اصلاح طلبی که یک شبه اصولگرا شد!
پارسا محبیان، فعال دانشجویی، در یادداشت ارسالی به انصاف نیوز دربارهی دانشگاه آزاد امیدیه نوشت:
دانشگاه چه نام آزاد اسلامی را یدک بکشد و چه نام دولتی و چه پیام نور، نام دانشگاه را برخود دارد و همواره نگاه سیاسی به مجموعههای علمی و مدیریت علمی ضررهای بعضاً جبران ناپذیری را برای دانشگاه و جامعه دانشگاهی و جامعه تأثیرپذیر از دانشگاه به همراه داشته است.
اینکه یک روز دانشگاه آزاد اسلامی دست جریان نزدیک به اصلاحات و اعتدال باشد و روز دیگر نزدیک به جریان منتسب به اصولگرایان باشد و درمسیر این تغییرات عدهای روزی اصلاح طلب باشند و دم از اصلاحات بزنند و روزی دیگر اصولگرا شوند و دم از اصولگرایی بزنند کاری بس مزموم وناپسند است و تاثیرات سو این عدم ثبات در گرایشات سیاسی در جامعه دانشجویی کشور و اعضا هیات علمی دانشگاهها و مسیرعلمی کشور پدیدار میشود و به خصوص دانشگاه دچار سردرگمی و پیمایش به سمت ناکجاآباد میشود.
این روزها دانشگاه آزاد اسلامی مدیری جدید را در رأس خود تجربه میکند که هر چند یک شخصیت علمی برجسته است اما از نظر سیاسی منتسب به جریان اصولگرا نیز هست و این باعث شده همه آن کسانی که تا دیروز و در دوره مدیریت دکترمیرزاده خود را اصلاح طلب میدانستند و از این رهگذر به دنبال گرفتن مسئولیتهای مدیریتی بودند، یک شبه تغییر رنگ داده و اصولگرا شوند تا شاید از نمد جدید کلاهی تهیه کنند.
یکی از نمونههای این تاثیرات سو و تغییر رنگها، دانشگاه آزاد اسلامی امیدیه اولین دانشگاه آزاد نفتی ایران است و مثال تغییر رنگها و جهتها شخصی است که خود را یک اصلاح طلب معتدل میخواند و قرار بود در دوره مدیریت میرزاده با این نشان بر صندلی ریاست دانشگاه امیدیه تکیه بزند ولی به یکباره و باتغییرات مدیریتی در دانشگاه آزاد و آمدن دکتر فرهاد رهبرهمه چیز را که از دست رفته میدید، لذا تغییر مواضع را بهترین راه دانسته و به یک شبه اصولگرا میشود و خود را منتسب به جریان اصولگرا و برآمده از این جریان نشان میدهد.
اما اگر ازاین تغییر رنگهای یک شبه و به یک باره بگذریم این سؤال پیش میآید که چگونه میشود فردی که برخلاف مقررات دانشگاه آزاد به طور همزمان به عنوان هیات علمی دانشگاه آزاد اسلامی ایذه و سرپرست واحد علمی کاربردی خانه کارگراهواز شاغل بوده و حقوق دریافت میکرده است که این منظر قانونی و اخلاق علمی و مدیریتی خلاف قانون است ولی اگر از منظر تسامح و ارتباطات باشد نه تنها تخلف نیست بلکه نوعی زرنگی و رندی هم به شمار میآید. سؤال مهمتر این است که چگونه فردی که تنها سبقه مدیریتی وی سرپرستی یک مرکز علمی کاربردی با حداکثر 150 دانشجو است که آن هم نوعی تخلف از قوانین دانشگاه آزاد و وزارت علوم است و هیچگونه سابقه مدیریتی در مجموعه دانشگاه آزاد اسلامی چه به عنوان مدیرگروه، چه معاون یا رئیس نداشته است به یکباره به عنوان گزینه اصلی برای اولین دانشگاه آزاد نفتی کشور آن هم با بیش از 4000 دانشجو بدل میشود. این درحالی است که شخص اصلاح طلب یک شبه اصولگرا شده دانشجوی دکترا در رشته آمار است که هیچگونه سنخیتی با رشتههای اولین دانشگاه آزاد نفتی ایران- دانشگاه آزادامیدیه-ندارد و بنابراین ایشان نه تنها در حوزه تخصصی خود ریاست نمیکند بلکه هیچ تخصص و آشنایی نیز با رشتههای تخصصی نفت و گاز در این دانشگاه ندارد و فارغ از همه این مسائل موظفی تدریس هیات علمی ایشان در واحد امیدیه وجود ندارد بنابراین ایشان برای پر کردن موظفی هیات علمی خود مجبور است بیش از 3 روز کاری در هفته را در خارج از شهرستان امیدیه و دانشگاه آن تکمیل نماید، درحالی که قوانین ابلاغی دانشگاه آزاد به صراحت بر عدم حضور هیات علمی از واحدهای دیگر در به عنوان رئیس یا معاون تاکید داشته و خواسته است که ترجیحاً از هیات علمی همان واحد اشخاص به عنوان رئیس یا معاونین دانشگاه منصوب شوند.
حال سؤال اینجاست در حالی که رئیس فعلی دانشگاه از اعضا هیات علمی دانشگاه امیدیه است و رشته تخصصی ایشان کاملاً مرتبط با حوزه نفت و گاز است و علاوه بر آن از سوی وزارت نفت و دانشگاه آزاد استان خوزستان مدیر برتر تحقیقات ازدیاد برداشت نفت شناخته شده است و از آن مهمتر دانشگاه رو به احتضار امیدیه را با تمام مسائل و مشکلاتش همچنان روی پای خود نگاه داشته، چرا باید قربانی تغییر رنگهای یک شبه افراد در جریانهای سیاسی شود و آیا این درست است که در سیستم مدیریتی جدید دکتر فرهاد رهبر که خود مبادی اخلاق، مدیریت اسلامی و بر اساس شایسته سالاری است چنین انتصابهای شتابزده ای صورت پذیرد. این انتصاب شاید که با تاریخ با نفت گره خورده شهرستان امیدیه بازی میکند و شاید هم آن را به ورطه نابودی بکشد.
امروزه با کاسته شدن از تعداد دانشجویان مگر نه اینکه راهبرد اساسی دانشگاه آزاد اسلامی کسب درآمدهای اقتصادی آن هم در فضای عملگرا با تکیه بر ظرفیت اقتصادی مناطق و توانمندیهای علمی است چرا باید رئیس متخصص دانشگاه امیدیه تغییر یافته و یک غیرمتخصص و نا مدیر که به ظرفیتهای علمی اقتصادی آن منطقه آشنا نیست بر صندلی ریاست این دانشگاه تکیه بزند!؟
سؤالات بسیار دیگری باقیمانده است که به دلایل معلوم و نامعلموم نه میتوان پرسید و نه میتوان گفت!
انتهای پیام
عزیز جان شما هنوز دانشجو هستی شاید ندانی اینجا ایران جدیده لیاقت برای گرفتن پست و مقام مهم نیست مهم اینه که چطور چاپلوسی و کاسه لیسی کنی.حالا میایی تو بازار کار میبینی چه انگلهایی پستها را اشغال کرده اند.