تأثیر منفی ساخت میدان «شهید صدام حسین» فلسطین بر ایرانیان
یک کارشناس مسایل خاورمیانه درپی ساخت میدانی با نام «شهید صدام حسین» در کرانه باختری، با ریشهیابی تاریخی این رویکرد گفت که دولت ایران با توجه به هزینههایی که برای بحران فلسطین میکند و پشتیبانی همیشگیاش از مردم فلسطین، باید اعتراض رسمی خود را به چنین اقدامی اعلام کند.
دکتر «صمد قائم پناه»، در گفت و گو با خبرنگار انصاف نیوز دربارهی ساخت این میدان گفت: بالطبع دولت ایران اگر تاکنون اعتراض نکره است باید اعتراض کند و کسانیکه نمایندگان ایران و حامیان ایران هستند باید نسبت به این مساله موضعگیری کنند و اعلام کنند که کسانیکه پشت این تغییر ایده هستند، اکثریت مردم فلسطین نیستند. علیالقاعده دولت ایران باید واکنش رسمی نشان داده و از آنها سؤال کند که چرا چنین اقدامی صورت گرفته است؛ ایران واقعاً در زمینهی بحران فلسطین هزینههای زیادی را صرف کرده است و آن حرکت نمیتواند حرکت قابل قبولی باشد.
قائمپناه دربارهی رویکرد صدام حسین در مسالهی فلسطین گفت: شخصیت صدام حسین یک شخصیت چندوجهی است، در دوران زمامداری و حکومتش عملکرد یکسان و مشابهی نداشته است. به هرحال باید دوران زمامداری ایشان را تقسیمبندی کنیم؛ در رابطه با مسایل مختلف عراق، در رابطه با مسایل منطقه، در رابطه با ایران؛ آنچه که میشود از عملکرد ایشان نسبت به قضیهی فلسطین استنباط کرد، این است که صدام حسین از ابتدای دوران زمامداریاش، تا پایان دوران زمامداریاش و سقوط عراق و نهایتاً کشته شدنش توسط آمریکاییها، یک سیاست واحد و مشترکی را در تمام این مقاطع نسبت به بحران فلسطین انتخاب کرده و آنهم حمایت از مواضع فلسطین و اتخاذ سیاستهای ضد اسرائیلی است.
او افزود: مضاف بر این، روی بحث مسالهی پانعربیسم تاکید بسیار زیادی داشت و خود را به عنوان لیدر و رهبر این تفکر در جهان عرب معرفی میکرد و سعی میکرد این موقعیت را همچنین در اختیار خود داشته باشد و از این موضع سعی میکرد که خود را به عنوان یک رهبر بلامنازع جهان عرب علیه اسرائیل معرفی کند و این مساله باتوجه به حوادث و وقایعی که در طول این مدت، یعنی بعد از بحران عراق و کشته شدن صدام حسین و… در منطقهی خاورمیانه اتفاق افتاده، بهویژه در رابطه با مسالهی اسرائیل و آن تعدیها و تجاوزاتی که به مواضع فلسطینیها داشته است، شاید کسی از منظر و دیدگاه فلسطین و مردم کسی نتوانسته است آلترناتیو و جانشین صدام حسین باشد و بتواند همان مسوولیت را در جهان عرب به عهده گیرد و روی مواضع اینها مصر باشد.
قائمپناه در ادامه گفت: تغییر و تحولاتی که در موضع عربستان میبینیم و باقی کشورهای منطقه، به استثنای ایران که همچنان مواضع ضد اسرائیلی خود را با قدرت بیشتری دنبال میکند، باقی کشورهای منطقه به نظر از مواضع قبلی خود عقبنشینی کردهاند و یا دارند میکنند و سیاست آشتیجویانه و مصالحهآمیزی را پیگیری میکنند.
این کارشناس خاورمیانه تاکید کرد: این یک نوستالژی سیاسی میتواند باشد. به نظر میرسد که افکار عمومی جهان عرب یا بهطور مشخص فلسطینیها در نبود یک شخصیت و رهبر آلترناتیو جدید، به تمثال صدام حسین پناه بردهاند؛ اینکه افکار و اندیشههای ایشان را در سطح جامعهی عرب و افکار عمومی مجدداً احیا کنند و از این طریق بتوانند مروج اندیشهها و سیاستهایش باشند.
قائمپناه دربارهی جریاناتی که احتمالاً پشت این ماجرا هستند و چرایی آن گفت: باید توجه کرد که از سوی کدام نهاد، ارگان و سازمان این اتفاق افتاده است؛ این نکتهی مهمی است که کدام جریان و کدام حزب و جناح این موضوع را دنبال کرده و سعی کرده است تا چنین موضوعی را میان افکار عمومی فلسطینیها مطرح کرده و جا بیاندازد.
وی افزود: قطعاً این جریان یک جریان ضد ایرانی است و با توجه به شواهد و قرائنی که اتفاق افتاده است و لقب شهید هم که برای ایشان انتخاب شده است، حکایت از این دارد که به هر صورت، حوادثی در پشت پردهی این ماجرا وجود دارد که ترس و نگرانی از موقعیت جمهوری اسلامی ایران در منطقه برای برخی از اینها وجود دارد. با توجه به نتایج بحران سوریه، مسالهی داعش و عراق و… این روند و حرکتی در سطح افکار عمومی منطقهی عرب در حال شکلگیری است که به نفع ایران دارد رقم میخورد.
او گفت: به هر حال حمایتهای ایران سبب شد که قدرت بشار اسد همچنان محفوظ بماند، بحران داعش جمع شود، بحران عراق سروسامانی پیدا کند؛ این روندی است که درواقع افکار عمومی را به نفع ایران تهییج و بسیج میکند. اما جریانی که پشت این اقدام است به نظر میرسد که قصد مقابلهجویی با این روند و حرکت را دارد. همچنین تلنگری به رهبران عرب است که، شما نباید صحنه را بهراحتی خالی کنید که ایران امکان این را پیدا کند تا تمام صحنه را به نفع خود مصادره کند. فکر میکنم چنین ایده و اندیشهای پشت این جریان باشد.
قائمپناه دربارهی تأثیر این اتفاق بر افکار عمومی ایرانیان گفت: این اتفاق 100 درصد تأثیر منفی بر افکار عمومی ایرانیان خواهد داشت. حقیقت مطلب این است که به هرحال ما در سطح افکار عمومی ایران موافقان و مخالفانی دربارهی موضوع فلسطین داریم. میان جامعهی مدنی، گروهها، احزاب و حتی شخصیتهای سیاسی و…، گذشته از سیاست رسمی جمهوری اسلامی، نظرات و افکار متفاوتی دربارهی این قضیه وجود دارد؛ این حرکت قطعا برای افرادی که در جمهوری اسلامی ایران نسبت به سیاستهای رسمی ایران نگاه انتقادی دارند و دولت را نسبت به پیگیری بخشی از قضایای فلسطین مورد سؤال قرار میدهند، میتواند به عنوان نشانهای بر درست بودن مدعایشان باشد و از این جهت مورد بهرهبرداری این افراد و جریانات قرار گیرد. به این معنا که، به هرحال رابطهی بین ایرانیان و اعراب رابطهی خوشایندی نبوده است و همچنین در روابط طرفین، مسایل تاریخی نقش تعیین کنندهای داشته است. این اتفاق میتواند سیاستهای رسمی جمهوری اسلامی را در افکار عمومی به چالش کشد.
او در ادامه گفت: حتی این اتفاق میتواند حامیان دولت و سیاستهای رسمی جمهوری اسلامی را نیز تحت تأثیر قرار دهد، برای آنها نیز یک علامت سؤال بزرگ ایجاد کند. تنها چیزی که تمام جریانها و گروهها و همهی احزاب و تفکرات ایرانی، البته بهجز منافقین، بر سر آن اتفاق نظر دارند این است که صدام دشمن شمارهی یک ایران بوده است. تاکنون همهی جریانها در این زمینه پشت سیاستهای جمهوری اسلامی بودهاند؛ بنابراین این اتفاق میتواند بر بخش عمدهای از افکار عمومی ایران تأثیر منفی گذارد.
انتهای پیام
کمکهای ایران به جبهه مقاومت بر اساس عمق استراتژیک مبارزه با صهیونیسم و حامی هاشونه. هر گروهی که در اندیشه و عمل مبارزه با اسراییل غاصب رو به انجام برسونه برخوردار از این کمکهای مادی و معنوی خواهد بود. همه همینطورن. اتحادیه اروپا به ساف و محمود عباس کمک میکنه. ژاپن و کانادا هم میگردن و مطابق با اهداف خودشون کمک میکنند.
همین که قبول داره صدام شهیدِ برای ما کفایت می کنه .
می دونید اشکال کار کجاست ؟ که وقتی نشونه های راهِ اشتباهمون رو می بینیم چشمامون رو می بندیم و به هر دری می زنیم که خودمون رو قانع کنیم که نه ما اشتباه نکردیم
مجسمه صدام در شهر قلقیلیه که تحتِ اداره ی محمود عباس است نصب شده و هیچ ارتباطی با حماس ندارد. حماس از حامیان ایران و جبهه ی مقاومت است و ربطی به جبهه ی سازشکار و خائنِ تشکیلاتِ خودگردان ندارد. آقای انصاف نیوز انصاف داشته باش.
جوک نگو….
حماس بصورت علنی از صدام حسین بعنوان شهید نام میبرد
ماستمالی تا کی عمو جان؟!
شما انکار از مریخ اومدی!
درمورد مجسمه صدام حسین در فلسطین ، نکات بسیاری را میتوان بیان نمود.
اول اینکه بنا به تصریح قرآن کریم ، اعراب ، مردمی بسیار بی فرهنگ بودند که هیچ نشانه ای از رشد و تعالی در خود نداشتند.
دوم اینکه بنا به روایت قرآن کریم ، انبیاء و اولیائی که برای شیعیان و سنی ها محترم اند ، از اعراب نیستند. قرآن کریم می فرماید “ان الله اصطفی آدم و نوحا و آل ابراهیم و آل عمران علی العالمین ذریه بعضها من بعض” که بنا به این آیه ،حضرت آدم و نوح و ابراهیم و موسی و عیسی و محمد و علی و یازده فرزندش ، برگزیدگان کائنات الهی هستند و هیچ ربطی به اقوام و قبایلی که در میانه ظهور کرده اند ندارند.
سوم اینکه همانگونه که بنی اسرائیل دشمنیها و عداوت های بسیاری با حضرت موسی و حضرت عیسی نموده اند تا آنجا که بعضی ها معتقدند که عیسی علیه السلام را کشته و به صلیب کشیده اند اعراب هم جنایات بسیاری در حق حضرت محمد و خانواده او و وارث او و اوصیای او که حضرت علی و یازده فرزند او هستند مرتکب شده اند و فجایعی مثل واقعه کربلا یا واقعه فخ را به وجود آوردند و با ان تربیت جنایتکارانه ، به فرماندهی خلیفه ی دوم ، به ایران حمله کردند و سرزمین آباد و مهد توحید زرتشتی را به خاک فلاکت نشاندند تا آنجا که ایرانیان را عجم ، (یعنی گنگ) و موالی ، (یعنی بردگان) توصیف نمودند و ملت های بزرگ مشرق زمین را از یهودی ، مسیحی ، زرتشتی ، ایرانی ، بودایی ، و هندی و ترک و تتر ، وادار کردند که اسامی خود را ترک کرده و نام عربی بر خود بگذارند. وگرنه کشته شوند.
نتیجتا همانطور که قرآن کریم ، اعراب را با وصف غافل یاد کرده و غافل را چهار پا ، پست تر توصیف نموده ؛ قوم عرب متصف به چنین اوصافی است. خداوند سنتی دارد و آن نابودی ستمگران بدست ستمدیدگان است. چندین نوبت ، این قوم جنایتکار بدست مظلومین ، انتقام پس داده اند. نظیر فتح بغداد بدست ایرانیان و ترک ها و فتح آندلس بدست مسیحیان و اروپا و سروری مصری ها بر اعراب پس از انقراض فرهنگ مصر قدیم.
متاسفانه ،صدام حسین تاریخ را فراموش کرد و خواست جنایات خلفای اول ودوم مذکور را نسبت به ایرانیان و مسیحیان و یهودیان تکرار کند و به حکم خداوند ، به زباله دانی تاریخ انداخته شد ، بدست ایرانیان و مسیحیان و یهودیان.
حالا آنهاییکه مجسمه صدام را می سازند و بت مرستی نوین را رایج می کنند ، کمی به تاریخ نگاه کنند. فرهنگ متعالی ایرانیان و مسیحیان و یهودیان به انها اجازه نمیدهد که نسل عرب را از کره ی خاک ، بر اندازند. بی شک اگر صدام دیگری زاده شود ، این سه قوم شریف (ایرانیان ، یهودیان و مسیحیان) حرف آخر را خواهند زد و عرب جماعت را به زباله دانی تاریخ می اندارند. به ویژه بدست ایرانیان شیعه ان شاءالله. چراکه اعراب امروز ، خود را وارثان بنی تمیه و بنی عباس می دانند و این دو تیره ،بزرگترین جنایات را در حق ایرانیان و یهودیان و مسیحیان به کار برده اند و امام زمان علیه السلام که ناجی بشریت است و از طرف مادر به اقوام یهودی و مسیحی و از طرف جدات مادری ، به ایرانیان متصل است وقتی ظهور کند انشاالله وارثان بنی امیه و بنی عباس را و دوستان آن ها را از صفحه روزگار محو می کند. اللهم عجل لولیک الفرج
این نوشته هیچ اشاره ای به اینکه موضع گیری ایران در باره این مجسمه چی باید باشه نمی کنه .
نژاد پرستی ممنوع، جمع نبند
اولا مجسمه صدام در منطقه ی تحت کنترل محمود عباس معاون یاسر عرفات هست که سلاحشون رو زمین گذاشتند و با اسرائیل صلح کردن، دوما وقتی بین کشورهای عربی فقط صدام دغل کار علیه اسرائیل موضع می گرفت، طبیعتاً برای فلسطینی ها محبوب می باشد ،
با اجازه شما ، لطفا در گوگل مپ خیابان های رفح را ببینید ، نام خیابان صدام را به راحتی پیدا خواهید کرد. میدان صدام در کرانه باختری و خیابان صدام در رفح قرار دارد .
این ، بدون هیچ توجیه قابل پذیرشی ، دهن کجی به خانواده بیش از ۲۰۰ هزار شهید جنگ تحمیلی است .
چرا در همین رفح نام خیابانی را به اسم شهید سلیمانی یا حججی یا همدانی و … نگذاشته اند ؟؟؟
طبق آیه قرآن… یاد داعش افتادم که میگن: طبق آیه قرآن…
نژاد پرستی ممنوع، جمع نبند
پاسخ به آقای برومند نسبت به تفسیر قرآن من از خودم چیز زیادی بلد نیستم اما طبق روایت و احادیث وارد اعراب به معنی بادی نشین که سطح سواد کم دارد مثلاً ما درایران تهرانیها جوک در مورد ترکها و کردها ویا در مورد رشتیها درست میکنند یعنی تهرانیها از آسمان که نازل نشدند وبقیه اقوام همه ای آنها شامل این توهین ها باشند پس تفسیر را دقیق بخوانید و به همه اینگونه توهین نکنید بعدهم درجنگ عاشورا ایرانیان در ردیف عمر ابن سعد بودن یعنی همه ایرانیان بدهستن اما براشتی که از شما کردم ازسینه چاکان ودستبوسان قوم کثیف بهود میباشید وازاینکه شما ایرانی باشید شک دارم