ایمیلهای منتسب به آیدین آغداشلو | «شورش را در آورده ایم»
«هادی عیار» در یادداشتی در روزنامهی «همدلی» با تیتر «به بهانه انتشار متن ایمیلهای خصوصی منتسب به آیدین آغداشلو | شورش را در آورده ایم» نوشت:
حکایت، حکایت تازهای نیست. فقط نام عوض میکند. فوتبالیست و بازیگر و سیاستمدار و مجری و نقاش هم نمیشناسد. یک روز با هدیه تهرانی، یک روز سوشا مکانی، روز دیگر مینو خالقی و آزاده نامداری و امروز آیدین آغداشلو. بله. از جذابیت حریم خصوصی دیگران صحبت میکنم. باوجود اینکه بارها کارشناسان حقوقی از خلاف قانون بودن افشای اطلاعات مربوط به فضای خصوصی دیگران صحبت کردهاند اما تا امروز گویی هیچگونه محدودیتی برای این افراد به وجود نیامده است. فضای مجازی با وجود همه محاسنی که تا امروز برای جامعه ما آورده اما نباید هیچگاه از بعد منفی آن غافل بود.
این سخن نه در مزمت فضای مجازی، بلکه درباره این است که بدانیم فضای مجازی خودبهخود نه مثبت و نه منفی است و همه چیز آن به کارکرد ما برمیگردد. اهالی ارتباطات جملهای دارند که میگوید تکنولوژی خنثی است. این جمله به آن معناست که تکنولوژی را نباید به ذاتش امری مثبت یا منفی تلقی کرد بلکه این نحوه استفاده ما از آن است که کارکرد آن را مشخص میکند. برایناساس اگرچه فضای مجازی تا امروز موهبات بسیاری همچون سرعت در انتقال پیام و نیز شکستن انحصارهای رسانهای را بهبار آورده اما این به آن معنا نیست که آن را سراسر ابزاری مفید بدانیم. شاهد مثال آن هم همین پدیده نقض حریم خصوصی در جامعه ایرانی است.
اگر روزگاری نقض حریم خصوصی صرفاً اهداف تفننی را در خود داشت و برخی برای سرگرمی عکسهای خصوصی افراد مشهوری را منتشر میکردند اما امروزه شاهد نقض این حریم در جهت اهداف خاص هستیم. بدون شک نقض حریم خصوصی مینو خالقی، کاندیدای مجلس شورای اسلامی و یا برخی مجریان و بازیگران صرفاً برای تفنن نبوده و چنانچه میبینیم این اقدامها تاثیر مخرب گستردهای بر زندگی حرفهای این افراد داشته است.در برخی موارد، نقض حریم خصوصی مدافعانی نیز داشته است. بهعنوان مثال در نمونه آزاده نامداری، مجری تلویزیون برخی با این استدلال که عکسهای منتشرشده مغایرت آشکاری با اظهارات و برخی اقدامات او داشته این عمل را بهگونهای توجیه کردهاند اما هنگامی که با مثال اخیر آن یعنی انتشار ایمیلهای خصوصی منتسب به آیدین آغداشلو مواجه میشویم چنین استدلالهایی بههیچوجه قابلقبول نخواهد بود.
کارشناسان حقوقی در این زمینه معتقد هستند که زندگی داخلی افراد در جایی که بهطور موقت یا دائم بهسر میبرند، اعم از خانه یا هتل یا کمپینگ یا اتومبیل یا هر جای مشابه دیگر، حریم خصوصی آنهاست و محترم. انتشار عکسهای مربوط به حریم خصوصی افراد، نه اطلاعرسانی، بلکه پردهدری و بیاخلاقی است. با انتشار این نوع تصاویر، بیاخلاقی و نقض حریم خصوصی زندگی انسانها را عادی و رایج نکنیم.
در نگاه جامعهشناسانه نیز بهنظر میرسد در کشورهای توسعهیافته و دارای سرمایه اجتماعی، از جنس افقی، که در آن گروهها به گروههای مدنی اعتماد دارند، این پدیده کمتر دیده میشود، چون اعتماد بیشتر است. اگر بخواهم صفت دیگری را هم اضافه کنم، امنیت اجتماعی اگر بالاتر باشد، این مسائل کمتر دیده میشود. یعنی افراد از طرح و مطرحشدن پشتصحنهشان در جلوی صحنه، نگران نیستند. در جوامعی که سنتیتر و بسیار بسته هستند نیز ضریب این کارها کمتر است. اما در جامعههای پیرامونی و جهان سومی و درحال گذر و جاهایی که سرمایه اجتماعی عمودی در آنها هست، تعداد این مسائل بیشتر و نگرانکننده است.
نکته دیگری که این بین مطرح است این است که این کارها بهنوعی انتقامجویی هم محسوب میشود. چون یک عده با فاصلههای اجتماعی زیادی زندگی میکنند، پایینیها علاقهمندند بهخصوص آن بالاییها را ببینند و حتی از بلندشدن صدای طبل رسوایی آنها خوشحال هم میشوند. برای این کار، حتی به شایعات دامن میزنند تا انتقامگیری اجتماعی داشته باشند. نابرابریهای اجتماعی موجب این انتقامجویی میشود. آنهایی که در دریا دریا نعمتند مورد غضب و حس انتقام آنها که کشتی کشتی غرق هستند، قرار میگیرند. در سالهای اخیر هم قشر متوسط ما کمتر شده و فاصله اجتماعی طبقه بالا و پایین جامعه بیشتر شده است، میزان تعهد اجتماعی و میزان وفاداری به نظامهای ارزشی و جاری و هنجارهای اجتماعی کمتر شده است.
چه بخواهیم، چه نخواهیم موج این نقض حریم خصوصی نیز مثل بسیاری دیگر میگذرد و از حافظهها پاک میشود اما آنچه بدون شک در خاطره جمعی ما باقی میماند بیاعتمادی انسان ایرانی به همنوع خود خواهد بود. این موضوع در واکنش های عادی مخاطبان فضای مجازی نیز بهخوبی دیده میشود. وقتی بارها از تقبیح پدیده «اسکرینشات» در روابط شخصی خود میشنویم، این موضوع چیزی شبیه همین نقض حریم خصوصی افراد سرشناس است. با این تفاوت که در نمونه دوم ما داریم با زندگی حرفهای یک بازیگر، یک فوتبالیست و یا یک نقاش بهراحتی بازی میکنیم. تا مدتی نظرها بر این بود که این پدیده مذموم نیز همچون برخی دیگر از اتفاقات موجی گذرا در مواجهه انسان ایرانی با ابزارهای دنیای مدرن است اما با گذشت زمان باید گفت ما در نقض حریم خصوصی هم شورش را درآوردهایم.
انتهای پیام