برنامههای مذهبی تلویزیون نشاندهنده اوج محافظهکاری است
حسین سلطانمحمدی با انتقاد از برخی سخنرانیهای مذهبی که از تلویزیون پخش میشود، خاطرنشان کرد: یکسری سخنرانیهای عادی از تلویزیون پخش میشود که چند واژهی ساده درباره کربلا را تکرار میکنند. چنین برنامههایی موجب میشوند ما شبکهی تلویزیونی را عوض کنیم یا اینکه تلویزیون را روشن نگه میداریم که فقط برنامهای پخش شود و صدایش زیر گوشمان زمزمه کند؛ در حالی که مشغول کار دیگری هستیم و تمرکز فکری و محتوایی نداریم.
این منتقد با اشاره به محتوای برنامههای مذهبی تلویزیون در مناسبتی مانند محرم، به ایسنا گفت: اگر ما برنامههایی با مضامین مذهبی و زندگی اشخاصی که در واقعه عاشورا بودند، بسازیم، میتوانیم با اعلام قبلی از طریق تبلیغ، مخاطب خاص هر شبکهای را سر ساعت پای تلویزیون بکشانیم.
سلطانمحمدی با اشاره به هدف پخش برنامههای مذهبی و مداحی از تلویزیون، بیان کرد: باید ببینیم تعریف تلویزیون و ما به عنوان ناظر رسانهای از ورود به این موضوعات و پخش این نوع برنامهها برای مردم چیست؟ آیا فکر میکنیم در این ایام همه مردم بیرون از منزل هستند؟؛ اگر چنین تصوری را داریم نباید به پخش هر برنامهای از تلویزیون حساس باشیم. اما میدانیم که عدهای از مردم با سلایق گوناگون در منزل حضور دارند. حتی کانالهای موسیقی ماهوارهای هم در این ایام و به احترام دهه اول محرم برنامههای خود را پخش نمیکنند؛ بنابراین باید بتوانیم مردم عادی را به نحوی پای برنامههای تلویزیون نگه داریم.
او با بیان اینکه میتوانیم برای پوشش عزاداریهای محرم در شهرهای مختلف دوربین بگذاریم، در این زمینه ادامه داد: سادهترین و البته متنوعترین روش برنامهسازی این است که ما در نقاط مرکزی و خاص شهرها برای پوشش زنده عزاداریها دوربین بگذاریم. این امر باعث میشود که ما به نوعی به وحدت عزاداری و سوگواری در شهرهای مختلف برسیم. زمانی که تلویزیون مراسم هشتم محرم و شب تاسوعای زنجان را پوشش میدهد انگار در شهر زنجان تنها این عزاداری وجود دارد در صورتی که عزاداریهای دستههای فرعی پنهان میشود. همچنین زمانی که دوربین تلویزیون در روز تاسوعا و عاشورا میدان مرکزی بم، کرمان و عزاداری سنگین و خاص یزد را نشان میدهد انگار که تنها به این شکل عزاداری برگزار میشود. تلویزیون به ندرت دستههای سنتی خیابانها را که به مدلهای گوناگون حرکت میکنند به تصویر میکشد.
این منتقد سینما با بیان اینکه پوشش تلویزیونی عزاداریها یک وحدت رویه در عزاداری ایجاد میکند، اظهار کرد: برای مثال امسال در شهر ساری مردم در حال عزاداری بودند و به دلیل اینکه قرار بود این عزاداری از تلویزیون پخش شود، مداح گفت که حواسها به من باشد، این امر نشان میدهد که با پوشش تلویزیونی، وحدتی به وجود میآید که خوب است.
او ادامه داد: گاهی در حال گوش دادن به مداحی هستیم که از تلویزیون پخش میشود اما در همین زمان دوربین تلویزیون یکباره به شهر دیگری میرود و حس من مخاطب از بین میرود.
سلطانمحمدی اضافه کرد: اگر یک عزاداری را به مدت نیم ساعت از تلویزیون پخش کنند باعث میشود فرد شنونده به حس و حال معنوی برود. تنها مداحیهایی که در این ایام به طور کامل پخش میشود و زمانش بیشتر است، فقط در حسینیه امام خمینی و در حضور مقام معظم رهبری است. همچنین مداحی محمود کریمی و مجید بنی فاطمه هم زمان بیشتری از تلویزیون پخش شد.
او با اشاره به پوشش متفاوت مراسم عزاداری در شبکههای مختلف تلویزیونی گفت: شبکههای دیگر تلویزیون عزاداری و مداحی شهرهای گوناگون را در زمان کوتاهی نشان میدهند. همچنین شبکههای «پرس تیوی»، «العالم» و «الکوثر» یک متن انگلیسی و عربی را همراه عزاداری پخش میکنند و گاهی هم تصویری از کربلا را نشان میدهند. در کانالهای ماهوارهای هم مدل عزاداری پاکستانی، هندی و عراقیها را نشان دادند که مانند شکل عزاداری ماست.
او سپس از شکل یکسان عزاداریها و پوشش آن در تلویزیون انتقاد کرد و گفت: عزاداریها در یک قالب واحدی شکل گرفته است که شاید ما مروج و پیشگام آن حتی در کشورهای منطقه بودهایم یا اینکه همه ما ناخواسته این الگوی برنامهسازی را پیش گرفتهایم.
سلطانمحمدی با ارائه پیشنهادی برای ساخت و پخش برنامههای مناسبتی و مذهبی گفت: ما در این ایام معمولا چند میزگرد هم برگزار میکنیم که از شبکههای قرآنی، خبر و چهار پخش میشوند و در این برنامهها چند کارشناس حضور دارند. یک یا دو نفر از کارشناسان که کت و شلوار میپوشند و به شبکه خبر میروند و بقیه شبکهها هم از روحانیون به عنوان کارشناس دعوت میکنند. این نوع برنامهها ساده و بدون تنوع هستند؛ بنابراین اگر ما برنامههایی با مضمون محرم و زندگی اشخاصی که در محرم و واقعه عاشورا بودند، بسازیم، میتوانیم با تبلیغ در تلویزیون اعلام کنیم که هر قسمت از برنامه چه موضوعی دارد تا مخاطب خاص هر شبکهای را سر ساعت پای تلویزیون بکشانیم.
سلطان محمدی با اشاره به کمبود بودجه تلویزیون برای ساخت سریالهای جدید بیان کرد: تلویزیون معمولا پشت مبحث تامین بودجه به میزان کافی، پنهان میشود. همانطور که داوود میرباقری اخیرا گفت چون بودجه اختصاص داده نمیشود نمیتوانیم سریال سلمان فارسی را کلید بزنیم. سیستم تبلیغات تلویزیون ما به طور رسمی پشت نیاز به بودجه سنگر گرفته و به همین بهانه از موجودی دمدست استفاده میکند تا بتواند حداقل زمان آنتن تلویزیون را پر کند.
این منتقد در ادامه گفتوگو با ایسنا تصریح کرد: مسالهای که در تولید آثار جدید وجود دارد و به عقبنشینی تلویزیون در سیاستگذاری یا تصویب برنامهها مربوط میشود، این است که از صراحت به محافظهکاری بیشتر رسیدهایم. محافظهکاری در بسیاری از برنامههای تلویزیونی حتی در سریالهای طنز هم وجود دارد. در یک بازه زمانی مهران مدیری و رضا عطاران به صراحت مسائلی را در سریال خود مطرح میکردند و کسی هم شکایتی نداشت. همچنین سریالهای ماه رمضانی ما به بحث ماوراء، شیطان و معنویات نزدیک شده بودند. اما در حال حاضر به سادهترین معانی در محتوای سریالها رسیدهایم که نشاندهنده اوج محافظهکاری است.
سلطان محمدی با اشاره به سریال «مختارنامه» و فیلم «رستاخیز» گفت: این محافظهکاری شاید به دلیل قضایایی است که برای آثاری چون «مختارنامه» یا «رستاخیز» در چند سال اخیر پیش آمد. در سریال «مختارنامه» و فیلم «رستاخیز» صحنهای مشترک وجود داشت که در مختارنامه حذف و سریال هم پخش شد اما سازندگان رستاخیز قبول نمیکنند که آن صحنه را از فیلم خود حذف کنند به همین دلیل ما از اکران داخلی محروم شدیم.
او اضافه کرد: این محافظهکاری و نگرشها از یک جهت شناخت بیشتر جنبههای تبلیغی و کارکردی تلویزیون نزد حوزههای فکری و تاثیرگذار همچون علما و کارشناسان مذهبی را نشان میدهد که خوب است زیرا به کارکرد بهتر ابزار تبلیغاتی مدرن توجه میشود اما از طرف دیگر گرفتار این مساله هستیم که چگونه این مفاهیم مذهبی را در قالب داستان بیاوریم تا به اجماع بیشتر و اشتراک معانی نزد همه افکار تاثیرگذار مانند رسانه، قوه قضاییه، قوه مقننه، علما و کارشناسان مذهبی و … برسیم.
این منتقد سینما با بیان اینکه سریال مذهبی خوبی بعد از «مختارنامه» ساخته نشده است، اظهار کرد: به دلیل اینکه نتوانستیم برنامه و سریال خوبی برای ایام محرم تولید کنیم و فیلم سینمایی هم با این مضمون کمتر ساخته شده است به تکرار سریال و فیلمهای قدیمی رو میآوریم. ما نمیتوانیم سریالهای تکراری مانند «شب دهم» و «مختارنامه» را پخش کنیم اگر چه پخش میکنیم به دلیل اینکه سریالی برای این ایام تولید نکردهایم. در واقع ساخت این نوع سریالها، تصمیمگیری درباره این موضوعات و تبدیل آن به داستان و بهره گرفتن از درام برای فیلمسازان سختتر شده است.
حسین سلطانمحمدی در پایان با اشاره به دو سریال «لژیونر» و «گسل» که از تلویزیون پخش شد، گفت: البته ما برخی مسائل سیاسی و مناقشهبرانگیز را در دو سریال لژیونر و گسل نشان دادیم اما این دو سریال هم به طنز و لودگی آمیخته شده بود تا برای بیان این نوع مسائل زهر بحثهای سیاسی و اجتماعی حاد گرفته شود. اگر تجربه این دو سریال کمک کند در زمینه مذهبی هم تفکر فیلمنامه نویس، برنامه نویس، کارگردان، تهیه کننده، سیاست شبکه و تفکر سیاستگذار هر شبکه و سیاستگذار کلان صدا وسیما میتواند به اینجا برسد که شیوههای مختلفی را برای ساخت اثر جدید تمرین کنیم تا اثر جدید بسازیم؛ البته بهانه مهم بودجه را هم باید پوشش دهیم. زمانی که ما نتوانیم تولید خوب، بهروز و فعالی در زمینه سریال سازی داشته باشیم «مختارنامه» نماد تصویر تلویزیونی جمهوری اسلامی از موضوعات مذهبی نه تنها در تلویزیون داخلی بلکه در کشورهای منطقه و اطراف آن میشود.
انتهای پیام
کاش! یکی از اهالی که کارشناس رسانه بود، را به ریاست این امپراتوری تبلیغاتی می گذاشتند!
در مورد ِِرستاخیز، کارگردانی دیندار و ایثارگر و اصلاح طلب، سال ها زحمت می کشد و یک اثری را با پول علاقمندان به اهل بیت که درود خدا بر آنان بود، می سازد، ولی فردی براساس سلیقه ی شخصی، دولت را تحت فشار قرار می دهد و دولت هم براساس این که فضاسازی نشود و یا به دغدغه ی شخصیت ها احترام بگذارد، اجازه ی پخش آن نمی دهد.
ولی این می شود، خود خواهی و سلیقه یی برخورد نمودن؟!
وکسی اثر هنری برای مسائل حساس تولید نمی کند، و سال هاست که فرصت ها را از دست می دهیم و دریغ از پاسخگویی به هنرمندان و پدید آورندگان کارهای هنری در امور دینی!
و با این اثرهای هنری چه قدر می شود، روشنگری کرد و جلوی بدعت ها به اسم دین را گرفت.