خرید تور نوروزی

اتللو برای همه

«حسن برجکی» منتقد در یادداشتی در روزنامه آسمان آبی نوشت: نمایش «چند درجه ســوءتفــاهـــم در مقیاس اتللو» به کارگردانی حبیب دانش و نویسندگی محسن راهنما و بازی محمدرضا ترابی طی روز‌های گذشته در سالن «مکتب تهران» روی صحنه رفت. درواقع متن نتیجه نگاهی بینامتنی است که خیلی موجز و فشرده قصه را برای مخاطبانی که اطلاعاتی از نمایشنامه منبع دارند (اتللو) یا مخاطبانی که آن‌ را نخوانده‌اند، بیان می‌کند. متن برای آنان‌ که نمایشنامه اصلی را خوانده‌اند، تجربه‌ای جدید و لذت‌بخش است و برای آنان‌ که نمایشنامه را نخوانده‌اند نیز یک متن تام و کامل به حساب می‌آید. اما این متن مونولوگ با روایت متفاوتی که از «اتللو» دارد، صاحب ویژگی‌های خاص و جزئیاتی می‌شود که هویتش را از نمایشنامه «اتللو» بازمی‌شناساند.نمایش، داستان مرد بازیگری است که نقش اتللو را به عهده دارد. با اجرای این نقش و همسو با آن عواطفی چون کینه و حسد و عشق و نفرت و… نسبت به نامزدش که نقش دزدمونا را دارد، پیدا می‌کند که در آخر باعث جنون ذهنی‌اش می‌شود.
بازیگر نقش اتللو با رفت‌وآمد مداوم به متن اصلی و زمان حال به نوعی وجودشناختی دست پیدا می‌کند و از همین طریق اتللوی مربوط به خود را در ذهنش ترسیم می‌کند. با توجه به این‌که کارگردان پیش‌تر نمایشنامه «آدم آدم است» به نویسندگی برتولت برشت را در تالار مولوی روی صحنه برده بود، می‌توان ردپایی از تکنیک‌ها و نظریات این کارگردان بزرگ تئاتر را در این نمایش او نیز دید. او برای ساخت فضا با استفاده از بیگانه‌سازی (verferemdung) به منظور بازسازی رویدادها مخاطب را دچار شگفتی می‌کند؛ شگفتی‌ای که با اندیشه و لذت کشف همراه است.بیگانه‌سازی را نباید چیز غریب و بی‌روحی دانست. نقشی را بیگانه کردن نه به این معنی که دوست‌داشتنی نیست، یا رویدادی را بیگانه کردن نه به این معنی که دیگر دل را خواهد زد. این بیگانه‌سازی در بیشتر لحظات نمایش ساخته شده است. چه در بیگانه کردن ژست‌ها با جدا کردن حرکت دست‌ها در نسبت با حرکات صورت و چه در بیگانه‌سازی کلام با تاکید گذاشتن بر هجای یک واژه یا کشدار کردن صامت‌ها که در تولید معناهای جدید کاملا مشهود بود. کارگردان تنها به این تکنیک‌ها بسنده نکرده و با حذف عناصر اضافه به سمت مینی‌مالیسم نیز حرکت کرده است؛ تئاتری که به عوامل اصلی یعنی بازیگر و تماشاگر نیاز دارد. استفاده از تکنیک‌های مینی‌مالیسم و بیگانه‌سازی همزمان در یک اجرا از خلاقیت‌های کارگردان است. استفاده مناسب از نور و موسیقی همچنین رعایت ریتم و تمپو از تمهیدات درست و بجای کارگردان بوده که همگی در خدمت متن هستند. بازیگران در طول نمایش بدون حرکت نشسته‌اند، با وجود این چالش توانسته‌اند از امکانات و ابزارهایشان برای خلق لحظات و فضاسازی استفاده کنند. اما سوال این‌جاست چرا بازیگران زمانی که به ‌جای نقش‌های متفاوت صحبت می‌کنند دست به تیپ‌سازی‌ها و طراحی ژست‌های واضح برای ترسیم کردن شخصیت‌ها می‌زنند؟ اجرا می‌توانست به‌گونه‌ای پیش برود که این شخصیت‌پردازی در تخیل مخاطب شکل بگیرد. بااین‌حال نمایش «چند درجه سوءتفاهم در مقیاس اتللو» این توان را دارد که با مخاطبان خود از هر قشری ارتباط برقرار کند.

انتهای پیام

بانک صادرات

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا