نه ترامپ مساوی آمریکا است و نه آمریکا همه کاره دنیا|نصرتالله تاجیک
متن یادداشت نصرتالله تاجیک که در هفتهنامه پایتخت کهن منتشر شده است: فیلی نبود که موش بزاید! نه ترامپ مساوی آمریکا است و نه آمریکا همه کاره دنیا! ترامپ، هم نمی داند چی می خواهد و هم نمی داند چی نمی خواهد؟! اما ما باید بدانیم که: 1- برجام به عنوان تعهد بین المللی، 2- تامین منافع امنیتی ما، 3- حفظ ثبات و رفاه مردم ایران و منطقه هر سه به یک میزان برای ما مهم هستند و طراحی سیاست خارجی ما باید درون این مثلث باشد و نباید نه منفعل شویم و نه بیش فعال! برجام روش نوین و نگرش جدید ایران برای تعامل با جامعه بین المللی بود و نتیجه خوبی گرفت و تا حدی توانست تبعات تحریمها و تخریب زیر ساخت توسعه کشور توسط دولت نهم و دهم را تا حدی کنترل نموده و تا میزان معقولی از تبعات سیاسی اجتماعی آن بکاهد، اما تا رسیدن به نقطه مطلوب فاصله داریم.
اما در مقابل ترامپ هم برای از بین بردن تمامی آثار دوران اوباما آنگونه که در مبارزه انتخاباتی خود به حامیانش قول داده است خود را در مخمصه قرار داده است و سخنانش در زمینه ارائه استراتژی جدید دولت کنونی آمریکا نشان داد هیات حاکمه کنونی آمریکا متشتت ، غیر قابل اطمینان و فاقد صلاحیت حفظ وجهه و قدرت اقتصادی آمریکا بوده و از جهت بین المللی نیز میخ بزرگی بر تابوت چند جانبه گرائی در روابط بین المللی بود و در صورت تداوم و رویاروئی اروپا و آمریکا بر سر این موضوع معادلات روابط بین المللی را هفتاد سال به عقب برمیگرداند. اثرات کوتاه مدت این روند در پیش گرفته شده توسط ترامپ باعث رشد و قدرت گیری اقتصادهای دیگر و از جمله چین خواهد شد.
از سوی دیگر خروج ما از برجام در هر مرحله ائی کمک به ترامپ برای اجماع سازی علیه ایران است و لذا عاقلانه و مدبرانه نیست. اتخاذ این راهبرد و طراحی سیاست و تاکتیک مربوط به آن به عنوان نقطه ضعف و یا منفعل ماندن ایران نیست بلکه باید با اتخاذ این راهبرد ترامپ را از جهت داخلی و خارجی در انزوا قرار داد تا نتواند به اهدافش دست یابد. ضمن آنکه برگشتن به ماقبل از برجام نه تنها کمکی به کشور نمی کند بلکه وزنه ائی سنگین به پای سیاست خارجی کشور است که بعد از امضای برجام ریه اش به کار افتاد! خیلی نباید به این ترامپ توجه کرد و بها داد، او برای حل مشکلات داخلی و فرار از تبعات قولهایش در مبارزه انتخاباتی دست به ماجرا جوئی در خارج خواهد زد! آرامش عمومی لازمه رشد و توسعه اقتصادی است و باید با کار با اروپا، روسیه و چین سعی کنیم ترامپ را منزوی کنیم و به دهن به دهن با وی در هیچ سطحی و توسط هیچ نیروئی نپردازیم. آنچه در سخنان سخیف وی در مجمع عمومی و هم اکنون مطرح شد مطلب مهمی وجود نداشت جز تکرار مکررات سابق، عقده گشائی و ارضاء عقب ماندگیهای سیاسی آمریکا و همپیمانان منطقه ائی اش در شش سال گذشته.
زیرا با بروز برخی حوادث در سالهای اخیر و ناتوانی آمریکا در تأثیرگذاری بر آنها همچون سرنگونی حکومت بشار اسد در سوریه، بحران اوکراین که عملاً آمریکا را به یک تماشاگر صرف بدل کرد و یا موضوع کره شمالی نشان داد که نظام تک قطبی امکان تحقق ندارد و آمریکا باید گردن به واقعیات صحنه بین المللی بنهد. اینگونه وقایع همچنین ناتوانی آمریکا در پیشبرد اهداف خود در این مناطق آنگونه که قبلا” مبسوط الید بود را نشان داد که نشان داد چند صباحی است که زمان مرگ نظام تک قطبی و یکجانبه گرائی فرا رسیده است و ترامپ بدلیل خاستگاه سیاسی خود از این امر عصبانی ولی بجای بررسی علل آن انگشت اتهام را به سوی ایران دراز میکند!
غافل از اینکه حداقل این لفاظی ترامپ و انداختن توپ در زمین کنگره که باعث رو در روئی داخلی و همچنین با توجه به موضعگیری سریع خانم موگیرینی سبب تشدید اختلافات خارجی آمریکا با سایر امضاء کنندگان برجام و از جمله اروپا شده است، نشان خواهد داد که دیگر فاصله احتمالی یک یا چند بعد قدرت آمریکا در حوزههای نظامی، اقتصادی و فرهنگی با اروپا و دیگر کشورها مانند چین و روسیه را نمی توان دلیلی بر وجود ظرفیت تک قطبی بودن نظام بینالملل و ترکتازی آمریکا دانست. این مواضع ترامپ نشان میدهد وی غیر قابل مصالحه بوده و تا زمانیکه دولت ایران اطمینان حاصل ننماید که دولت آمریکا به تعهدات بین المللی خود پایدار خواهد ماند، امکان هیچگونه تعامل سازنده وجود ندارد و سیاست خارجی ایران باید به دنبال بلوک سازی باشد برای انزوای ترامپ و قرار گرفتن دولتهای اروپائی پشت تعهدات خود و حمایت عملی از آن دسته از شرکتهای اروپائی باشند که قصد همکاری اقتصادی با ایران را دارند. انشاالله!
انتهای پیام