نمایندگی مجلس مهمتر است یا شورای شهر؟
«جلال جلالی زاده» نمایندهی کرد اهل سنت سنندج در مجلس ششم در یادداشتی تلگرامی با عنوان «نمایندگی مجلس مهمتر است یا شورای شهر؟» نوشت:
حذف «سپنتا نیکنام» از اعضای شورای شهر یزد موجب طرح سؤالات زیادی در اذهان شده است. اولین پرسشی که مطرح میشود این است آیا نمایندگی مجلس مهم است یا شورای شهر؟ چگونه در مجلس شورای اسلامی فردی به نام نماینده از اقلیتهای دینی حضور پیدا میکند که از حوادث کلی و جزیی مملکت، محرمانه و غیر محرمانه مطلع اما موجب بروز هیچ گونه حساسیتی نمیشود. و حتی برخی از نمایندگان اقلیتها گاهی حزب اللهیتر از دیگران میشوند. اما باید دربارهی عضو شورای یک شهر زمین و زمان به هم دوخته شود تا پس از ورود به شورا و رأی مردم از عضویت شورا اخراج شود.
من کاری به مسایل حقوقی و قانون و اینکه مطابق کدام اصل و بند یک شهروند از حقوق خویش محروم میشود ندارم.
اما من به مبحث مهمتری میپردازم و آن کرامت انسانی و حقوق شهروندی است که در هر جای این کره خاکی باید از آن دفاع کرد و به ویژه در بارهی اقلیتها که توجه به آن یک وظیفهی اساسی و مهم است.
مگر زرتشتیان در شهر یزد و کشور ایران جزء اصیلترین ایرانیان نیستند؟ چگونه میشود اصیلترین ساکنان و صاحبان یک کشور از حق ادارهی شهر و روستای خود محروم شوند؟ آن هم پس از اینکه منتخب و برگزیدهی مردم هستند و خود مردم چه مسلمان یا غیر مسلمان به آنان رأی دادهاند و مشروعیتی به آنان بخشیدهاند.
چگونه میتوان به رأی مردم بی احترامی کرد و نمایندهی آنان را بدون هیچ دلیلی از انجام وظیفه محروم کرد در حالی که همزمان یک خانم ایرانی در یک کشور مسیحی به عنوان نمایندهی مجلس انتخاب میشود.
به نظر میرسد چنین سیاستهایی که در کشور ما نسبت به یک هموطن زرتشتی اعمال میشود نه با مقاصد شریعت و نه احترام به رأی مردم سازگار است و نه با سیاستها و تدابیر معقول و منطقی در صحنهی بین الملل.
اصلاً بحث تألیف قلوب در موضوع زکات جز این است که مسلمانان بتوانند با کمکهای مالی دل دیگران را به دست آورند و سعه صدر خود را نشان دهند. مگر شورای شهر وظیفهای جز استفاده از افراد پاکدست و متخصص در امور شهری دارد که شهر را به خوبی اداره کند و در حوزههای مختلف راه کارهای لازم را ارائه دهد. آیا واقعاً آنچه که در ادارهی شهر مهم است حضور افراد توانمند مسؤول و متعهد پاکدست است یا مسلمان نماهایی که بسیاری از آنان پس از عضویت و پایان یافتن دورهی شورا به سبب مسایل مالی رد صلاحیت میشوند.
عاقلانه بود حتی اگر به خاطر تبلیغ تسامح و تساهل پذیری اسلام و مسلمانان میبود و حتی اگر به صورت نمادین هم میبود در برخی از شهرها بهویژه تهران که اقلیتهای دینی به سر میبرند افرادی از آنان به عنوان عضو شورا انتخاب میشدند تا میزان و مرتبهی دگر پذیری جامعهی اسلامی و حرمت غیر مسلمانان مشخص میشد و مسلمانان به عنوان الگوی تکریم و تجلیل از انسانیت و دفاع از حقوق بشر شناخته میشدند.
متاسفانه رفتار یکی از مراجع در مجلس ششم و مخالفت با حضور اهل سنت در هیات رییسه، خاطرهی تلخی است که هرگز از اذهان زدوده نمیشود که با هیچ یک از معیارهای آزادی بیان و آزادی اعمال ارادهی نمایندگان مردم که به عنوان حقی که مردم به آنان سپردهاند موافق نیست.
بنابراین در شرایط کنونی که وجههی بین المللی مسلمانان و به تبع آن اسلام از نظر جهانیان به شدت مخدوش شده بهترین روش آن است که از حقوق این هموطن زرتشتی دفاع شود و نهادهای حقوقی و قضایی و دیگر نهادها نسبت به ابطال صدور چنین حکمی که مخالف مصلحت ملی و نظام است اقدام نمایند و به جهانیان نشان دهند که در ادارهی کشور و نظام هیچ کمبودی نسبت به دیگر کشورها در مشارکت انسانها در تعیین سرنوشت و ادارهی امور ندارند. و همانگونه که خداوند فرموده ما زمین را برای همهی شما آفریدهایم در ادارهی زمین هم انسانها را از حق خود بهویژه آنکه مبنی بر انتخاب باشد محروم نکنیم.
انتهای پیام
اصل این است که نماینده واقعی مردم باشند که نیستند نه این و نه ان یکی