و چه هنوز به آن نپیوسته باشد، از ترکیب شورای عالی حذف نخواهد شد. کمیته اصلی شورای عالی تعیین شده و راهکارها را بررسی میکند. احزاب اصلاحطلب در جمعبندی کلی و نگاه کلی از این جبهه حذف نخواهند شد. نتیجه انتخابات ۹۶ را دیدهایم و رأی قابل توجه آقای روحانی و پیروزی یکدست اصلاحطلبان در انتخابات شوراهای شهر احتمالاً بر منتقدان تأثیر میگذارد. تا آنجایی که خبر داریم جریان رادیکال اصولگرا نیز برای انتخابات ۹۸ فعال است و در حال برنامهریزی است. لذا احزاب کوچک اصلاحطلب هم درون جبهه باقی میمانند و ساز جدایی کوک نمیکنند. در این صورت زمینه برای انسجام و وحدت فراهم میشود.
وظیفه کمیتهای که در شورای عالی تعیین شده چیست؟ کار سنجش وزن احزاب اصلاحطلب به عهده این کمیته است؟
مأموریت اصلیاش این است که یک آسیبشناسی از ترکیب شورای عالی سیاستگذاری انجام دهد. یک بازنگریای برای تدوین مقررات داشته باشند تا شورای عالی به جمعبندی برسد. با این رویکرد شخصیتهای ملی و محلی در شوراهای سیاستگذاری تهران و استانها حضور پررنگتری خواهند داشت و احزاب هم بر اساس میزان تاثیرگذاری اجتماعیشان خواهند بود و این نهایتاً به یک دستورالعمل تبدیل خواهد شد. شورای بالادستی شورای عالی که شورای اصلاحطلبان است این دستورالعمل را مصوب خواهد کرد.
تعداد اشخاص حقیقی زیاد میشود؟
گاهی اوقات شخصیتهای ملی و محلی تاثیرگذاری خیلی بیشتری نسبت به احزاب دارند. این نگاه کلی وجود دارد و شخصیتهایی که تأثیر کلامی و برد اجتماعی دارند در ترکیب شورای عالی مرکزی و شورای سیاستگذاری استانها و مناطق حضور پررنگتری خواهند داشت.
در مورد ریاست شورای عالی قراری بر تغییر وجود دارد؟ ریاست شورای عالی ثابت میماند؟
تا این لحظه همه احزاب بر همین نظر هستند که ریاست شورای عالی سیاستگذاری کماکان بر عهده آقای دکتر عارف باشد.
مبنایی یا اساسنامهای برای تغییر ریاست شورای عالی به طور کلی نباید باشد؟ انتخاباتی که چند سال یکبار برای تعیین رییس شورا برگزار شود، لازم میدانید؟
ارکان شورای عالی طبیعتاً انتخابی خواهد بود و تا به حال هم همینگونه بوده است. ریاست شورای عالی از سوی رهبری جبهه اصلاحات انتصابی بوده است. کماکان احزاب و اعضای شورا هیچوقت وارد طرح مساله تغییر ریاست شورای عالی نشدهاند و اگر ترکیب نیروی انسانی شورای عالی به خوبی شکل گیرد و احزاب متناسب با تاثیرگذاری شان مطالبات و توقعاتشان را شکل دهند، من معتقدم ریاست آقای عارف ریاست مطلوبی بوده است و به عبارتی ناموفق نبوده است.
انتهای پیام