خرید تور تابستان

«آنطورها که می گویند با رییس جمهور نسبت خانوادگی ندارم»

خبرآنلاین در مقدمه‌ی گفتگویی با علی اصغر پیوندی نوشت: گزینه نهایی ریاست هلال احمر و رییس پیشین دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی می‌گوید برای اولین بار یک دانشگاه غیر از دانشگاه تهران توانست رتبه نخست را در رتبه‌بندی دانشگاه‌های علوم پزشکی کسب کند که آن هم دانشگاه شهید بهشتی بود.

دکتر علی‌اصغر پیوندی در طول دو سه ماه اخیر چهره ای خبرساز بوده است. از انتخابات دوره جدید نظام پزشکی که منجر به ریاست مجدد وی بر نظام پزشکی تهران بزرگ شد گرفته تا کناره گیری از ریاست دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی و حالا مطرح شدن برای ریاست جمعیت هلال احمر جمهوری اسلامی ایران. او ممکن است در روزهای آتی با حکم رییس جمهور یازدهمین سکاندار ساختمان صلح شود. در فرصتی که به سختی هماهنگ شد با او گفتگوی مشروحی در همه این زمینه ها انجام داده ایم که می خوانید؛

آقای دکتر متولد چه سالی هستید؟

۱۳۴۱

یعنی الان ۵۵ سال‌تان هست. خیلی رند شد.

بله. من در سمنان متولد شدم ولی تحصیلات پزشکی را در شیراز گذراندم و الان هم در پایتخت خدمت می کنم. زندگی مثل برق و باد می گذرد.

خب پس همشهری رییس جمهور هستید. آن‌طورها که می‌گویند نسبت فامیلی هم دارید!

من نمی دانم پیدا کردن این نسبت های خانوادگی چرا اینقدر برای افراد مهم شده. در شهرهای کوچک شجره نامه های خانوادگی را دربیاورید همه با هم یک نسبتی پیدا می کنند. بنده آنطورها که می گویند با رییس جمهور محترم نسبت خانوادگی نسبی یا سببی ندارم ولی به ایشان ارادت کامل داشته و دارم حالا چه با نسبت چه بی نسبت. همیشه مشی و رفتار اعتدالی و سعه صدر و صبر ایشان الگوی من در تمام کارهایم بوده و خواهد بود.

پس این همه حرف و حدیث از کجا می‌آید؟

متاسفانه در هر مقطعی جریانات مختلف بسته به انگیزه های سیاسی یا صنفی شان نسبت های گوناگونی به من داده اند. برای مثال در انتخابات نظام پزشکی یکی از جریانات سیاسی جوسازی می کرد که فلانی فامیل رییس جمهور نیست ولی دارد اینگونه وانمود می کند تا رای بیاورد. حالا همان جریان سیاسی دارد حاشیه سازی می کند که فلانی چون فامیل رییس جمهور است می خواهند فلان پست را به او بدهند. همان جریان در مقطعی دیگر می گفت که فلانی توسط وزیر بهداشت عزل شده چون از ارتباطات فامیلی و موقعیت خود سواستفاده کرده، حالا همان ها می گویند وزیر بهداشت و نهاد ریاست جمهوری به دنبال آن هستند که فلان پست را به او بدهند. من هنوز دو شکایت مفتوح از رسانه هایی دارم که من را فامیل نزدیک رییس جمهور معرفی کرده اند. نمی دانم دیگر چطور باید این نسبت را کتمان کنم تا بقیه باور کنند. وقتی پای اغراض سیاسی و منافع شخصی در میان باشد، متاسفانه نه از اخلاق چیزی باقی می ماند نه از حقیقت.

شما را اخیرا جز ژن‌های خوب هم مطرح کرده‌اند

این ماجرا هم قدری لوث شده. یعنی هرکس با یک مسئولی نسبت خانوادگی داشت بد و کارنابلد است و هر کس نداشت خوب و کاردرست؟ من تا قبل از ریاست جمهوری دکتر روحانی هم توی همین مملکت پزشکی خوانده ام، نفر دوم بورد تخصصی شده ام، رییس دانشگاه بوده ام و کلی عنوان و سمت توی پزشک قانونی و نظام پزشکی و جاهای دیگر داشته ام؛ چرا آن وقت ها کسی نیامد و از نسبت خانوادگی من با ایشان پرده برداری نکرد؟ از نظر من و با توجه به شناختی که دارم برای جناب دکتر روحانی این چیزها ملاک نیست. سوابق، تجربه و شایستگی افراد مهم است و قطعا افرادی را بر سر کار می گمارند که به توانایی هایشان واقف باشند.

مهم‌ترین سمت‌هایی که در دولت‌های قبل داشته‌اید چه بوده؟

همه پست ها و سمت ها در حوزه پزشکی و خدمات پزشکی بوده که تخصص من است. در وزارت بهداشت، نظام پزشکی و سازمان پزشکی قانونی بیشتر بوده. علاوه براین هم پست های انتصابی داشته ام و هم انتخابی. سال 75 تا 79 در حالی که رییس دانشگاه علوم پزشکی سمنان بوده ام، همزمان ریاست هیات مدیره نظام پزشکی سمنان هم برعهده داشته ام. یعنی در یک جا نصب و پیش از آن در سمت دیگری انتخاب شده ام. در تهران هم همین اتفاق افتاد، یعنی اول به عنوان رییس نظام پزشکی تهران بزرگ در یک انتخابات همگانی انتخاب شدم و بعد با شروع دولت جدید رییس دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی شدم.

مجددا هم به عنوان رییس نظام پزشکی تهران انتخاب شده‌اید

بله. من در ادوار مختلف نظام پزشکی حضور فعال داشته ام. این بار هم نمایندگان منتخب پزشکی در پایتخت به بنده اعتماد کردند و مجددا به عنوان رییس نظام پزشکی تهران انتخاب شدم.

انتخابات پرحاشیه‌ای هم بود

کلا انتخابات در مملکت ما پرحاشیه است. امسال هم بر سر الکترونیکی کردن انتخابات و مسایل بعدی اتفاقاتی افتاد که چندان خوشایند نبود. اما درس و تجربه بزرگی بود برای آینده.

چطور شد که برای ریاست بر هیات مدیره تهران بزرگ با دکتر ایرج فاضل رقابت کردید؟

مگر رقابت کردن عیب و ایرادی دارد؟ من اهل رقابت کردن منصفانه هستم. دکتر فاضل از اساتید و پیشکسوتان بسیار محترم در جامعه پزشکی هستند که در ائتلاف ما هم به عنوان سرلیست حضور داشتند ولی همانطور که بنده بارها اعلام کرده بودم برای ادامه استقلال نظام پزشکی تهران از نظام پزشکی کل که در دوره قبل بنیان گذاشته شده بود، رییس نظام تهران با رییس کل نظام پزشکی می بایست یکی نباشد. به همین خاطر هم اصرار ما بر این بود که ایشان بهترین گزینه برای ریاست بر نظام پزشکی کل کشور هستند ولی حضورشان در تهران دوباره نظام پزشکی پایتخت ایران اسلامی را مثل سنوات ماقبل به زیر سایه می برد و اجازه رشد پیدا نمی کند. تمام حرف ما این بود که بگذارید نظام پزشکی تهران به استقلال خود ادامه بدهد و برای این کار مقاومت کردیم و متاسفانه تخریب هم شدیم. بعد از انتخابات هیات مدیره و پیش از انتخابات مجمع عمومی هم به صراحت اعلام کردم که کاندیدای ریاست کل نمی شوم چرا که از قبل برنامه ما براین بوده که به تقویت استقلال نظام پزشکی تهران بپردازیم.

از تخریب‌‌ها آزرده خاطر هستید هنوز؟

ما که سنگ نیستیم. طبیعی است که آدم ناراحت می شود. ناراحتی من بیشتر از این بود که از قشر فرهیخته پزشکی این انتظار را نداشتم. اما به هر حال گذشت و الان دیگر به این چیزها فکر نمی کنم. نظام پزشکی در ادوار مختلف مثل خانه من بوده. توی یک خانه و خانواده هم این دلخوری ها طبیعی است اما بعدش می نشینیم و در کنار هم کار می کنیم تا این قشر فرهیخته و مهم جامعه ما از آسیب ها و خطرات بیشتر مصون باشد. امیدوارم بداخلاقی ها از بین برود و همه براساس حق و انصاف مورد قضاوت قرار بگیرند و در آینده شاهد فضای تخریبی در هیچ انتخاباتی نباشیم.

چه شد که رییس دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی شدید؟

من در اغلب این مسئولیت هایم کار را از رده های پایه و پلکانی شروع کرده ام. یعنی اینطوری نبوده که یکهویی و آسانسوری در یک سمت قرار بگیرم. اگر در دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی رییس شده ام، قبل از آن و در دوره های مختلف علاوه بر عضویت در هیات علمی؛ هم مدیر گروه بوده ام، هم معاون دانشکده بوده ام، هم در شوراهای مختلف حضور داشته ام و هم به عنوان عضو هیات علمی و پژوهشگر نمونه انتخاب شده ام. در دولت یازدهم دکتر هاشمی وزیر محترم به دلیل تسلطی که به شرایط این دانشگاه بزرگ داشتم از من خواستند تا این مسئولیت را بپذیرم.

ریاست بر دومین دانشگاه علوم پزشکی کشور چطور بود؟

خیلی سخت بود مخصوصا در دورانی که فضای درمان درگیر مسایل و مشکلات بسیار عدیده ای بود. بعلاوه من درحالی رییس دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی شدم که این دانشگاه در طول چهار سال ماقبل سه تا رییس دانشگاه عوض کرده بود. دانشگاه از سکون و بی ثباتی رنج می برد و اولین و مهم ترین کاری که در دوره چهارساله گذشته انجام شد بازگشت آرامش و ثبات به دانشگاه بود تا اساتید، دانشجویان، پژوهشگران و سایر اعضا این دانشگاه بزرگ و باسابقه بتوانند در آرامش و ثبات بیشتری به کارشان ادامه دهند.

اما الان می‌گویند آنجا ویران شده …

این الان خیلی مهم است که چه زمانی است. تا قبل از اینکه اسم من برای یک سمت مدیریتی دیگر مطرح نشده بود هیچ خبری از این حرف ها نبود. اما به محض اینکه بنده را به عنوان کاندیدا برای یک سمت دیگر معرفی کردند گویا منافع عده ای به خطر افتاد و برای اثبات عدم شایستگی یک فرد چه چیزی بهتر از زیر سوال بردن خدمات قبلی اوست؟ متاسفم که حجم این بی اخلاقی ها در مملکت ما رو به افزایش است. اگر خدمات بنده را به ویرانه تشبیه می کنند پس قبل از بنده سه رییس دانشگاه در طول چهارسال حتما از دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی گلستان ساخته بودند. اصلا کسی فارغ از توانمندی هایش در مدت یک تا یک و نیم سال در یک مجموعه به این بزرگی چه کار می تواند بکند؟ پیش از بنده اصلا روسای قبلی فرصتی برای کار کردن نیافته بودند و وقتی من به این سمت منصوب شدم بسیاری از کارها بر زمین مانده بود و اصلا کسی کار و پروژه جدیدی را شروع نمی کرد. علاوه براین مگر دستاوردهای دوره چهارساله گذشته فقط متعلق به من است. آنجا یک تیم هماهنگ مدیریتی مشغول به کاربودند و دستاوردها محصول یک کار تیمی است. چرا خدمات آنها هم زیر سوال برده می شود؟ تمام افتخارات کسب شده متعلق به خانواده بزرگ دانشگاه است و امیدوارم روز به روز افتخارات این دانشگاه بیشتر شود.

خب حالا خودتان بگویید که در دوره چهارساله شما در دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی چه اتفاقاتی افتاد؟

یک کتاب گزارش عملکرد مبسوط از عملکرد دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی به زودی منتشر می شود که همه این خدمات در آن ذکر شده است. می توانید به آن رجوع کنید.

ما می‌خواهیم خلاصه از زبان خودتان بشنویم. چه کارهایی از نظر شما برجسته‌تر بوده.

در حوزه آموزش برای اولین بار در طول تاریخ آموزش علوم پزشکی کشور یک دانشگاه غیر از دانشگاه تهران توانست رتبه نخست را در رتبه بندی آموزشی دانشگاههای علوم پزشکی کسب کند که آن هم دانشگاه شهید بهشتی بود. این افتخار بزرگی بود که ما در حوزه آموزش در سال ۹۴ بدست آوردیم. در حوزه پژوهش به روایت همه آمارهای بین المللی ما تقریبا در طول یک دوره چهارساله تولیدات علمی دانشگاه را دو برابر کردیم. برای نخستین بار وارد نظام رتبه بندی لایدن شدیم و فاصله مان را با رتبه اول کشور کم و با رتبه سوم بسیار زیاد کردیم. در حوزه درمان و در طرح تحول نظام سلامت بیش از ۴۵ هزار متر مربع از فضاهای درمانی دانشگاه را بهسازی و نوسازی کردیم. بیش از ۳۸۰ تخت ویژه به مجموعه تخت های دانشگاه اضافه شد و دو بیمارستان را هم در نقاط محروم استان تهران راه اندازی کردیم. بیمارستان فوق تخصصی شهدای پاکدشت با ۱۳۰ تخت و امکانات فوق تخصصی در شهرستان پاکدشت توانسته تحولات بزرگی را در آن منطقه محروم رقم بزند. بیمارستان تخصصی شهدای گمنام هم با ۱۲۰ تخت در حوالی میدان خراسان اولین بیمارستان دولتی در بعد از انقلاب بود که در جنوب شهر تهران راه اندازی شد. بیمارستان 94 تختخوابی قرچک هم بحمدلله به پایان رسید و امیدوارم بزودی شاهد راه اندازی آن باشیم. علاوه براین ما توانستیم پروژه بزرگی را در شهر تهران به سرانجام خوبی برسانیم. بیمارستان جایگزین شهدای تجریش با ۷۳۹ تخت در منطقه استراتژیک شمال تهران وقتی من رییس دانشگاه شدم فقط سه درصد پیشرفت فیزیکی داشت و کل کار خوابیده بود. ما برای این پروژه بزرگ ملی پیمانکار جدیدی گرفتیم و با عقد تفاهم نامه های خوبی توانستیم در عرض مدت کمتر از دو سال آن را به پیشرفت فیزیکی حدود ۵۰ درصد برسانیم. افتتاح و راه اندازی این بیمارستان بزرگ در شمال پایتخت اگر با همین سرعت ادامه پیدا کند خبر خوبی برای مردم تمام کشور خواهد بود چرا که آنجا یک بیمارستان ارجاعی کشوری و ملی است.

از حوزه بهداشت نگفتید

در دوره چهارساله گذشته تقریبا چرخه خدمات پایگاه‌های بهداشتی در منطقه تحت پوشش دانشگاه که نیمی از استان تهران را در بر می گیرد، کامل شد. اغلب مناطق محروم استان مثل شهرستان های جنوبی و شرقی تحت پوشش دانشگاه هستند و بسیاری از آنها از کمبودهای بهداشتی رنج می بردند. ما در طول چهارسال گذشته تقریبا معادل ۲۵ سال ماقبل توانستیم پایگاههای بهداشتی را در این منطقه تحت پوشش راه اندازی کنیم.

خب چه شد که با این همه خدمات، شما به قول خبرهای حاشیه‌ای برکنار شدید؟

بنده یک حکم چهارساله برای ریاست دانشگاه داشتم که با شروع دولت جدید تمام شده بود و این حق هر مسئولی است که مدیران خودش را متناسب با شرایط جدید جایگزین کند. آشنایی و ارادت من به دکتر هاشمی وزیر بهداشت مربوط به چهارساله گذشته و شروع دولت یازدهم نمی شود. ما از زمان جنگ و در جهادسازندگی همکار و همراه بوده ایم. بنده مدت هاست ایشان را می شناسم و ارادت دارم. اینطورها نبوده که بنده را به ایشان تحمیل کرده باشند و حالا آن فشار بیرونی برداشته شده باشد. ایشان اصلا آدم سفارش پذیری نیستند و برخلاف اعتقادشان کاری را انجام نمی دهند. طبیعی است شما در دوران بحران به یک نوع مدیر احتیاج داشته باشید و در دورانی که رضایت بیشتری از مجموعه تان وجود دارد به مدیران دیگر و تازه نفس تری نیازمند باشید. ایشان در همین ابتدای شروع دوره جدید جابه جایی های بسیار زیادی را انجام دادند که متناسب با نیازها و شرایط جدید بود، من هم یکی از آنها.

برویم سراغ همان پست دیگر که گفتید. چگونه برای این مسئولیت جدید مطرح شدید؟

ببینید این یک موضوع قدیمی است. چهار سال پیش هم برای این مسئولیت کاندید بودم و حتی در شورای عالی هلال احمر هم برای رای گیری حضور پیدا کردم. اما ترجیح بر این بود که بنده در موقعیت ریاست دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی کارایی بیشتری دارم و با توجه به عضویت در هیات علمی آن دانشگاه می توانم بیشتر به مجموعه وزارت بهداشت و دولت یازدهم کمک کنم. از سویی دیگر هم گزینه مناسبی مثل دوست و همکار عزیزم جناب دکتر فرهادی کاندید بودند که با تجربه های فراوان شان خلا مدیریتی را در آن مجموعه کم می کردند.

آیا از طرف شما فشاری برای تغییر و تحولات در هلال احمر وارد شده است؟

اصلا و ابدا. من خودم از حامیان دکتر ضیایی در تصدی این مسئولیت بودم. سابقه آشنایی من با ایشان هم به دهها سال پیش می رسد ولی به هر حال همیشه شروع یک دولت مبدا تغییر و تحولات بوده است. حالا یا به دلیل هماهنگی بیشتر با نیازهای جدید و یا به دلیل جابجایی های مدیریتی و برعهده گرفتن مسئولیت های دیگر. جمعیت هلال احمر هم در همین وضعیت قرار گرفته. این به من ربطی ندارد. من هم درست مثل چهارسال پیش به پیشنهاد برخی شخصیت های سیاسی اجتماعی دوباره برای این سمت کاندید شدم و مورد اعتماد اعضای شورای عالی هلال قرار گرفتم. این کجایش چیز عجیب و غریبی دارد که از یک ماه پیش مدام در حال تخریب بنده و زیر سوال بردن خدمات پیشین هستند؟

ببخشید که این سوال را مطرح می‌کنم. اما در انتقاد به شما مطرح شده که شما سابقه‌ای در هلال احمر ندارید

اتفاقا این سوال خوبی است [با خنده] برای من همگام با فعالیت های آموزشی و درمانی، حضور در خدمات داوطلبانه یکی از کارهای دوست داشتنی در طول زندگی ام بوده. چه آن زمانی که در زلزله رودبار و منجیل به عنوان پزشک عمومی داوطلب حضور داشته ام، چه آن وقت که پزشک مسوول سلامت آزادگان بوده ام و چه آن وقت که در مجمع داوطلبان درمانگر محرومان سازمان نظام پزشکی به عنوان یک عضو خدمت می کردم. از زمان عضویت در کمیته بهداشت و درمان جهادسازندگی در شهر سمنان در اوایل دهه 60 هم با هلال احمر ارتباط تنگاتنگی داشته ام. به علاوه من یکسال رییس هیات مدیره سازمان تدارکات پزشکی هلال احمر بوده ام. این چه اطلاعات غلطی است که مخالفان منتشر می کنند. حداقل کمی اطلاعات شان را بالا ببرند و بعد انتقاد کنند. یک وقت می گویند فلانی مدیر دوره احمدی نژاد بوده و وزیر بهداشت به محض روی کار آمدن دولت یازدهم او را برکنار کرده، یک وقت دیگر می گویند که یکسال رییس دانشگاه بوده و بعد برکنار شده. حداقل بروند و سوابق و رزومه من را دربیاورند، بعد انتقاد کنند. شما بروید و سوابق تمام روسای جمعیت هلال احمر را در زمان انتصاب دربیاورید. با یک مقایسه ساده خودتان می فهمید که ارتباط و سابقه من در هلال احمر از زمان انتصاب خیلی از آنها بیشتر است.

و سوال آخر، فکر می‌کنید مقبول واقع بشوید؟

من به کار خودم باور و اعتقاد دارم. اگر کاری از عهده ام بر نیاید خودم را در معرض پذیرفتن آن قرار نمی دهم. حالا هم که مورد اعتماد اعضا شورای عالی هلال احمر قرار گرفته ام به تصمیم نهایی رییس جمهور محترم احترام می گذارم. اگر مسئولیت بر عهده من قرار گرفت با تمام توان و تجربه ناچیزی که دارم خدمت می کنم و اگر مقدر نبود، باز هم به عنوان یک داوطلب در هر موقعیت و فرصتی در مسیر اهداف والای انسانی جمعیت هلال احمر تلاش خواهم کرد.

انتهای پیام

بانک صادرات

نوشته های مشابه

یک پیام

  1. پس اینکه نام‌خانوادگی مادر رئیس جمهور پیوندی است و نام خانوادگی شما هم پیوندی و هر دو هم اهل سرخه سمنان هستید اتفاقی است و نسبتی با هم ندارید؟!

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا