«افغانی» نه توهین است و نه نادرست
«سیاوش خوشدل» عضو بخش تحلیلی انصاف نیوز در یادداشتی به کار بردن واژهی «افغانی» در ایران برای اهالی افغانستان را بررسی کرده است که در پی میآید:
چندی است که میشنوم برخی میگویند، واژۀ «افغانی» نادرست و توهینآمیز است. اینکه ریشۀ این برداشت، چه قدر به مجادلات قومی در افغانستان مربوط است، موضوع این یادداشت نیست. آنچه در اینجا به آن میپردازم، بررسی کارکرد این واژه در ایران و میان ایرانیان است.
مدّعیان نادرستی بهکارگیری این واژه استناد میکنند به اینکه افغانی واحد پول کشور افغانستان است. در واقع وقتی ما بگوییم «او یک افغانی است»، انگار داریم فرد را قیمتگذاری می کنیم. چنین استدلالی باطل است. زیرا اوّلاً برای ما ایرانیها واژۀ «افغانی» جز بر ملیّت دلالت ندارد. بنابراین ما در این کارکرد به هیچ وجه قصد توهین نداریم. ثانیاً به فرض هم که هر دو صورت برایمان کاربرد میداشت، باز هم مشکلی نبود. این که یک واژه در یک معنا و کارکرد باشد، دلالت بر این ندارد که اجازه ندارد در معنا و کارکرد دیگری به کار رود. استاد دکتر محمّدرضا باطنی در کتاب «نگاهی تازه به دستور زبان» چنین مینویسد: «گمان میکنند در هر مورد فقط یک صورت «درست» وجود دارد و هرچه جز آن باشد «غلط» است، در حالی که تمایز بین درست و غلط در زبان مانند تمایز بین شب و روز مشخّص و مطلق نیست. در بسیاری موارد دو یا چند صورت زبانی میتوانند پابهپای هم درست باشند و به کار روند … و این خود یکی از ویژگیهایی است که زبان طبیعی انسان را از زبان ریاضیات و منطق صوری و دیگر زبانهای ساختگی متمایز میسازد.» با یک سرزدن سردستی و بلکه سرسری به فرهنگهای لغت معتبر مانند دهخدا، معین و سخن، به چشم میبینیم که یک واژه، معناها و کارکردهای مختلف و حتّی متعدّد و متفاوت میتواند داشتهباشد.
ممکن است گفتهشود، عزیزان اهل کشور همسایه، در زبان و فرهنگ خودشان این تعبیر را خوش نمیدارند. اگر چنین چیزی اثبات شود، شاید بتوان توجیهی اخلاقی و فرهنگی برای الزام به گفتن «افغان» به جای «افغانی» دستوپا کرد. این ادّعا در صورتی ثابت میشود که ببینیم اهالی کشور همسایه از این واژه خوششان نمیآید. نه اینکه مثلاً یک شاعر یا نویسندۀ افغانستانی، با همان استناد پیشین، ادّعا را مطرح کند. وقتی شخصاً از یک مستخدم افغانستانی پرسیدم که واژۀ «افغانی» را توهینآمیز و نادرست میداند یا نه، اصلاً متوجّه منظورم نشد و و چند مثال زد که در آنها «افغانی» بر شخص دلالت داشت. چنانکه گفتم اگر ثابت شد که همسایگانمان از شنیدن «افغان» احساس بهتری دارند، میتوان به احترامشان این را گفت و نه آنی که میگفتیم. هرچند مردم اهل یک زبان، گویش یا لهجه، متعهّد نیستند واژهها را مطابق تلفّظ و لهجۀ دیگر به کار ببرند. چه بسیار واژههای عربی که در فارسی با حرکات دیگر به کار میروند. «غِذاء» را «غَذا» میگوییم، «شِفاء» را «شَفا»، «غَیب» را «غِیب»، «حسَین» را «حسِین»، «اِستِوا» را «اُستُوا»، «تَوضیح» را «توضیح»، «معتمَد» را «معتمِد» و صدها از این دست. واژههای انگلیسی و فرانسوی نیز در ورود به فارسی به شکلی درمیآیند که تلفّظشان برای ما آسان و روان باشد. تصوّر کنید قرار شود «فدراسیون»، «گازوئیل»، «اتوموبیل»، «بیسکوییت»، «فرانسه»، «روسیه»، «لندن»، «اروپا»، «انگلیس»، «الو» و چون اینها را به تلفّظ اصیل خودشان در زبان مبدأ برگردانیم. روشن است که ما نه این قدر بیکاریم که برویم دنبال این کار و نه اگر معدودی پیدا شوند که این کار را بکنند، میتوانند دیگران را با خود همراه کنند و نه این کار سودی دارد.
برخی نیز میکوشند با قیاس نام اقوام و کشورها نادرست بودن این تعبیر را اثبات کنند. مثلاً میگویند ما به اهالی ترکیه و کردستان نمیگوییم «ترکی» و «کردی»، بلکه میگوییم «ترک» و «کرد»؛ پس به اهالی افغانستان هم باید بگوییم «افغان». اوّلاً قائلان به این مقایسه، به این نکته توجّه ندارند که زبان مانند ریاضی نیست که بتوان با طرفینوسطین کردن و ساده کردن و کم کردن و افزودن به مجهول رسید. چند مثال میزنم. «بیم» و «ترس» و «هراس» هممعنی هستند. امّا اگر پسوند «ناک» به آنها بیفزاییم، حاصل، هممعنی نیست. «بیمناک» کسی است که میترسد و «هراسناک» و «ترسناک» چیزی است که میترساند. اگر از واژۀ «خستگان»، علامت جمع را حذف کنیم به مفرد کلمه میرسیم؛ امّا اگر همین کار را درمورد «بستگان»(به معنی خویشاوندان) انجام دهیم، چنین نتیجهای حاصل نمیشود. متضاد «خوانا» میشود «ناخوانا»؛ ولی متضاد «دانا» نمیشود «نادانا».
ثانیاً مطرحکنندگان این مقایسه، احتمالاً بدون آنکه متوجّه باشند، به مثالهای نقض ادّعایشان توجّهی نکردهاند. برای اینکه این قیاس را در موارد دیگر هم به کار بگیریم، از همسایگانمان شروع میکنم:
اهالی ترکمنستان را «ترکمن» میگوییم و نه «ترکمنی». اهالی ارمنستان را «ارمنی» میگوییم و نه «ارمن». اهالی پاکستان را نه «پاک» میگوییم و نه «پاکی»، میگوییم «پاکستانی».
و دورتر از همسایگانمان: میگوییم «تاجیک» و نه «تاجیکی»، «انگلیسی» و نه «انگلیس». هم «هندی» میگوییم و هم «هندو»، هم «بلغاری» و هم «بلغار»، هم «مجار» و هم «مجاری»، هم «روس» و هم «روسی».
چنانکه دیدهمیشود شیوۀ ثابتی در نامیدن افراد یک کشور و قوم، بر اساس نام کشور وجود ندارد. در هر مورد، یک یا دو صورت رواج دارد. بنابراین، این قیاس نیز نمیتواند ما را به این نتیجه برساند که «افغانی» غلط است.
سلام-قضیه قوم آریائی یک فرضیه ساختگی می باشد اقوم پارس برخی اقوام تاجیک هستند که در واقع از تاجیکستان و شمال افغانساتان به همراه برخی اقوام تورک به فلات ایران مهاجرت کردند تاجیکها به جنوب رفتند و ترکها به شمال(آذربایجان ) ومرکز ریش وقیافه آنها مشابه همین تاجیکها بود
پان افغان عزیز، با اینکه درک میکنم شرایط تحصیل در افغانستان ندارید، اما از شما انتظار داریم کمی مطالعه کنی و هر چرت پرتی رو ول ندی بیرون
درود و سلام
به نکات زبان شناختی خوبی اشاره کردید.
من هم دو سال پیش در این باره در وبسایت مهاجرآنلاین نوشته بودم:
http://mohajeronline.org/index.php/2015-01-15-11-56-24/998-2015-12-17-18-01-15