شجاعت و کیاست
«محمدرضا بزمشاهی» در یادداشتی ارسالی به انصاف نیوز با عنوان «شجاعت و کیاست» در پی میآید:
سخنان وقیحانه و توهینآمیز رییسجمهوری آمریکا تلاش مجموعهی تندروهای آمریکایی برای اعمال بیشترین فشار بر کشور ایران را وارد مرحلهی جدیدی کرد. این سخنان جنونآمیز که متضمن توهین به هویت ملت ایران و تخطئهی تصمیم جمعی ملت ایران در براندازی رژیم شاهنشاهی و زشتترین عبارات خطاب به نهادهای حاکمیتی کشور ایران بود. همچنین استفاده از عبارت جعلی به جای خلیج فارس زنگ خطری بود که معلوم شود عدهای در سیستم حاکمیتی ایالات متحده با مردم و فرهنگ ایران خصومت میورزند. البته این امر جدیدی نیست نسل جوان کنونی به یاد ندارد و مسنترها هم فراموش کردهاند در آن زمان رسانههای اجتماعی مانند امروز وجود نداشت اما در اسناد و روزنامهها و نشریات آن زمان ثبت است که رونالد ریگان در خرداد سال 66 در سخنانی ایرانیان را وحشی نامید و چند ماه بعد از آن هم وزیر دفاع آمریکا «کاسوار واینبرگر» سخن از خشکاندن ریشهی ملت ایران به زبان آورد. اکنون وارثان آن دو در حزب جمهوریخواه باز هم همان ادبیات را بر زبان میآورند.
در چنین شرایطی مهمترین وظیفهی ایرانیان آگاه حفظ اتحاد و یکپارچگی و همدلی در برابر تهدیدهای بدخواهان ملت ایران است. اتحاد ایران ستیزان آمریکا با نتانیاهو و همداستانی رژیمهای کشورهای عربی در منطقه حساسیت هر ایرانی هوشیار را برمیانگیزد. واکنش اکثر قریب به اتفاق ایرانیان به این موج جدید ایران ستیزی درخور تحسین و ستایش است در ادامه باید چند نکته را مورد توجه قرار داد:
1- توافق برجام و تصویب آن در شورای امنیت اقدامی مدبرانه از سوی تیم دیپلماسی جمهوری اسلامی بود که اکنون دولت آمریکا را در تنگنای دیپلماتیک قرار داده است. اینکه در برجام ذکر شده که مفاد قطعنامهی سازمان ملل از مفاد برجام جداست مجوزی برای فعالیتهای موشکی جمهوری اسلامی است. در عین حال اصرار دیپلماتها برای تصویب قطعنامهی سازمان ملل متحد در تإیید برجام زمینهای را فراهم ساخت که اکنون تلاش دولت آمریکا برای خروج از آن اقدامی مغایر با مصوبات بینالمللی تلقی شود، از این رو باید به تیم دیپلماسی به ویژه دکتر محمدجواد ظریف آفرین گفت و کیاست و درایت ایشان را ستود.
2- صدام حسین زمانی که احساس قدرت کرد برای احیای غرور عربی خود قرارداد الجزایر را که خود امضا کرده بود در برابر دوربینهای تلویزیونی پاره کرد، واکنش ما چه بود؟ یک گزینه این بود که ما هم قرارداد را پاره کنیم یا آتش بزنیم اما ما گزینهی دیگری را انتخاب کردیم، اصرار بر ادامهی قرارداد الجزایر سبب شد تا صدامحسین مجدداً آن قرارداد را رسماً پذیرفت. این قرارداد سلاح برندهی ما در مذاکرات سیاسی بود. اکنون نیز باید توجه داشته باشیم برجام سلاح کاری و برندهی ما در مذاکرات بینالمللی است. سخنان مسوولان در تهدید به خروج از برجام اگر از موضع ندادن چک سفید امضا باشد در موضع تبلیغاتی به جا و شایسته است اما باید در نظر داشته باشیم خروج از برجام زمینهی گفتگوی بینالمللی ما را از بین خواهد برد. در هر شرایطی ما باید برجام را به عنوان یک سلاح و مستمسک برای مذاکره و چانه زنی و به چالش کشیدن طرفهای مقابل مورد استفاده قرار دهیم.
3- همانگونه که در زمان مذاکرات هستهای نوشتم مردم ایران اگر از دولت و حاکمیت به دلایلی انتقاد داشته باشند زمانی که برخوردی صادقانه از آنان ببینند در مقابل تهدیدهای دشمنان متحد خواهند شد. نمونهی آن در روزهای پایانی دفاع مقدس بود. زمانی که جمهوری اسلامی صادقانه قطعنامهی 598 را پذیرفت و رژیم بعثی عراق به رغم شعارهای صلحطلبی پیشین خود به خاک ایران حملهور شد و بخشهایی از خاک ایران را اشغال کرد. اکنون نیز مردم ایران شاهد آن هستند که نظام جمهوری اسلامی توافق هستهای را پذیرفت و به مفاد آن به طور کامل عمل میکند. در چنین شرایطی عهدشکنی آمریکاییها قطعاً مورد قبول ایرانیان نخواهد بود.
4- سپاه پاسداران انقلاب اسلامی یکی از نیروهای مسلح کشور است که نقشی مؤثر در تإمین امنیت کشور داشته است. تلاش برای اعمال فشار بر این نیرو به جهت تخریب زیرساختهای امنیتی ایران و مقدمهای برای تحمیل یک جنگ دیگر به این سرزمین است. در مقابل تهدیدهای خارجی از تمامی نیروهای مسلح کشورمان از جمله سپاه پاسداران انقلاب اسلامی حمایت میکنیم. آنچه پیش از این هم میگفتیم این است که سپاه نهادی است متعلق به همهی مردم فراتر از دسته بندیهای سیاسی. از این رو سپاه باید محبوب همهی ملت باشد و لازمهی این امر عدم دخالت در مسایل چالشی درونی کشور و نیز عدم ورود به فعالیتهای رقابتی اقتصادی است. طرح این مسایل برای افزایش پایگاه اجتماعی سپاه پاسداران بوده و در شرایط کنونی نیز در برابر تهدیدهای آمریکا در کنار همهی ملت ایران از جمله سپاهیان پاسدار در یک صف در کنار هم میایستیم.
انتهای پیام
همدلی در مقابل بدخواهان ملت ایران حرفی است درست ، اما ما حدود چهل سال است خود را با امریکا در جنگ میدانیم و برای فروپاشی امریکا تاریخ تعیین میکنیم و مرگ بر امریکا میگوییم و پرچم امریکا را لگدمال میکنیم ، در جنگ که حلوا تقسیم نمیکنند !
این همدلی باید دوسویه باشد نهئ فقط وومنحصرا زمان انتخابات ……
آنچه مسلم است این آمریکا بوده که در ادوار آنچه مسلم و محرز است این آمریکا بوده که در ادوار مختلف قصد تغییر نظام جمهوری اسلامی را داشته است ما چه اقدام عملی برای اسقاط نظام آمریکا داشته ایم جنگ امری است که نیاز به برنامه دارد اینکه بگوئی چون فلانی فلان چیز را گفت عصبانی شدم جنگ کردم مگر جنگ امروزی گلاویز شدن است آتش زدن پرچم آمریکا امری قانونی در آمریکا است در قضایای پس از انتخاب ترامپ هم عده ای پرچم آمریکا را آتش زدند توهینی هم به ملت آمریکا تلقی نشد
مردم را همیشه و در همه جا به رسمیت شناخت و نه ففط زمان راهپیمایی و انتخابات و احساس خطر!
سیاه لشگر دیدن مردم،دیگرکافیست!