همینقدر خندهدار، همینقدر ترسناک
«محمد توکلی» عضو بخش تحلیلی انصاف نیوز در یادداشتی نوشت:
با نگاهی به علل پدید آمدن انقلاب 57 مردم ایران و توجه به خواستههایی که در شعارهای مردم و رهبران آن انقلاب متبلور بود میتوان سه موضوع آزادیهای سیاسی، توجه به باورهای مذهبی و استقلال کشور را بهعنوان سه آرمان اصلی انقلاب برشمرد. سه هدفی که به بهترین شکل در شعار معروف «استقلال، آزادی، جمهوری اسلامی» قابلرؤیت است.
همانطور که مشخص است نه در این شعار و نه در آنچه اکثریت مردم و رهبران اصلی انقلاب 57 از آن سخن میگفتند هیچگاه تکیهبر ستیز با یک کشور خاص وجود نداشته است. شاید بتوان تنها گروههای چپگرا را مصداق مبارزانی دانست که در پیش از انقلاب با شعارهای ستیزهجویانه علیه آمریکا ـ یا به قول آنان امپریالیسم ـ این هدف را نیز جز اهداف انقلاب برمیشمردند. پس از پیروزی انقلاب نیز شاهد آن بودیم که همین گروههای چپ پیش از «دانشجویان خط امام» در دو نوبت تلاش نافرجامی را برای تسخیر سفارت آمریکا داشتند که البته با برخورد معترضانهی مسوولان وقت نیز مواجه شدند.
هر چه از ابتدای انقلاب 57 بهسوی این سالها حرکت میکنیم روحیهی چپگرایانه در مسوولان کشور در حوزهی سیاست خارجی پررنگ شده و ستیز با آمریکا رفتهرفته تبدیل به اساسیترین مبنای انقلاب شده است. این موضوع از فرط تکرار و توجه بیشازحد به آن بر دیگر اهداف و آرمانهایی که آن تغییر بزرگ در زمستان 57 برای تحقق آنها رخ داد سایه انداخته است. ستیز با خوی استکباری کشورهای مستکبر فینفسه امر لازمی است اما در طول همهی این سالها این مفهوم آنقدر دستمالیشده است که حالا دیگر از معنا تهی شده و در این سالها «استکبارستیزی» بیشتر از آنکه یادآور مقابله با ظلم مستکبران باشد، «دایی جان ناپلئون» را به یادها میآورد!
به این چند مثال توجه کنید:
1 ـ دولت میانمار نسبت به اقلیت مسلمان در این کشور سختگیریهای شدیدی را روا داشته و در برخی موارد شاهد جنایتهایی نیز بودیم. یکی از پرتکرارترین مطالبی که در انعکاس این اتفاق از سوی رسانههای رسمی در ایران بر آن تأکید میشود، حمایت آمریکا از دولت میانمار است. نتیجهی چنین انعکاس رسانهای از آن وقایع هم سردادن شعار «مرگ بر آمریکا» در تظاهراتی به بهانهی حمایت از مسلمانان میانمار است. حال آنچه در واقعیت میگذرد چیست؟ مقامات آمریکایی در شورای امنیت در موافقت با اِعمال سختگیریهای بینالمللی علیه دولت میانمار سخن گفتهاند و روسیه و چین در حمایت از آن دولت با اعمال مجازات مخالفت کردهاند!
2 ـ مسوولان اقلیم کردستان عراق تصمیم به برگزاری همهپرسی برای اعلام استقلال این منطقه میگیرند. روایت رسانههای رسمی در ایران حمایت دولت آمریکا از اینهمه پرسی است. اما باز هم آنچه در واقعیت میگذرد متفاوت است و مسوولان دولت آمریکا و سایر کشورهای غربی بهصراحت با همهپرسی در اقلیم کردستان مخالفت میکنند.
3 ـ برجام؛ آنچه در تبلیغات جریان رسمی در ایران شاهدش هستیم یکسان نشان دادن رویکرد دولت اوباما و ترامپ دربارهی برجام است تا مخاطب را به این نتیجه برسانند که هر دولتی در آمریکا بر سرکار بیاید برای ایران تفاوتی نمیکند و جز با رویکرد مبتنی بر شعار «مرگ بر آمریکا» نباید به سراغ این کشور رفت. حال آنچه در واقعیت میگذرد چیست؟ جدا از تفاوت آشکار جمهوری خواهان و دموکراتها در موضوع برجام که حتی مورداشاره رهبری نظام هم قرار گرفته است* در بین اعضای دولت فعلی آمریکا نیز اختلافات جدی دربارهی چگونگی مواجهه با برجام وجود دارد.
چنین مثالهایی را میتوان بازهم برشمرد، مثالهایی که با همهی تفاوتهایی که باهم دارند وجه مشترکشان این است که بهانهای برای ما شدهاند تا آمریکاستیزی را پررنگتر از پیش به جلو ببریم. مدل ارتباط دادن این مثالها به آمریکا همانقدر که خندهدار است، ترسناک نیز هست. توضیح بیشتر آنکه آمریکاستیزی افراطی سبب آن شده است که اگر روزی در موضوعی هم بهواقع آمریکا نقشی منفی ایفا کرد و نیاز بود مردم – همهی مردم – در مقابل او بایستند و به ستیز با او برخیزند هم دیگر کسی حرف ما دربارهی نقش منفی آمریکا در آن موضوع را باور نمیکند و بهجای ستیز با آمریکا داستان «چوپان دروغگو» را به یادمان خواهند آورد.
[* «دعوایی که در آمریکا هست، دعوای واقعی است؛ بنده عقیده ندارم که دعوای صوری و ظاهری است، واقعاً اختلاف دارند» (12 شهریور 94 در دیدار با اعضای خبرگان)]
انتهای پیام
آفرين جناب توكلى ، موضوع مهمى را گوشزد كرديد ! خصوصاً در مورد استقلال طلبى اقليم كردستان كه ائمه جمعه يكصدا قضيه را به امريكا نسبت دادند . مدتهاست استكبار ستيزى ما ايرانيها حالت كاريكاتورى پيدا كرده !
بنازم به این روحیه چپ گرایانه مسئولان همراه با سیطره فساد سیستماتیک بر ارکان حکومت !
این هم یک نوع چپ گرایی است !!!