خرید تور تابستان

«تحدید» هویت شیعه

«امیر هاشمی مقدم»، پژوهشگر، در یادداشت ارسالی به انصاف نیوز با عنوان «تحدید هویت شیعه» نوشت:

در ماه محرم امسال، همانند سال‌های دیگر دست‌کم یک شب را در جم‌خانه‌های علویان ترکیه (که به ترکی به آنها جم اولری Cam Evleri می‌گویند) گذراندم. جم‌خانه‌هایی که دور تا دورشان تصویر دوازده امام است؛ در سوگ امام حسین (ع) مرثیه می‌خوانند و می‌گریند؛ و ناله‌ی اندوهگین ساز باقلاما مرثیه‌خوانی‌شان را همراهی می‌کند.

علویان که بکتاشیان هم خوانده می‌شوند (هرچند برخی به وجوه تمایز این دو نیز اشاره می‌کنند و آنها را جدا، اما در هم تنیده می‌دانند)، جمعیتشان در ترکیه از 10 تا 25 میلیون بیان شده است. حاجی بکتاش ولی که در اصل از خراسان ایران به آنجا رفته بود، اکنون بزرگترین اولیاءالله ایشان است (طبیعتاً پس از چهارده معصوم). چند سال پیش گروهی از بزرگان ایشان به خراسان آمده و بر پایه‌ی نوشته‌های تاریخی‌شان، زادگاه حاجی بکتاش ولی را یافتند؛ جایی که اگر برنامه‌ریزی واقع‌بینانه و درست داشته باشیم، می‌تواند زیارتگاه میلیون‌ها علوی ترکیه شود.

در واقع همین گروه بودند که به یاری شاه اسماعیل آمدند تا حکومتش را در ایران استوار کند. اما بعدها به دلیل فقاهتی شدن مذهب شیعه در ایران، علویان که زندگی دینی‌شان غیرفقاهتی و آمیخته با باورهای شَمَنی (آمده از آسیای میانه) و باورهای ایران باستان بود، از تشیع فقهی فاصله گرفتند. در واقع از دوره‌ی صفوی به بعد، نه تنها تمایز بین شیعه و سنی، بلکه بین شیعه‌ی فقاهتی و شیعه‌ی عامیانه پررنگ‌تر شد و همین یکی از عوامل احساس جدایی از هویت رسمی ایران شد.

از میان علویان ترکیه، زازاها (Zazalar) شاید از نظر فرهنگی و زبانی بیشتر به ایران نزدیک باشند. چه اینکه ریشه‌ی آنها به منطقه‌ی دیلمان گیلان می‌رسد و از همین رو است که ایشان را دیملی (Dimli) هم می‌خوانند. واژه‌های مشترک بین زازا و گیلکی بسیار و قابل توجه است.

در سوریه، عراق و ایران هم جمعیت قابل توجهی از اینان (یا با باورهایی نزدیک به ایشان) حضور دارند.

شیعیانی که هویت شیعی‌شان توسط ما به رسمیت شناخته نمی‌شود، تنها علویان نیستند، بلکه گروه پرشمار دیگری همچون اسماعیلیان را نیز باید یادآوری کرد. اسماعیلیان که اکنون در تاجیکستان، افغانستان، شمال پاکستان، هندوستان، شمال آفریقا متمرکز بوده و جمعیت‌های پراکنده‌ای هم در همه‌ی قاره‌های دیگر دارند، از دیگر گروه‌های شیعه‌ای است که نادیده گرفته‌ایم. امپراتوری فاطمیان مصر که یکی از بزرگ‌ترین امپراتوری‌های اسلامی بود، عموماً در کتاب‌های تاریخی ما گذرا مورد اشاره قرار می‌گیرد. پس از سقوط فاطمیان، الموت قزوین پایگاه اصلی ایشان شد که همچنان یکی از مهیج‌ترین دوره‌ها برای نگارش رمان‌ها و ساخت فیلم‌های تاریخی است. پس از فروپاشی قدرت الموت به دست مغولان، این گروه به لاک خود فرو رفت تا میانه‌ی سده‌ی سیزدهم خورشیدی که نوبت به چهل و ششمین امام اسماعیلی، یعنی آقاخان اول در شهر محلات رسید که خود را آشکار کند (چندی پیش از آخرین تکه‌های بازمانده از قلعه‌ی آقاخان در محلات دیدن کردم). اما فشارها ایشان را به هند فراری داد. امام چهل و نهم اسماعیلیان که آقاخان کریم الحسینی است نیز، سال‌ها است در اروپا زندگی می‌کند.

جالب است بدانیم شبکه‌ی گسترده‌ای که توسط آقاخان چهارم (امام کنونی اسماعیلیان) برای توسعه در بخش‌های گسترده‌ای از جهان شکل گرفته است (AKDN: Agha Khan Development Network)، یکی از الگوهای موفق توسعه در جهان معاصر است که در زمینه‌های بهداشت، آموزش و افزایش توانایی مناطق کمتر توسعه‌یافته فعالیت می‌کند. از همین رو است که نفوذ آقاخان در مناطقی همچون آسیای میانه (به‌ویژه تاجیکستان) و شمال آفریقا، اگر از نفوذ ایران در این مناطق بیشتر نباشد، کمتر هم نیست.

نکته‌ی دیگر اینکه قلعه‌ی الموت یکی از اصلی‌ترین زیارتگاه‌های این گروه از شیعیان است. اما از آنجا که ما این گروه را به رسمیت نمی‌شناسیم (بر پایه‌ی خبرهای غیررسمی، درخواست اسماعیلیان برای داشتن مرکزی رسمی در ایران رد شده)، بنابراین عملاً این توانایی برای جذب گردشگران خارجی‌مان هم نادیده گرفته شده است.

آگاهی‌های ما درباره‌ی گروه‌های شیعی که پیرو فقاهت رسمی دوازده امامی نباشند، در حد نوشته‌های روزنامه‌ای و کتاب‌هایی است که به جای معرفی، یکسره به نفی و ارتدادشان حکم می‌دهند. برای نمونه در سراسر کتاب «اسماعیلیان آقاخانی» که توسط انتشارات معتبر امیرکبیر به بازار آمده، حتی یک سطر درباره‌ی باورهای این افراد نیامده است. در عوض نویسنده تلاش کرده به زندگی جنسی و شبکه‌های مالی این افراد بپردازد و آنان را آلت دست بیگانگان و… معرفی نماید. درباره‌ی علویان ایران که «اهل حق» می‌نامیم‌شان هم، کتاب‌هایی چون «شناخت فرقه اهل حق» اگرچه داده‌های خوبی درباره‌ی باورها و تاریخچه‌شان بیان می‌دارد، نویسنده در مقام رد و تخطئه‌ی ایشان برآمده است.

حتی شیعیان زیدی که در قانون اساسی جمهوری اسلامی در کنار مذاهب چهارگانه اهل سنت، «دارای احترام کامل […] و طبق فقه خودشان آزادند»، عملاً مورد بی‌مهری‌اند. سال‌ها پیش که گروهی از زیدیان یمنی به آمل آمده و برای بازسازی آرامگاه داعی کبیر (امام حسن بن زید) با مسوولین ایرانی صحبت کردند که به جز بارگاه و آرامگاه، در اطراف آن هتل و تاسیسات اقامتی و گردشگری هم بسازند تا شیعیان زیدی یمنی بتوانند برای زیارت به آنجا رفت و آمد کنند. همه‌ی این هزینه‌ها را هم خودشان بر عهده گرفته بودند؛ اما ما چنین درخواستی را نپذیرفتیم.

اگر توانمندی‌های‌مان برای جذب گردشگران شیعی اسماعیلی در الموت قزوین، شیعیان علوی در خراسان و شیعیان زیدی در آمل را کنار هم بگذاریم، آنگاه گستره‌ی بازار گردشگری ورودی‌ای که به سادگی از دست داده‌ایم هم آشکارتر می‌شود. کافی است بیندیشیم اگر ایران مقصد و زیارتگاه چندین میلیون شیعه‌ی زیدی یمن، علوی ترکیه و اسماعیلی از سراسر دنیا می‌شد، گردشگر ورودی‌مان چقدر افزایش می‌یافت.

البته این به معنای نادیده گرفتن اهل سنت نیست. چه اینکه در واقع تاکید بیش از حد بر هویت شیعی، خود نوعی تحدید هویت دینی و حتی ملی است. اما در اینجا یادآوری کردیم که حتی چارچوب‌های هویت شیعی‌مان هم تنگ‌نظرانه است. اصولاً در جهان امروز که پدیده‌ی جهانی شدن (که بسیاری آن را آمریکایی شدن یا به تعبیری «مک‌دونالیزه شدن» می‌خوانند) در حال از بین بردن یک یک فرهنگ‌های کوچک است، هرچه یک حوزه‌ی فرهنگی و تمدنی بزرگتر باشد، امکان و هزینه‌ی حل کردنش در فرایند جهانی شدن دشوارتر است. بنابراین مولفه‌های هویتی باید به سوی پهناور شدن و در بر گرفتن گستره‌ی بزرگتری از انسان‌ها پیش بروند تا قدرت بیشتری بیابند؛ نه آنچنانکه تجربه‌ی ما نشان می‌دهد، هویتمان را روز به روز کوچک‌تر کرده و گروه‌های خرده‌فرهنگی بیشتری را از خود برانیم.

انتهای پیام

بانک صادرات

نوشته های مشابه

پیام

  1. بسیار خوب و منطقی هست با بودن بزرگانی در حوزه های علمیه اگر سوالاتی و اختلاف نظری هم بود قابل حل یا نزدیک شدن هست
    در روایات آمده که امامان شیعه به بعضی از کسانی که زیدی مذهب بوده اند هم کمک کرده اند

    10
    1
  2. [این وضعیت] بر اساس منافع ملی نیست بلکه ایدئولوژیک است انهم از نوع خشک و انعطاف ناپذیر
    ایران از این ظرفیتها بسیار دارد که امیدواریم مسئولان بزودی از درون لاکشان بیرون آمده و ببینند

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا