پایان داستان خیالی عامل جنایت سعادت آباد
روزنامه ایران نوشت: مهمان «شیشه»ای که از اردیبهشت پارسال به اتهام قتل یکی از بستگانش دستگیر و زندانی شده، سرانجام پس از داستانسراییهای گوناگون، صبح دیروز با انتقال به دادسرا، جزئیات جنایت نیمه شب را درحضور بازپرس جنایی فاش کرد.
این جنایتکارچندی قبل پای میز محاکمه ایستاده اما مدعی شده بود که همسرمقتول، عامل جنایت است. رسیدگی به این پرونده از ۲۵ اردیبهشت سال گذشته و درپی تماس زن جوانی آغازشد که از قتل همسرش در یکی از محلههای سعادت آباد خبر میداد.
دقایقی بعد نیز مأموران کلانتری ۱۶۳ ولنجک راهی محل حادثه درحوالی میدان بهرود شدند.
آنها پس از حضور در خانه با پیکر خونین مردی ۵۰ ساله- کاظم- روبهرو شدند که با ضربههای کارد کشته شده بود. همسر قربانی جنایت که وحشت زده بود به مأموران گفت: شوهرم بهدست پسرعمهاش «محمدهادی»۴۸ ساله به قتل رسیده است.
او از ۱۰ روز قبل به خاطر اینکه جایی برای زندگی نداشت بهطور موقت مهمان خانه ما شده بود. تا اینکه شب گذشته همراه ما به جشن عروسی یکی از بستگان آمد. ساعت ۱۱ شب که به خانه برگشتیم من و مادرم در یک اتاق خوابیدیم و همسرم و محمدهادی نیز در اتاقی دیگری به خواب رفتند.
اما حدود ساعت پنج و نیم صبح با شنیدن صدای درگیری، هراسان ازخواب پریده و به طرف اتاق شوهرم رفتم. ولی پس از باز کردن در ناگهان محمدهادی را دیدم که روی سینه همسرم نشسته بود. او دستانش را روی دهان شوهرم گذاشته بود و با چاقو به جانش افتاده بود که همان موقع با دیدن این صحنه و از شدت ترس فریاد کشیدم.
ناگهان محمدهادی با اسلحه کمری و چاقوی خون آلود به طرفم حملهور شد و مرا مجبور به سکوت کرد. او پس از سرقت طلا و جواهراتم و پولهای موجود در خانه به سرعت متواری شد. همان موقع خودم را به همسرم رساندم اما او جان سپرده بود.
در حالی که پس از انتقال جسد به پزشکی قانونی، تحقیقات کارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی برای دستگیری متهم به قتل ادامه داشت وی صبح یکشنبه –سوم خرداد- با پای خود به اداره آگاهی رفت.
متهم در نخستین اعترافهایش با انکار همراه داشتن اسلحه کمری گفت: کاظم مرا برای کار به یک شرکت خصوصی معرفی کرده بود و مشغول به کار شده بودم. اما پس از گذشت چند روز مدیر شرکت عذرم را خواست و دوباره بیکار شدم.
پس از آن چند روزی به اصرار خودش در خانه آنها بودم تا اینکه روز جمعه او و همسرش به عروسی دعوت شدند. پیش از رفتن به عروسی، برای تهیه شربت و قرص متادون به مطب پزشک رفته بودم اما مطب بسته بود. پس از خارج شدن از مطب چند فروشنده مواد با مشاهده حالت پریشان من یک قرص روانگردان به من دادند. وقتی از عروسی برگشتیم قرص را خوردم. دیگر نمیدانم چه اتفاقی افتاد و چگونه مرتکب قتل و سرقت شدم.
متهم پس از تکمیل تحقیقات و بازسازی صحنه قتل، پای میز محاکمه ایستاد. اما در دادگاه کیفری اظهارات جدیدی مطرح کرد و گفت: جنایت را همسر مقتول مرتکب شده است و من نقشی در ماجرا نداشتم. او به من قول مبلغ قابل توجهی پول و اجاره خانهای برای پسرم داده بود تا قتل را به گردن بگیریم. اما حالا که خودم را بیدلیل پایدار میبینم چارهای جز بیان حقیقت ندارم چراکه نمیخواهم بمیرم.
درپی این اظهارات متهم، قضات دادگاه کیفری یک استان تهران دستور تحقیقات بیشتر در این باره و بازجویی از همسرمقتول را صادر کردند. بدینترتیب او بار دیگر برای تحقیقات به دادسرای جنایی تهران منتقل شد.
انتهای پیام
عجب آدم پست فطرتی هست این جنایتکار! اون از دلسوزی و رفتارانسانیمقتولبیچاره، این هم از جواب و تلافی این حیوان! مبرهن که ادعاهایاخیرش برای قاتل معرفی کردن زن بیچاره یک بازی شیادانهای بیش نیست. زیرا مگر اول نمیدونستی که با به گردن گرفتن قتل پای دار
خواهی رفت که بخاطر وعده پول آن را قبول میکردی؟! حیوان از نوع
روباهش!