آیا نقد آرای شورای نگهبان به معنای مقابله با نظام است؟
به گزارش انصاف نیوز، دکتر «علی اکبر گرجی»، استاد حقوق دانشگاه شهید بهشتی، در یادداشتی تلگرامی با عنوان «آیا نقد آرای شورای نگهبان به معنای مقابله با نظام است؟» نوشت:
حضرت آیتالله شیخ محمد یزدی، متولد دهم تیرماه هزار و سیصد و ده در اصفهان، رییس اسبق قوه قضاییه و رییس سابق مجلس خبرگان رهبری است.
حضرت آیتالله سابقهای طولانی در عرصه سیاست ورزی جمهوری اسلامی داشته و دارد. سال ها نماینده مجلس شورای اسلامی و نماینده مجلس خبرگان بوده و یک سال هم ریاست این مجلس را برعهده داشته است.
گرچه در آخرین انتخابات مجلس خبرگان، جناب ایشان نتوانست رای اعتماد مردم پایتخت را به دست آورد، اما هم اکنون علاوه بر دبیری جامعه مدرسین حوزه علمیه قم، از اعضای با سابقه و پرنفوذ شورای نگهبان به شمار می رود.
تشخص فقهی حضرت آیتالله در قوه قضاییه و شورای نگهبان هیچگاه تشخص سیاسی ایشان را در سایه قرار نداد، به نحوی که هر از گاهی شاهد مواضع ایشان در این عرصه هستیم.
یکی از ویژگیهای سوگیریهای سیاسی و فقهی آیتالله یزدی قاطعیت و شفافیت آنهاست.
آخرین اظهار نظر صریح ایشان در گفتگو با خبرگزاری تسنیم پیرامون نظر فقهی شورای نگهبان درباره انتخاب اقلیت های دینی در نقاط دارای اکثریت مسلمان (موضوع آقای سپنتا نیکنام، عضو زرتشتی شورای شهر یزد)، انجام شد.
فرازهای متعدد و آموزندهای در بیانات ایشان وجود داشت که میتواند به کار دانشجویان حقوق و سیاست بیاید.
اما یکی از فرازهای آن برای هر حقوق خواندهای شگفتی زاست:
“اینکه فقهای شورای نگهبان راجعبه یک اقلیت مذهبی تصمیم گرفتهاند، این تصمیم قانونی، شرعی، قطعی و غیرقابل تغییر است و بدون تعارف عرض میکنم که اگر کسانی دنبال این هستند که مصوبه قانونی را برگردانند، در حقیقت مقابله با اصل نظام جمهوری اسلامی ایران است و نظام قطعا در برابر آن میایستد و نمیتواند تحمل کند که قانون زیر پا گذاشته شود؛ اصل چهار قانون اساسی هم بر این مسئله صراحت دارد”.
به عنوان کسی که سالهاست به تدریس و تعلیم مباحث مربوط به شورای نگهبان مشغول است، پرسشهایی درباره این بیانات مطرح میشود:
1 – «اصل نظام» دقیقا به چه معناست؟
2 – «مقابله» از نظر حضرت آیتالله چه مفهوم، قلمرو و سازوکارهایی دارد؟
3 – «ایستادگی نظام» چگونه، با چه ابزارها و در برابر کدام یک از تقابلها صورت میگیرد؟
4 – برداشت فقهی شش نفر از فقهای شورای نگهبان چه نسبتی با حقیقت شرعیه و نظر شارع مقدس دارد؟
5 – گرچه، همهی ارکان حکومت و شهروندان ایرانی مکلف به تبعیت عملی از نظرات فقهی و حقوقی شورای نگهبان هستند، اما آیا دیگر فقها و حقوقدانان هم ملزم به تبعیت نظری و علمی از این نظرات هستند؟
به بیان دیگر، آیا از منظر آیتالله یزدی، مخالفت نظری و انتقاد از دیدگاهها و رویههای شورای نگهبان به منزلهی مقابله با اصل نظام جمهوری اسلامی است؟
اگر پاسخ مثبت است، با استناد به کدام قاعدهی فقهی، قانونی و عرفی و عقلایی؟
انتهای پیام
سلام ،
ما که اصلآ سواد فقهی و حقوقی و اینجور مقولات را نداریم ! اما وقتی در خودِ شورای نگهبان که گویا دوازده نفر هستند و ممکن است 2 نفر یا 3 نفر با مصوبه ای در همان شورا مخالف باشند و 10 نفر بقیه هم موافق و آن مصوبه ، تائید و قانون شود ! حال – آیا آن 2 یا 3 نفر مخالف ( نظام ؟؟ ) هستند و در مقابل ( نظام!؟؟ ) ایستاده اند ؟
بر خلاف تصور خيلي ها، بنظرم و به ويژه در طي اين سالها، (خداي واحد) به (خدايان) تبديل شده! يک خدا داريم که خالق جهان و پروردگار عالميان (رب العالمين) است، دقت بفرمائيد رب العالمين، نه رب الشعب، يا رب السنه، يا رب المسيح و … يعني اينکه خداي تمامي فرق، اديان، احزاب، افراد صرفنظر از نژاد، رنگ، تيره، حتي متقي و غيرمتقي، البته افراد متقي قطعا” جايگاهي ويژه دارند اما داشتن اين جايگاه هرگز بمعني مصادره رب العالمين توسط آنها نيست، لذا اين خدا، خداي مفسدين هم هست، کار به اين خداي رب العالمين نداريم. مي ماند خدايان ديگر، خداياني که با دست خود ساخته ايم و شوربختانه اغلب توهم ميزنند که حقيقتا خدائي هستند براي خودشان. ناگفته پيداست که شايد قسمت اعظم اشکال متوجه خود ماست، تک تک افراد جامعه که نه تنها با توهم خدائي بودن برخي ها، مخالفتي نمي کنيم ، بلکه عده اي از ما بر توهم آنها صحه ميگذاريم و تائيدشان مي کنيم. مولاي دوجهان وقتي در برابر عده اي قرار گرفت که او را خدا خواندند، نيازي به شرح ندارد که چه برخورد قاطع و بينظيري با آنها کرد. (البته اين قياس، مع الفارق است و اهانتي عظيم به آن يگانه خلقت. فقط از بابت تمثيل گفتم.)