از کردستان تا کردستان
«محمد توکلی» عضو بخش تحلیلی انصاف نیوز در یادداشتی دربارهی همهپرسی اقلیم کردستان عراق نوشت:
همهپرسی در اقلیم کردستان با وجود تمامی مخالفتهای صورت گرفته از سوی قدرتهای منطقهای و فرامنطقهای انجام شد. با نگاهی به واکنشها به این رویداد شاهد آن هستیم تا الان به جز رژیم اسرائیل نمیتوان موافق دیگری را برای این همهپرسی یافت.
پرسشی که در ادامه به آن پرداخته خواهد شد این است که همهپرسی اقلیم کردستان چه تاثیری بر ایران خواهد داشت و آیا میتوان آن را زنگ خطری برای کشورمان به حساب آورد؟
در روز دوشنبه و همزمان با این همهپرسی شاهد آن بودیم که گروههایی از مردم در کردستانِ ایران به خیابان آمدند و از این رویداد ابراز خوشحالی کردند. میتوانیم همچون رسانههای رسمی کشور چشمان خود را بر روی این اتفاق ببندیم و یا آن را یک هیجان زودگذر تلقی کنیم و یا مانند الگوی همیشگی جریان غربستیز این رفتار را به توطئههای ایادی «استکبار جهانی» ربط دهیم و برخوردهای سخت را هم چاشنی کار کنیم تا به ظاهر دیگر شاهد چنین اتفاقی نباشیم اما آیا با چنین مواجههای در واقعیت تغییری رخ خواهد داد؟
واقعیت آن است که درصدی از جامعهی کُردی در ایران که درصد قابل توجهی هم هست بر خلاف سیاستهای جریان رسمی آنچه در اقلیم کردستان رخ داده است را میپسندد و بلکه به الگوهای مشابه بیاندیشد، در نتیجه اگر میخواهیم با نمونههای داخلی مشابه مواجه نشویم ابتدا باید به جای گریختن از این واقعیت، آن را بپذیریم و به فکر راه چارهای برای آن باشیم.
مقامات ایرانی از دستگاه دیپلماسی کشور تا قوای نظامی در روزهای اخیر واکنشهای ملموسی را نسبت به برگزاری همهپرسی در اقلیم کردستان از خود نشان دادهاند که بخش قابل توجهی از آن هم بههنگام و در راستای منافع ملی کشور بوده است اما آیا نباید به موازات توجه به آنچه در بیرون مرزها میگذرد نسبت به عواقب و تبعات این رفراندوم، در داخل هم هوشیار بود؟
ممکن است در پاسخ به چنین دغدغههایی این نکته مطرح شود که شرایط ایران با توجه به قدرت دولت مرکزی و یا عدم اقبال اکثریت کُردها و یا هر دلیل دیگری مانند عراق نیست و هرگز چنین اتفاقی در کشورمان رخ نمیدهد. حتی با فرض پذیرش این مطلب که به هزار و یک دلیل هیچگاه در ایران شاهد به وقوع پیوستن چنین رخدادی نخواهیم بود هم این میل جدایی از دولت مرکزی – جدا از آنکه به برگزاری رفراندوم و یا فعالیتهای تجزیه طلبانه منجر شود یا خیر – به خودی خود نگران کننده و شایستهی توجه است.
حال باید چه کرد؟
شاید بتوان چند مطالبهی اقلیتهای قومی و مذهبی کشور و مرزنشینان به طور عام و کُردها به طور خاص را در این موارد خلاصه کرد: توجه به مشکلات معیشتی به خصوص اشتغال، احترام به عقاید مذهبیشان و ایجاد شرایط لازم در این حوزه، حضور واقعی در ساختار قدرت و نظامات تصمیمگیری کشور، عدم سوءاستفادههای مرسوم در ایام انتخابات، توجه به زبان و اجرای اصل پانزدهم قانون اساسی و…
این موارد که جزو گلایههای همیشگی مطرح شده از طرف اقلیتهای قومی و مذهبی است لزوماً به کردستان محدود نشده و میتوان اعتراض به این محدودیتها و کم توجهیها را در لابهلای گلایههای گاه و بیگاه مرزنشینان و سایر اقلیتهای قومی و مذهبی نیز شنید.
توجه جدی مراکز قدرت به این موارد به همراه اقدامات عملی و ملموس برای پاسخگویی به چنین مطالباتی شاید بتواند در میان مدت از به وقوع پیوستن مورد مشابه آنچه در کردستان عراق رخ داد جلوگیری کند.
برای بلند مدت هم بیش و پیش از ساختار سیاسی کشور این ما مردم هستیم که باید از خودمان شروع کنیم و گامهایی را برداریم تا با اصلاح فرهنگی، نگاه از بالا به پایین خود به اقلیتهای قومی و مذهبی را کنار بگذاریم. این مورد آخر که شاید از مطالبات کُردها و سایر اقوام از قدرت هم مهمتر باشد بیشتر از آن که به نوع عملکرد حاکمیت ارتباطی داشته باشد به رفتار تک تک ما مردم ایران بازمیگردد که در مواجهه با هموطنان خود چگونه رفتار میکنیم.
انتهای پیام
تدبیر!گمشده ی امروزما!؟
سلام-قوم مرکزی بصورت عمده از دوره پهلوی درایران فقط منافع قومی خود را به کل ایران تعمیم می دهد و آنرا تنها گزینه ملیت در ایران می داند برای زبان و فرهنگ وفلکولور ونظرات سایر اقوام ایران حقی قائل نیست و آنچه را بر زبان مادری و فرهنگ وعلائق قومی خود می پسند د بر دیگران نمی پسندد به نظر من باید مطابق عقل و اسلام تدبیر کنند تا آینده ایران در دهه های آینده در خشان شود